احمدی نژاد خواستار آزادی موسوی شد

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

شخص موسوم به محمود احمدی نژاد، که ادعا می کرد در گذشته مدتی رئیس جمهور ایران بوده خواستار آزادی میرحسین موسوی رهبر جنبش سبز و همسرش زهرا رهنورد شد که به مدت ۱۰۶۶ روز در حصر به سر می برند. وی گفت: “حصر مهندس موسوی به نفع کشور نیست.” وی که در ۲۴ ساعت گذشته یکی از معاونینش یعنی سعید مرتضوی ممنوع الخروج شده و معاون دیگرش در سازمان عمران کیش در حین فرار از کشور دستگیر شده است، گفت: “من اینقدر درگیر بودم که اصلا نفهمیدم چه کسی و به دستور کدام مقام و اصولا چرا میرحسین موسوی زندانی شده وگرنه قطعا زودتر از اینها برای آزادی وی تلاش می کردم.”

ما: چرا معتقدید حصر مهندس موسوی به نفع کشور نیست؟

احمدی نژاد: من اصلا خبردار نشدم که ایشان چطوری شد که به حصر افتاد، در تمام این مدت من یادم هست که انتخابات برگزار شد و ایشان هم قرار بود داوطلب شود، تمام مدت هم منتظر بودم که ایشان داوطلب شود که من کناره گیری کنم. تا اینکه یک روز دیدم کسی شبیه ایشان، باور کنید عین خودش بود، در مناظره تلویزیونی نشسته روبروی من، حتی می خواستم بگویم که میرحسین توئی؟ که دیدم وقت مناظره من نیست. حتی دو سه بار گفتم “بگم بگم بگم…..” و نگذاشتند. می خواستم “بگم بگم این آقا میرحسین موسوی هستند یا خیلی شبیه ایشان هستند؟”که فرصت نشد.

ما: یعنی شما کلا در جریان حصر نبودید؟

احمدی نژاد: من؟ اصلا به من می آد در جریان حصر باشم؟ من یک روز با خانم می خواستیم برویم به آنها سر بزنیم، حتی تا سر کوچه اختر هم رفتیم، همان موقع زنگ زدند از بیت که بیا اینجا. من هم رفتم. بعد منتظر بودم ایشان را در مراسم تحلیف و تنفیذ ببینم، ولی ندیدم. گفتم حتما مشغول نقاشی هستند و من هم هیچ وقت مزاحم نقاشی دیگران نمی شوم. حتی یک روز عکس خانم ایشان را نمی دانم به چه مناسبت در کشوی میزم دیدم، گفتم برم سری بزنم نشد.

ما: یعنی در تمام مدتی که ایشان به عنوان رهبر معترضان به انتخابات در حصر بود، شما در جریان نبودید؟

احمدی نژاد: من که کف دستم را بو نکرده بودم. اصلا متوجه نشدم که اعتراضی به انتخابات شده، یعنی واقعش چون شناسنامه ام گم شده بود، نرفتم در انتخابات شرکت کنم. گفتم حالا نرفتم در انتخابات شرکت کنم، خوبیت ندارد الآن بروم. قضیه اعتراضات چی بود؟ مهندس اعتراض کرده بود؟

ما: خوب بله، شما که الآن گفتید در مراسم تحلیف و تنفیذ بودید، یعنی شما اصولا متوجه اعتراضات آقای موسوی و کروبی به انتخابات نشدید؟

احمدی نژاد: نه به جان نوه ام! اصلا من درگیر دانشگاه بودم، حالا ایشان به انتخاب کی اعتراض داشت؟ ایشان حرف دروغ نمی زند، کی انتخاب شد؟

ما: آقای احمدی نژاد! یعنی در تمام این مدتی که شما رئیس جمهور بودید، اصلا … یعنی….

احمدی نژاد: دوربین مخفیه؟ شوخی می کنید؟ من رئیس جمهور بودم؟

خبرنگار ما با احمدی نژاد دست می دهد و با سرعت خودش را به بیمارستان می رساند و هنوز همانجاست.

 

هشت خبر از یک مداح سرشناس

خبر اول: یک مداح سرشناس( اینقدر سرشناس است که اسم ندارد)، برای حفظ خانواده خود به گروهی از اراذل و اوباش مسلح تیراندازی کرد.

خبر دوم: مداح اهل بین میم کاف در تیراندازی به سوی اراذل از حریم خانواده خود دفاع کرد.

خبر سوم: محمود کریمی مداح اهل بیت به سوی دو نفر تیراندازی کرد، آن افراد از مداح مذکور شکایت کردند.

خبر چهارم: مداح اهل بیت برای آزمایش اسلحه اش به سوی یک زن و شوهر تیراندازی کرد، معلوم شد اسلحه خوب کار می کند، زن و شوهری که مورد تیراندازی قرار گرفته بودند، شکایت کردند و معلوم شد اصلا از اراذل و اوباش نیستند.

خبر پنجم: زن و شوهری که مورد تیراندازی محمود کریمی قرار گرفته بودند، شکایت شان را پس گرفتند، آنها اعلام کردند ما اصلا نمی دانیم چی شد که به ما تیراندازی شد.

خبر ششم: مداح اهل بیت در بزرگراه از یک زن و شوهر که آنها هم به یک نوار مداحی گوش می دادند، خوشش آمد و علاقه اش را با تیراندازی به سوی آنان نشان داد. این زن و شوهر گفتند بخاطر امام حسین از شکایت دست کشیدند.

خبر هفتم: محسنی اژه ای اعلام کرد که اصولا مداح اهل بیت تیراندازی نکرده، بلکه راننده اش می خواسته بوق بزند که دستش به ماشه اسلحه خورده و پنج گلوله در رفته و زن و شوهری که در اتومبیل بودند، از فرط خوشحالی از ماشین بیرون آمده و همدیگر را بغل کردند( توضیح: زن و شوهر همدیگر را بغل نکردند، چون ممکن بود این دفعه تیرباران شوند، بلکه محمود کریمی دستور داده راننده تیراندازش مرد مورد تیراندازی را بغل کرده و قضیه تمام شده) و اصولا شکایتی صورت نگرفته است.

خبر هشتم: محمود کریمی مداح اهل بیت که برای اجرای یک مداحی به مجمع الجزایر کومور رفته بود، پس از بازگشت متوجه شد که خبرهایی در مورد او شده و راننده اش با زن و شوهری که با هم شوخی داشتند، قایم باشک بازی می کردند که یکهو پنج گلوله در رفت. محمود کریمی راننده را اخراج کرده و برای ادای احترام به یک مجمع الجزایر دیگر رفت. کلا شش خبرگزاری بخاطر انتشار این خبرها تعطیل شدند.

 

سطح مناسب محسنی اژه ای

تناسب سطح یکی از موارد مربوط به روابط انسانی است. بخصوص این موضوع درباره انواع رابطه تنگاتنگ (هر چه تنگ تر مهم تر) صدق می کند. مثلا برای معانقه، مقاتله، مقابله، معاشقه، مغازله، مگازله (نوعی مغازله که فقط با گاز صورت می گیرد) هم سطح بودن لازم است. عیسی سحرخیز که قبلا سطح مناسب را در رابطه با محسنی اژه ای تجربه کرده است، اظهار داشت: “آخ خ خ خ” در همین رابطه محسنی اژه ای در مورد اظهارات علی جنتی که گفته بود ما در مورد فیسبوک یا هر رسانه گازدار دیگر، با قوه قضائیه هماهنگ می کنیم، گفت: “علی جنتی در سطحی نیست که برای قوه قضائیه تعیین تکلیف کند.” قرار است دولت روحانی افرادی را که بالاتر از ۱۷۰ سانت داشته و محل مناسب برای گاز دارند، به جای علی جنتی به سخنگوی دادستانی که فعلا از خود قوه قضائیه اهمیت بیشتری دارد، معرفی کنند، تا هماهنگی لازم از طریق دندان و قندان انجام شود.

 

کوچک زاده دوباره افتاد تو میکسر

در پی ورود خبرنگاران به مجلس شورای اسلامی که طبیعتا بطور طبیعی وارد این خانه سابق ملت می شوند، سعید کوچک زاده مجددا دچار وضع بحرانی شد و به سوی خبرنگار بداقبال مربوطه حمله کرده و گفت: “مرده شور خودتون و روزنامه تون رو ببرند.” سازمان پزشکان بدون مرز اعلام کرد که واکنش سعید کوچک زاده عضو کمیسیون اعصاب و روان مجلس از قبل خیلی بهتر شده و فعلا فقط از راه دور حمله می کند. عملیات انتفاضه نیز به دلیل جمع آوری محدود سنگ از محدوده مجلس علیه خبرنگاران صورت نگرفت.