تیمهای ملی فوتبال ایران و سوئد روز سهشنبه 11 فروردین در ورزشگاه “فرندز آرنا” شهر استکهلم دیداری دوستانه برگزار کردند؛ دیداری که بسیاری از تماشاگرانِ ایرانی آن، با پوشیدن کاورها و همراه داشتن نشانهها و نوشتههایی علیه ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاههای ایران٬ به سیاستهای تبعیض آمیز موجود اعتراض کردند. این اعتراضات بازتاب گستردهای هم در افکار عمومی و رسانههای سوئد داشت. شهاب فیضی٬ فعال مدنی وعضو هیات مدیره کمیته ایران - سوئد که در ورزشگاه حاضر بوده، به “روز” میگوید دلیل همراهیش با این کمپین این است که به هیچ وجه نمیتوان تبعیض علیه نیمی از جمعیت یک کشور را پذیرفت: “بسیاری از زنان ایران برای دستیابی به این حق هزینه پرداختهاند. کوچک ترین اثر چنین حرکتهایی این است که زنان ایران و کسانی که برای این حقوق تلاش میکنند میبینند تنها نیستند.”
اما تصاویرایرانیان حاضر در ورزشگاه این بار هم مثل دفعات گذشته با سانسور مواجه شد. سانسور اینبار به قدری شدید بود که با کنایههای عادل فردوسیپور(گزارشگر این دیدار) و عذرخواهی او از مردم همراه شد. شهاب فیضی در این ارتباط میگوید: “در زمانی نیستیم که تنها کانال خبری مردم ما صدا وسیما باشد و راههای دسترسی مردم به اخبار و اطلاعات بسیار گسترده است.”
او همچنین معتقد است: “چنین حرکت هایی توجه جامعه جهانی را جلب میکند و نظر جامعه جهانی میتواند روی رفتار حکومت ایران تاثیرگذار باشد.”
افکار عمومی سوئد؛ زیرسوال بردن بازی
فیضی، فعال مدنی ، با اشاره به واکنشهای وسیع جامعه سوئد به اعتراضات و ممنوعیت حضور زنان در استادیومهای ایران می افزاید: “به هر صورت حضور وسیع ایرانیان در سوئد و نقش آنان در ساختار جامعه سوئد غیر قابل انکار است. بنابراین توجه به مسایل ایرانیان همیشه جایگاه ویژهای در افکار عمومی سوئد داشته است. چنانچه حتی مربیان و بازیکنان سوئد مورد پرسش قرار گرفته بودند و چند تن از بازیکنان سوئد از تبعیض جنسی در ایران انتقاد کردند.”
اشاره فیضی به 5 بازیکن تیم سوئد، میل فورسبرگ، ارکان زنگین، آیزاک کایسه تلین، اریک یوهانسون و آندریاس گرنکوییست که در گفتوگو با “آفتون بلادت”، از مهمترین روزنامههای این کشور، از ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاههای ایران انتقاد کردند و آن را “ستمی نامیدکننده” و “نفرتانگیز”خواندند. فیضی عضو هیات رئیسه کمیته ایران و سوئد در این مورد میگوید: “به قول زلاتان[کاپیتان تیم ملی سوئد] فوتبال مذهب است و تاثیرات و نفوذ ویژهای دارد. تمام رسانههای مهم سوئد به فوتبال ایران و تبعیض جنسی غیر قابل قبولی که علیه زنان وجود دارد، پرداختند و افکار عمومی سوئد هم تا مرز زیر سوال بردن مسابقه واکنش نشان داد. توجیه فدراسیون فوتبال سوئد هم این بود که یکی از شروط پذیرش تیم ملی مردان فوتبال قرار داد یک بازی دوستانه بین دو تیم فوتبال زنان بوده است.”
به گفته او در روز مسابقه یکی از روزنامههای عصر سوئد مقالهای از سه نماینده پارلمان سوئد و اروپا را در انتقاد به تبعیض جنسیتی هم منتشر کرده است. عضو هیات مدیره کمیته ایران و سوئد همچنین یادآور میشود که “سفیر جمهوری اسلامی در سوئد به همراه همسر و دخترش مسابقه را در استادیوم تماشا کرد.”
این فعال مدنی استقبال تماشگران ایرانی از کمپینی که در اعتراض به ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه شکل گرفته را “بسیارخوب” ارزیابی میکند و ادامه میدهد: “من مردان و زنان زیادی از ردههای سنی مختلف دیدم که این لباس را به تن کردهاند، میتوان گفت همدلی با کسانی که به تبعیض اعتراض کردند مشهود بود.”
فیضی معتقد است: “جنبش زنان در ایران بیش از هر جنبشی تاکنون حکومت را مجبور به عقب نشینی کرده است. فراموش نکنید با حکومتی طرف هستیم که تلاش کرده قانون شرع را اجرا کند، از جدا سازیهای جنسیتی در مدارس و دانشگاهها گرفته تا ادارات و محل کار افراد. حتی حضور زنان در کابینه و یا برخی از پستهای مدیریتی حاصل مبارزات زنان در این سی و هفت هشت سال است.”
او در پایان عنوان میکند: “ تلاش برای محدود کردن زنان از روز نخست تولد حکومت دینی شروع شد.اما آنها همیشه با حضور فعال خود حکومت را به عقب نشینی وادار کردند.”
یک تلاش چند ساله
دریا صفایی، بانی کارزاری که به حق ورود زنان به ورزشگاهها تاکید دارد، مدیریت اعتراضها در ورزشگاه “فرندز آرنا” سوئد را به عهده داشت. او پیشتر به روز گفته بود: “هدف ما باز کردن در ورزشگاهها به روی زنان است. با توجه به فعالیت در خارج و داخل و فشارهایی که اعمال میشوند امیدواریم که درهای ورزشگاهها به روی زنان گشوده شود، ما می خواهیم همه در کنار هم از نشاط ورزشگاه لذت ببریم. این حق یک زن ایرانی است که آزادانه بلیت تهیه کند و بتواند در ورزشگاه حضور داشته باشد.”
تلاش برای باز کردن در ورزشگاهها به روی زنان سالهاست که ادامه دارد. یک فعال حقوق زنان پیشتر در گفتوگو با روز سابقه این تلاشها را اینطور عنوان کرده بود: “اولین باری که برای حضور زنان در استادیومهای ورزشی، یک کنش جمعی از طرف فعالان جنبش زنان ساماندهی شد، سال ۱۳۸۴ بود… بعد از جلسه هایی که برخی از فعالان حقوق زنان در این مورد داشتند، کمپینی با عنوان «کمپین روسری سفیدها» به راه افتاد… تصمیم جدی گرفتیم که خواست ورود به استادیوم را عملی کنیم و حتی برخی از ما که بیننده تلویزیونی فوتبال هم نبودیم، همراه با جوانترها به استادیوم رفتیم و همگی جلو دروازه روی زمین نشستیم درحالی که تابلوهایی دستمان بود با این مضمون که حق ما نیمی از آزادی”.
ورزشگاه فقط برای زنان خارجی امن است
فدراسیون فوتبال ایران که تلاش میکند میزبان جام ملتهای آسیا شود،باید برای استانداردسازی ورزشگاههای ایران بکوشد. از جمله تلاشهای فدراسیون برای تطابق با قوانین بینالمللی، مجاز دانستن حضور بانوان خارجی در ورزشگاههای ایران است. اما علی کفاشیان، رییس فدراسیون فوتبال ضمن اعلام این خبر به خبرگزاری فارس، تاکید کرده که هنوز با حضور بانوان ایرانی در ورزشگاهها موافقت نشده است..
ساغر غیاثی، فعال حقوق زنان و دانشآموخته رشته مطالعات زنان پیشتر در گفتوگو با روز یادآوری کرده بود: “پیش از این هم با تصمیمهای موردی، زنان خارجی توانستهاند در تهران تماشاگر بازی تیم ملی و یا تیم های باشگاهی کشورمان با نماینده ایران باشند، مثل حضور زنان ایرلندی در مسابقه ایران و ایرلند در ورزشگاه آزادی،بنابراین این تصمیم، به خودی خود مثبت نیست و بر حقیقت تلخ و تکراری حذف، تبعیض و تحقیر زنان ایرانی استوار است. در واقع زنان ایرانی همچنان فقط به دلیل زن بودن و ایرانی بودن از حضور در ورزشگاهها، آن هم برای تماشا و تشویق مسابقات ملی محرومند.”
روزآنلاین بارها در قالب گزارشها و مصاحبهها به حق ورود زنان به ورزشگاه پرداخته است که برخی از آنها را میتوانید اینجا، اینجا، اینجا و اینجا بخوانید.