جیمز بلیتس
آیا ایران و غرب می توانند به توافقی در زمینه برنامه هسته ای ایران، که یک دهه است بر دیپلماسی بین المللی سایه افکنده است، برسند؟ با مشاهده اتقافات بیسابقه ای که این هفته در مجمع عمومی سازمان ملل در حال وقوع است و با احتمالات ملاقات میان مقامات ایرانی و آمریکایی، سئوال بالا مهمترین سئوالی است که در ذهن هر دیپلمات و روزنامه نگاری شکل می گیرد.
روابط ایران و آمریکا در این هفته به مراتب فراتر از انتظارات رفته است. تمام توجه روز سه شنبه به این خواهد بود که آیا ملاقات یا برخوردی میان باراک اوباما و حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، اتفاق می افتد یا نه. ولی هر اتفاقی در این زمنیه بیافتد، برخورد مهم دیگری هم اکنون رخ داده است که نشان دهنده تغییر حال و هوای جدید ایران است.
روز پنج شنبه جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا ملاقات خواهد کرد؛ ملاقاتی که تا همین اواخر غیر قابل تصور به نظر می رسید. از سوی دیگر آقای ظریف از سوی کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا دعوت شده است تا ماه دیگر در ژنو با وی دیدار کند. البته این امر شاید چندان هیجان انگیز به نظر نرسد. لیکن اتحادیه اروپا رئیس شورای کشورهای 1+5 است که مذاکرات هسته ای با ایران را انجام می دهد. اینکه چنین دیداری پیش بینی شده است خود نشانه آن است که مذاکرات بین ایران و قدرت های جهانی از سر گرفته خواهد شد.
ولی زمانی که این مذاکرات انجام شود، آیا توافقی حاصل خواهد شد؟ فاصله میان ایران و غرب زیاد است. فرصت برای رسیدن به توافق هم فشرده است (متخصصین از 9 ماه سخن می گویند) زیرا برنامه هسته ای همچنان به سمت تولید سلاح هسته ای پیش می رود.
همانگونه که کلیف کاپچان از گروه اوراسیا می گوید: “این فکر که همه چیز در جهت درست پیش می رود در هفته جاری به اوج خود رسیده است. ولی این امر نباید دشواری رسیدن به یک توافق را از نظر پنهان کند.”
خواسته های آمریکا برای رسیدن به توافق قابل توجه است. آمریکا می خواهد برنامه هسته ای ایران به میزان قابل توجهی به عقب بازگردد. آمریکا خواهان تعطیلی سایت غنی سازی فوردو است. همچنین خواستار توقف غنی سازی با درجه خلوص بالاست که می تواند در تولید سلاح هسته ای بکار رود. از ایران خواسته شده که ذخیره فعلی اورانیوم با درجه خلوص بالا نیز به خارج از کشور انتقال دهد. به همین دلیل خواسته های آمریکا و متحدان آن از حد نوعی تعدیل معقول فراتر می رود.
تهران هم خواسته های متعددی دارد. ایران خواستار پایان یافتن تحریم ها علیه این کشور است؛ همچنین می خواهد حق غنی سازی اورانیوم برای برنامه هسته ای ایران به رسمیت شناخته شود. آمریکا و متحدان آن در ازای این امتیاز چیزهای زیادی انتظار دارد.
اوباما و روحانی، هر دو، در آستانه این مذاکرات نگاه دقیقی به خواسته های مردم خود کرده اند. اوباما باید به اسرائیل این اطمینان را بدهد که برنامه هسته ای ایران متوقف شده است. اگر او در این کار شکست بخورد، اسرائیل بار دیگر به فکر حمله به تاسیسات هسته ای ایران خواهد افتاد.
آقای کاپچان می گوید روحانی نیز به نوبه خودش باید دو مطلب را در نظر بگیرد. از یک سو باید خواسته مردم ایران برای کاهش تحریم ها را پاسخ بگوید. از سوی دیگر باید تندرو های ایران را که در اطراف رهبر ایران حضور دارند قانع کند که بیش از حد به آمریکا امتیاز نداده است.
در آخر این هفته، فضای مثبتی در نیویورک حاکم خواهد بود. راه حل های دیپلماتیک راه را برای حل مساله هسته ای ایران باز می کند. در همین حال، توافق روسیه در مورد تحویل سلاح های شیمیایی سوریه نیز بطور قطع در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل انعکاس خواهد یافت. در این زمینه هم دیپلماسی جانشین استفاده از زور شده است. ولی اینکه آیا خبرهای خوش این هفته در نیویورک به توافق ایران و آمریکا خواهد انجامید یا نه، مساله ای است که فعلا باید در باره آن گمانه زنی کرد.
منبع: واشنگتن پست - 24 سپتامبر2013