از نجوای ما هم می ترسند

نویسنده
بهروز طاهری

» مادران عزا همه شنبه ها سیاهپوشند

جمعی از مادران عزادار دیروز هم به روال شنبه های گذشته، برای سوگواری فرزندان شهید ایران در پارک لاله تهران جمع شدند؛ اما ماموران انتظامی و لباس شخصی های حاضر در این پارک با ممانعت از تجمع ایشان آنها را به خارج از پارک هدایت کردند.

یکی از این مادران در این باره به روز گفت: “حدود ساعت 7 بعد از ظهر نزدیک به 100 زن سیاهپوش که در میان آنها خانواده ندا آقا سلطان نیز حضور داشتند،  در دور آبنمای پارک لاله تهران جمع شدند. برای اینکه از حضورمان جلوگیری نکنند، عده ای روی نیمکت ها نشستند و عده ای شروع کردند به پیاده روی در دورو بر آبنما. اما به هر حال تعداد زنان و نوع جمع شدنشان نشان می داد که برای چه کاری آمده اند. آنها سیاه پوشیده بودند و با مردم درباره آنچه بر فرزندانشان و فرزندان ایران رفته، حرف می زدند.”

این زن که خود از نخستین کسانی ست که به گروه مادران عزادار پیوسته می گوید: “بالاخره ماموران طاقت نیاوردند و با ممانعت از ایستادن و حتا قدم زدن ما، به سمت راه خروجی پارک هدایتمان کردند. اینکار با اعتراض برخی از زنان روبرو شد. اما در نهایت آنها مادران عزادار را از پارک لاله بیرون کردند.”

 وی می افزاید: “ما نه به قصد درگیری ونه به قصد تحمل رفتارهای خشونت بار به پارک می رویم، ما می رویم که از خون به ناحق ریخته شده فرزندانمان با مردم سخن بگوییم. سوگواری ما نیز همراه با رفتاری مدنی است اما آنها حتا از سکوت ما و از نجوای یک مادر داغدیده هم می ترسند.”

گروه “مادران عزادار” جمعی از زنان است که پس از شهادت ندا آقا سلطان در روز شنبه 30 خردادماه 88 و شهدای دیگر جنبش سبز، شکل گرفت.هدف از تشکیل این گروه، سوگواری عمومی در حمایت از خانواده های داغداری بود که حتا از برگزاری ساده ترین مراسم برای فرزندانشان منع شده بودند. آنها اعلام کردند که روزهای شنبه هر هفته در پارک های تهران و سایر شهرها گرد هم می آیند تا با سیاه پوشیدن و در صورت امکان شمع روشن کردن، خاطره فرزندان شهید جنبش سبز را زنده بدارند.

این گروه همچنین با راه اندازی یک وبلاگ، اخبار مربوط به خانواده های عزادار را منتشر می کند. در آخرین بیانیه “مادران عزادار”، خبر از ناپدید شدن مادری به نام زهرا (بهجت) نوذری آمده است که فرزندش پویا مقصودبیگی، دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه را در 30 خرداد ماه دستگیر می کنند اما وی پس از آزادی از زندان به دلیل فشارهای ناشی از دوران زندان فوت می کند. مادر پویا به نشانه اعتراض و عزاداری سنتی، بدن خود را گل می مالد و در مقابل اداره اطلاعات کرمانشاه تحصن می کند. زهرا که او را بهجت می نامند در ساعت 10 شب نخستین روزی که  تحصن کرده بود، دستگیر شده و دیگر کسی از سرنوشت او خبر ندارد. دربخش دیگری از  اطلاعیه مادران عزادار درباره زهرا نوذری آمده است: “زهرا نوذری در جوانی همسر خود را از دست داده  و  دو فرزند خردسال اش را  با کار طاقت فرسای خیاطی  اداره کرده  و در آستانه فارغ التحصیلی فرزند ارشدش او را به طرز فاجعه آمیزی از دست داده است.اقوام و آشنایان زهرا به شدت تحت فشار هستند و سکوت اختیار کرده اند. مادران عزادار خواهان آزادی فوری این مادر داغدار و عزادار و مجازات عاملان و آمران فجایع پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری هستند.”