آتشسوزی یک پاساژ در بازار تهران، موجب مرگ دو نفر شد. بنا به اعلام سازمان آتشنشانی، در این حادثه ۱۰ شهروند از “مرگ حتمی” نجات پیدا کردهاند. آتشسوزی از طبقه اول شروع شد اما سرایت دود به طبقات بالاتر باعث شد تا کارگرانی که مشغول کار بودند، برای نجات خود از پنجرهها به بیرون آویزان شوند. صحنهای که یادآور حادثه خیابان جمهوری و مرگ دو زن کارگر است؛ اما این بار آتشنشانی به موقع رسید و نردبان نجات هم مشکلی نداشت. ضمن اینکه هنوز پرونده حادثه خیابان جمهوری پس از گذشت ۷ ماه، به نتیجه نرسیده است.
نجات با نردبانهای هیدرولیکی آتشنشانی
یک مغازه ۲۰ متری در طبقه اول یک ساختمان چهار طبقه در خیابان ۱۵ خرداد، پامنار، کانون اصلی آتشسوزی صبح روز دوشنبه بود. به گفته سخنگوی سازمان آتشنشانی، عمده مغازههای این ساختمان در خرید و فروش آهن فعالیت میکردند و مغازهای که آتش از آنجا شروع شد، پر از ضایعات بود. همچنین از سوی این مقام مسوول اعلام شد که دو مرد ۵۵ و ۶۰ ساله در طبقات بالایی این ساختمان جان خود را از دست دادند که احتمال میرود یکی از آنان به دلیل برق گرفتگی و دیگری به خاطر دودگرفتگی جان خود را از دست داده باشند.
سید جلال ملکی توضیح داد: “آتش به دلیل چیدن نامناسب اجناس و کالاهای قابل اشتعال به سرعت به مغازه های مجاور سرایت کرد. براثر شدت حرارت و دود فراوان، تعدادی از کسبه برای فرار از حریق به سمت پنجره های پاساژ هجوم آوردند و از آنها آویزان شدند. افرادی که در طبقات بالا گرفتار شده بودند، بوسیله نردبان های هیدرولیکی به پایین ساختمان منتقل شدند.”
او مدعی است که در این حادثه، 10 شهروند از مرگ حتمی نجات یافتند. عکسهایی از این حادثه را میتوانید اینجا ببینید: 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 10
آتشسوزیهای مکرر و ساختمانهای ناامن
آتشسوزی در کارگاهها و انبارهای تهران، اتفاق عجیب و کمتعدادی نیست، بسیاری از ساختمانهای قدیمی و ناامن در مناطق مختلف پایتخت، به عنوان محل کار استفاده و به دلیل ترافیک و مشکلات هندسی معابر، دسترسی آتشنشانی هم به آنها سختتر میشود.
پانزدهم مرداد ماه یک ساختمان سه طبقه در چهار سوق بزرگ بازار تهران آتش گرفت اما تلفات جانی به دنبال نداشت. از این ساختمان قدیمی، به عنوان انبار کفش استفاده میشد(عکس: 1، 2، 3). شانزدهم مرداد، یک کارگاه تولید رویه کفش در کهریزک آتش گرفت و دو کارگر سوختند. اگر آتش به موقع مهار نمیشد، امکان سرایت به کارگاه تولید پارچه مجاور هم وجود داشت که منجر به حادثهای بزرگتر میشد. یک روز بعد هم یک کارگاه مبلسازی در تهرانپارس که در زیرزمین یک ساختمان 4 طبقه مسکونی دایر شده بود، رخ داد و ۱۱ ساکن ساختمان توسط نیروهای آتشنشانی نجات پیدا کردند(عکس: 1، 2، 3 )
روزنامه شهروند گزارش داده که بازار علاءالدین یکی از بزرگترین بازارهای موبایل ایران به دلیل ساختوساز غیرمجاز، بیتوجهی به اخطارهای مکرر درباره حریقهای پرخطر و تداوم شرایطی که میتواند به آتشسوزی گسترده در مرکز شهر تهران منتهی شود، در آستانه برخورد قضایی قرار گرفته است. حتی ممکن است شهرداری تهران بهزودی به دلیل نقص ایمنی و تخلفات آن را پلمب کند. اعضای شورا میگویند حادثه آتشسوزی در این پاساژ با توجه به گستردگی رفت و آمد شهروندان میتواند به فاجعهای تبدیل شود.
براساس اعلام کارشناسان سازمان آتشنشانی این ساختمان ناایمن است و سامانههای اعلام و خاموش کردن آتشسوزی موثری برای آن در نظر گرفته نشده است. از سوی دیگر به دلیل نمای کامپوزیت و شیشهای که مسیر عبور هوا را مسدود کرده با وقوع آتشسوزی، شعلههای آتش داخل ساختمان به صورت عمودی و افقی با سرعت بالا گسترش پیدا میکند. تخمین زده شده که این بازار روزانه ۳۰ هزار مشتری دارد که خط بالقوه آتشسوزی آنها را تهدید میکند.
سرنوشت حادثه جمهوری چه شد؟
بخشی از توصیف حادثه آتشسوزی پامنار که به روایت آویزان شدن شهروندان از پنجره میپردازد، یادآور حادثه مشابه دیگری در خیابان جمهوری است. صبح روز یکشنبه ۲۹ دی ماه، در شرایطی که کشور در تعطیل رسمی به سر میبرد، کارگران یک تولیدی پوشاک به محل کار خود در طبقه پنجم یک ساختمان در خیابان جمهوری، تقاطع ابوریحان رفتند. کمی قبل از ظهر، واحدی که کارگران در آن حضور داشتند در محاصره شعلههای آتش قرار گرفت و راه فرار مسدود شد. ساختمان قدیمی و غیراستاندارد هم مجهز به راهپلههای اضطراری نبود؛ پس شیرین فروتنی ۴۴ ساله و آذر حقنظری ۶۰ ساله تصمیم گرفتند به سمت پنجرهها بروند. زن جوانتر در همان دقایق ابتدایی به پایین سقوط میکند در حالی که تنها ماشین آتشنشانی حاضر در محل، یک نیسان با حداقل امکانات بوده است. دقایقی بعد این اتفاق هولناک برای آذر حقنظری هم که با تلاش بسیار به نردههای پنجره آویزان مانده بود، تکرار شد. بعد از این سقوط بود که تازه نردبان آتشنشانی برای نجات محاصرهشدگان حرکت کرد. ضمن اینکه تا پیش از سقوط این دو شهروند هم هیچ اثری از بالشتک نجات نبود. ۲۵ کارگر دیگر اما توسط نیروهای آتشنشانی از ساختمان آتشگرفته جانِ سالم به در بردند.
در روزهای نخست آتشنشانی و شهرداری سعی کردند تا از کنار این حادثه بگذرند اما پیگیریهای رسانهای و انتشار عکسها و فیلمهایی از مرگ این دو زن، آنان را وادار به پاسخگویی کرد. شورا و شهرداری قول کمیتههای تحقیق و بررسی دادند و دستگاه قضایی هم وارد عمل شد. اما اکنون ۷ ماه از آن حادثه میگذرد و هنوز از سرنوشت پرونده خبری نیست.
در تاریخ هجدهم مرداد ماه، برادر یکی از جان باختگان از عدم پیشرفت پرونده قضایی خبر داده است: “قبل از مراسم چهلم جان باختگان، حادثه را از طریق کلانتری جامی پیگیری کردیم. پس از آن در آگاهی تهران شکوائیه را تنظیم کردیم و پرونده به دادسرای جنائی فرستاده شد. طی این مدت چندین بار به شعبه ۱۰ دادسرای جنائی مراجعه کردیم اما هنوز هیچ پاسخی روشنی نگرفتهایم.”
برادر دیگر جان باخته حادثه هم از احتمال کاشت دو درخت توسط شهرداری تهران در محل سقوط کارگران، برای پنهان کردن فضای مورد نیاز پهن کردن تشک نجات آتش نشانی گفته و این که “شعبه ۱۰ دادسرای جنائی به ما اعلام کرده که نتیجه تحقیقات اعلام خواهد شد اما زمان آن مشخص نشده است.”