محمود احمدی نژاد در مراسم تودیع و معارفه وزیر جدید نفت مدعی “غارت” درآمدهای نفتی ایران طی 60 سال گذشته “توسط سلطه گران غربی” شد. برآوردها نشان میدهد نیمی از کل درآمدهای صنعت نفت ایران طی صد سال گذشته متعلق به دوران ریاست جمهوری خود او بوده است. وی همچنین “تقویت بورس نفت” را راهی برای “دور زدن سلطه دلار” دانست و بر لزوم “واگذاری پروژه های نفت و گاز به پیمانکاران داخلی” تاکید کرد. این در حالی است که بر اساس گزارش سالانه سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) و به دنبال کاهش چشمگیر سرمایه گذاریهای خارجی، ایران در سال گذشته میلادی جایگاه خود را به عنوان دومین صادر کننده نفت از دست داده است.
سهم مردم و دولت از نفت
محمود احمدی نژاد دیروز در مراسم تودیع و معارفه وزیر جدید نفت در باشگاه صنعت نفت گفت: “یک محاسبه ساده نشان می دهد که با وجود ملی شدن صنعت نفت از 60 سال گذشته تا کنون حداکثر سهم مردم از درآمدهای نفتی یک سوم بوده و مابقی این درآمدها توسط سلطه گران غربی غارت شده است.” وی با تاکید بر اینکه در سالهای گذشته تا کنون فشارهای سیاسی منجر به ایجاد فاصله ای بین قیمت واقعی نفت با نفتی که در بازار معامله شده، گردیده است، تصریح کرد: “با در نظر گرفتن اینکه قیمت گذاری نفت توسط بنگاه های غربی انجام می شود باید سهم مردم از درآمدهای نفتی پس از ملی شدن صنعت نفت را یک پنجم اعلام کرد.”
این در حالی است که تنها یک ماه پیش اعلام شده بود نیمی از کل درآمد 995 میلیارد دلاری تاریخ نفت ایران سهم دولتهای محموداحمدی نژاد بوده است، یعنی مبلغی در حدود 450 میلیارد دلار. طی شش سال گذشته البته حرف و حدیثهای زیادی درباره این درآمد هنگفت دو دولت محمود احمدی نژاد وجود داشته است. حرف و حدیثهایی که همچنان اکثر آنها بی سرانجام باقی ماندهاند. تا آنجا که هنوز نه تکلیف 25 میلیارد دلار از درآمدهای حاصل از فروش نفت در سالهای 84 تا 87 مشخص شده است و نه تکلیف 11 میلیارد و 700میلیون دلار مازاد درآمد نفتی که میبایست در سال 1388 به حساب ذخیره ارزی و صندوق توسعه ملی واریز میشد. در آمد مازاد 7 میلیارد و 800 میلیون دلاری فروش نفت سال 1389 نیز گرفتار سرنوشتی نا معلوم شده و براساس گزارش خزانه کل کشور، دولت هنوز حتی 1 دلار از آن را هم واریز نکرده است.
علی رغم آنکه مجلس نشینان بارها تاکید کردهاند پرونده ابهامات و تخلفات مالی دولت در زمینه درآمدهای نفتی را به قوه قضاییه ارجاع میدهند، محمود احمدی نژاد حاضر به پذیرش هیچکدام از موارد مورد اختلاف نیست. ضمن آنکه تاکنون هیچگاه تهدیدها و هشدارهای مجلس اسلامی در مورد دولت احمدی نژاد نیز شکلی عملی و جدی به خود نگرفته است. نه آنگاه که حرف از ارجاع پرونده دولت به محاکم قضایی زده شد و نه آنگاه که رئیس دولت را تهدید به استیضاح و برکناری کردند.
پیشرفت با پیمانکاران داخلی
شاید از همین رو است که احمدی نژاد با خیالی راحت درباره موفقیت “واگذاری پروژه های نفت و گاز به پیمانکاران داخلی” سخن میگوید: “خارجی ها در سالهای گذشته برای سرمایه گذاری یک تا 2 میلیارد دلاری در صنعت نفت و اجرای یک فاز پارس جنوبی 8 تا 9 سال وقتکشی می کردند.”
در چهار سال دولت نهم حجم سرمایه گذاری خارجی در صنعت نفت ایران روند نزولی را طی کرده و با 64 درصد کاهش از چهار میلیارد و 222 میلیون دلار در سال 84 به یک میلیارد و 517 میلیون دلار در سال 87 رسید. اینچنین بود که طی همین چهارسال تنها شمار کارگران شاغل در میدان گاز پارس جنوبی (عسلویه) که بزرگترین میدان گازی کشور محسوب میشود از 60 هزار به 8 هزار نفر کاهش یافت. طبق برنامههای پیش بینی شده برای این میدان نفتی میبایست هم اکنون حداقل بیش از 85 هزار نفر در پروژه های مختلف پارس جنوبی مشغول به کار باشند.
کاهش سرمایه گذاری خارجی
اندک باقی مانده نیروهای شاغل در پارس جنوبی نیز هم اکنون در پروژههایی مشغول به کار هستند که اکثرا به صورت ترک تشریفات قانونی به قرارگاه خاتمالانبیا واگذار شده است. پیشتر سردار رستم قاسمی، فرمانده سابق قرارگاه خاتمالانبیاء و وزیر جدید نفت گفته بود بر اساس برنامه باید تا سال 88 “حدود 10 هزار نفر به صورت روزانه در فازهای 15 و 16 مشغول به کار باشند، ولی مشکلات مالی به رکود کار انجامیده و تعداد این شاغلین هم به 4 هزار نفر کاهش یافته است.”
روزنامه انگلیسی فایننشالتایمز هم سال پیش در گزارشی نوشت تولید نفت ایران در اثر تحریمهای اقتصادی و عدم سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز دست کم ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز کاهش یافته است. کاهش سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت ایران تا حدی بوده که دولت احمدی نژاد را مجبور به رو آوردن به کشورهای ناشناختهای چون اوگاندا و آنگولا برای همکاری متقابل در این عرصه کرده است.
احمدی نژاد که از “مدیریت صنعت نفت” در اثنای “سخت ترین تحریم های به اصطلاح فلج کننده” سخن می گفت، “واگذاری قرارداد 8 فاز جدید پارس جنوبی به پیمانکاران داخلی” را “ یک گام بلند برای ملی شدن صنعت نفت کشور” دانسته و بر ادامه روند “واگذاری پروژه های نفت و گاز به پیمانکاران داخلی” تاکید کرده است.
واگذاری به سبک احمدی نژاد
خرداد ماه سال گذشته با حضور احمدی نژاد در عسلویه، قرارداد طرح توسعه 6 فاز پارس جنوبی (فازهای 13 و 14، فاز 19 و فازهای 22، 23 و 24) با ظرفیت تولید روزانه 200 میلیون مترمکعب گاز و سرمایه گذاری حدود 21 میلیارد دلار، میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت های ایرانی امضا شد.
طولی نکشید که با مراجعه به سوابق دو شرکت حاضر در این قرارداد عظیم 21 میلیارد دلاری مشخص شد شرکت “پترو پایدار ایرانیان - سهامی خاص” که در کنسرسیوم پنج میلیارد دلاری توسعه فاز 13 حضور داشت، دقیقا در همان روز امضای قرارداد یعنی 25 خردا 89 به ثبت رسیده است. “شرکت نفت و گاز پترو سینا آریا - سهامی خاص” نیز که در کنسرسیوم پنج میلیارد دلاری توسعه فازهای 22 تا 24 حضور داشت، تنها یک روز قبل از امضای قرارداد تاسیس شده بود. در حالی که سرمایه اولیه هر یک از این دو شرکت از رقم 100 هزار تومان تجاوز نمی کرد. نکته دیگر اما این بود که هر دو شرکت یاد شده دارای مدیران و سهامداران یکسانی بودند.
اقدام دولت محمود احمدی نژاد و وزارت نفت در امضای قراردادهای چند میلیارد دلاری هیچگاه به طور جدی مورد سئوال و واکنش نهادهای نظارتی همچون مجلس شورای اسلامی، دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی کل کشور قرار نگرفت. در جریان این قراردادها دو شرکت یادشده از منابع حاصل از سه میلیارد یورو اوراق مشارکت ارزی و سه هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت ریالی بهره مند شده بودند.
از انفجار پالایشگاه تا توسعه پتروشیمی
احمدی نژاد در قسمت دیگری از سخنان دیروز خود از فرآوری به منظور ایجاد ارزش افزوده و بازاریابی برای فروش نفت خام به عنوان دو گام اساسی برای ملی شدن کامل صنعت نفت ایران یاد کرد و گفت: “هم اکنون بخش عمده ای از ارزش افزوده نفت خام به جیب خارجی ها می رود.”
وی با اشاره به لزوم گسترش صنایع پتروشیمی اظهارداشت: “باید فرآوری بیشتر و ایجاد ارزش افزوده به جای خام فروشی محصولاتی با ارزش افزوده صادر شود اما این به منزله صفر شدن صادرات نفت کشور نیست.” این در حالی است که هنوز پرونده انفجار پالایشگاه آبادان در روز افتتاح آن بسته نشده است.
محمود احمدی نژاد در سال 84 وعده داده بود هر ماه یک واحد پتروشیمی افتتاح کند ولی در 3 سال اول دولت نهم، سرمایه گذاری در این صنعت به صفر میل کرد. طی دو سال اخیر قسمت عمده ای از موج اعتراضات کارگری ایران به صنایع پتروشیمی چون پتروشیمی ماهشهر، پتروشیمی تبریز،پتروشیمی لردگان، پالایشگاههای بندرعباس، تهران و آبادان و… مربوط میشود. اعتراضاتی که خود از رکود شدید در این صنعت حکایت میکند. در همین مدت دو پتروشیمی ایلام و خارک تقریبا به طور کامل ورشکست شدهاند و صنایع پتروشیمی زاگرس نیز تا مرز ورشکستگی پیش رفته است.
بورس ناکام نفت
محمود احمدی نژاد همچنین از ضرورت تقویت بورس نفت برای دور زدن سلطه دلار سخن گفته، بی آنکه اشارهای به ناکامی پیاپی عرضهی نفت ایران در بورس طی دو مرحله در یک ماه اخیر بکند. اولین تلاش دولت برای فروش نفت سنگین ایران در اولین روز افتتاح آنچه “بورس بینالمللی نفت” نام نهاده بودند انجام شد. تلاشی که نهایتا بی فرجام ماند، چرا که حتی یک مشتری هم حاضر به خرید سهام از این بورس نشد.
دومین تلاشها برای فروش نفت ایران در بورس نیز بعد از رایزنیهای متعدد عاقبت در روز 12 مردادماه به دلیل به توافق نرسیدن عرضه کننده و خریداران با شکست مواجه شد تا احتمال موفقیت این بورس تازه تاسیس در هاله ای از ابهام قرار بگیرد.
ایران؛ عقب تر از همسایگان
تناقض آشکار بین سخنان رئیس جمهور و واقعیت موجود چندان تازگی ندارد. وی جبران کسری بودجه آمریکا را “ خلق اعتبارات کاغذی” خوانده و خواستار تعیین قیمت نفت نه در چارچوب اوپک بلکه در دولت خود شده و اطمینان داده که میتوانیم “به سیطره چندین ساله دلار در بازار جهانی سرمایه پایان بدهیم.”
در همین زمان اما کشور قطر با کمتر از یک میلیون نفر جمعیت به یمن افزایش سرمایهگذاری خارجی توانسته سه برابر بیشتر از ایران از منابع نفت و گاز پارس جنوبی استفاده کند. قطر، بهرهبرداری از این منابع را، 11 سال زودتر از ایران آغاز کرده است. این شیخنشین تا یک سال دیگر میزان بهرهبرداری از گاز پارس جنوبی را به سه برابر سطح فعلی (2 میلیارد و 240 مترمکعب) خواهد رساند. اما برداشت جمهوری اسلامی از این منابع در حال حاضر فقط روزانه 242 میلیون متر مکعب است.
در همین حال کشور امارات نیز از میادین مشترک با ایران به طور متوسط روزانه 470 میلیون متر مکعب گاز و حدود 400 هزار بشکه نفت خام برداشت می کند، اما سهم ایران دربرداشت از این حوزه مشترک حتی نصف امارات هم نیست.
برپایه قراردادهایی که دولت احمدینژاد یک سال پیش برای بهرهبرداری از فازهای باقیمانده پارس جنوبی با پیمانکاران داخلی که به صورت عمده به وسیله فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اداره می شوند بست، قرار بود سطح تولید ایران ظرف 3 سال به روزانه 756 میلیون متر مکعب برسد. به این ترتیب، حتی اگر وعدههای داده شده تحقق یابد، میزان بهرهبرداری ایران از گاز پارس جنوبی 3 سال دیگر باز هم یک سوم سطح بهرهبرداری قطر خواهد بود. جهان صنعت نوشته است: “قطر گاز پارس جنوبی را برده است، میبرد و خواهد برد و ایران هنوز خواب تولید روزانه 756 میلیون مترمکعب را میبیند.”