گام سوم، دیپلماسی سازش و ترمیم

رضا تقی زاده
رضا تقی زاده

پس از نهایی شدن توافق موقت اتمی ژنو و اعلام تاریخ اجرای آن در ۲۰ ماه ژانویه، جواد ظریف فرصت یافت با سفر به چهار کشور لبنان، عراق، سوریه و اردن، هدفهای “دیپلماسی سازش و ترمیم” دولت روحانی را در منطقه پیگیری کند- هدفی که در بازگشت از خاور نزدیک از سوی وی در مسکو و طی دیدار با لاوروف وزیر خارجه روسیه پیگیری شد.

دو سفر پیشین ظریف به کشورهای منطقه به ترتیب در حاشیه جنوبی خلیج فارس به دلیل استقبال سرد و انعطاف ناپذیری عربستان، و در ترکیه، به دلیل درگیری های دولت اردوغان با بحران فساد ۱۰۰ میلیارد دلاری اخیر، از کسب هر گونه نتیجه محسوس باز ماند و در حاشیه قرار گرفته بود.

سفر جاری ظریف به چهار کشور عربی با انتظاراتی محدود تر از تلاش قبلی، تا حدودی انجام یک کلاس فشرده آموزشی برای وزیر خارجه دولت روحانی بمنظور آشنایی با چهره های محلی و شناخت سیاسی ازمیزبانان او بشمار میرفت و تا حدودی نیز یک فرصت کوتاه برای توضیح مواضع ایران در قبال تازه ترین تحولات منطقه بود.

در کنار این اهداف محدود و مشخص، ظاهرا در امان، پایتخت اردن، پیشنهاد میانجیگری ملک عبدالله مابین جمهوری اسلامی و پادشاهی سعودی بعد تازه ای به تور سیاسی دو روزه ظریف در منطقه بخشید؛-حیطه ای که روابط نزدیک هاشمی رفسنجانی با خاندان ال سعود نیز از تاثیر گذاری مثبت بر آن تاکنون بازمانده است.

 

منطقه نفوذ نظامیان

کشورهایی که ظریف طی دیدار سه روزه از آنها بازدید کرد-به استثنای روسیه- “امنیتی” تلقی شده و به این دلیل بطور کامل و یا تا حدود زیادی تحت تاثیر تصمیات سیاسی نظامیان قرار دارد، اگر چه بمنظور حفظ ظاهر، نمایندگان غیر نظامی (دولت) به رتق و فتق امور آنها میپردازند.

در سوریه و لبنان با حضور نظامیان جمهوری اسلامی در آن دو کشور، عملا تصمیم گیری های سیاسی ناشی از اراده و خط مشی نظامیان است. سوریه اولین صحنه خارجی رقابت و یا رویارویی دولت روحانی با سپاه بشمار میرفت. تماس زودهنگام بشار اسد با روحانی بعد از انتخاب رییس دولت تازه در تهران نشانه نگرانی های اولیه دمشق از احتمال کاهش میزان حمایت ایران از رژیم او بود؛ نگرانی هایی که با اعلام سفر خالد مشعل رییس دفتر سیاسی حماس به تهران، به بهانه شرکت در مراسم درگذشت مادر قاسم سلیمانی فرمانده نیرو های قدس بعد تازه ای یافت. در مورد سوریه همانطور که انتظار میرفت دولت روحانی با تکالیف و حدود اختیارات خود آشنا شد.

در لبنان نیز ماموریت ظریف در حیطه نفوذ نیروهای قدس و سپاه پاسداران و در نتیجه در چار چوب “تکالیف” انجام شد. تاکید بر تقویت محور همکاری حزب الله لبنان، سوریه و جمهوری اسلامی و بخصوص حضور نمادین ظریف در محل دفن عماد مغنیه، یکی از فرماندهان نظامی حزب الله لبنان که در لیست تروریست های آمریکا و جامعه اروپا قرار داشت و طی انفجاری در دمشق در فوریه سال ۲۰۰۸ به قتل رسید، حاکی از کوتاه آمدن دولت روحانی در رقابت با سپاه، بازگشت به گذشته و تن دادن به سیاستهایی است که نظامیان به دولت دیکته می کنند.-منوچهر متکی نیز از سوی دولت احمدی نژاد در مراسم دفن مغنیه از سوی جمهوری اسلامی شرکت کرده بود.

 

در عراق

طی روزهای اخیر با بالاگرفتن درگیری های نظامی در استان انبار و بخصوص فلوجه، دولت مالکی در وضعیت دشواری قرار گرفته است. دولت روحانی مایل به توسعه همکاری های اقتصادی و ایجاد موقعیت های تازه در عراق است، حال آنکه سپاه و نظامیان تنها به حضور نظامی در آن کشور علاقمند بنظر می رسند؛ گزینه خطرناکی که در صورت گسترش ابعاد آن، جمهوری اسلامی را با مخاطراتی پیش بینی نشده روبرو خواهد ساخت.

در حالی که دولت مرکزی عراق تا کنون از رویارویی نظامی گسترده با شورشیان و مردان مسلح “داعش” در استان انبار و محل استقرار سنیان خودداری ورزیده، محمد حجازی معاون پشتیبانی ستاد کل نیروهای مسلح ایران از “آمادگی ایران برای کمک به بغداد در جنگ  با القاعده در استان انبار” خبر میدهد!

بسیار دور از انتظار است که ظریف در سفر به بغداد قادر شده باشد از مرز دیداری تشریفاتی عبور و به اصلاح مناسبات تهران و بغداد کمک و یا امتیاز بخصوصی در جهت جلب همکاری دولت مالکی در زمینه صادرات نفت خام دریافت کرده باشد.

پیش از تشکیل آخرین اجلاس اوپک در وین که طی آن دولت عراق با معرفی نامزدی برای تصدی پست دبیرکلی اوپک با تهران به رقابت پرداخت، زنگنه وزیر نفت تهران که خود را وزیر خارجه دوم می داند از تلاش عراق برای اشغال بازارهای نفت ایران بشدت انتقاد کرد و خواستار کاهش این تلاشها شد. عراق از کنار این درخواست در اجلاس اوپک با بی اعتنایی کامل عبور کرد.

 

گام پایانی در مسکو

در سفر به مسکو که طی آن دیدار با پوتین و مذاکرات فشرده با لاوروف پیشبینی شده بود، ولید معلم، وزیر خارجه اسد نیز جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی را همراهی می کرد.

در سفر ظریف به مسکو دو موضوع اهمیت درجه اول داشت: اجرایی شدن توافق موقت اتمی تهران با آمریکا و مذاکره پیرامون مواضع مسکو در کنفرانس موسوم به ژنو-۲ که با هدف یافتن راه عبور از رژیم اسد با حضور نمایندگان بیش از ۳۵ کشور در سوییس برگزار خواهد شد.

روسیه تلاش کرد که زمینه دعوت از ایران برای حضور در ژنو-۲ فراهم گردد، ولی با وجود تلاشهای مسکو و همچنین تن دادن ایران به توافق اتمی با آمریکا، واشنگتن به دلیل فشار های منطقه ای و داخلی تهران را یکی از عوامل ادامه جنگ داخلی در سوریه معرفی کرد و شرط دعوت از جمهوری اسلامی را پذیرفتن قطعنامه ژنو-۱ قرار داد: قبول ضرورت عبور از رژیم اسد در سوریه.

در مسکو مذاکرات ظریف شکل قرار دادی تری از چهار دیدار پیش از آن در عراق، اردن، لبنان و سوریه داشت. دیدگاههای دولت روحانی با دولت روسیه در مورد سوریه و همچنین آینده برنامه اتمی ایران و سازش با گروه ۵+۱، تا حدود زیادی به هم نزدیک اند.

اگر چه عملی شدن گزارشهایی مبنی بر امکان صدور روزانه تا ۵۰۰ هزار بشکه نفت ایران به روسیه و دریافت کالاهای مصرفی و صنعتی از آن کشور بمنظور دور زدن تحریمها، به دلایل متعدد، ( منجمله تعهدات روسیه به توافق اتمی به عنوان یک امضاء کننده) امکان پذیر بنظر نمی رسد، در عین حال ظریف در روسیه می تواند آسیبهای وارد آمده به مناسبات جمهوری اسلامی و روسیه را که بخصوص در دولت دوم احمدی نژاد و با طرح دو دعوای حقوقی برای اخذ غرامت بخاطر زیانهایی که آن کشور طی جنگ دوم جهانی به ایران وارد آورده و همچنین غرامت خواهی ۴ میلیارد دلاری ناشی از خودداری مسکو از تحویل سامانه دفاع موشکی موسوم به اس-۳۰۰ به ایران شکل حاد تری گرفت تا حدودی جبران سازد.