جای خالی اخلاق

محمدعلی نجفی
محمدعلی نجفی

از چند سال پیش به این طرف انگیزه نوشتن و گفتن نظراتم را در مورد گرفتاری‌های گوناگونی که جامعه امروز، با آنها دست به گریبان است از دست داده‌ام و دچار نوعی بی‌اشتهایی اجتماعی شده‌ام. با این حال، پس از مطالعه یادداشت‌ دوست عزیز و دلسوزم در روزنامه دنیای اقتصاد در مورد “مسوولیت شهروندی و پاسداشت اخلاق”، چون موضوع مطروحه را از مهم‌ترین مسائل مبتلا به جامعه می‌دانم، احساس کردم اشاره به چند نکته در این باب شاید بی فایده نباشد.

1- اقدام آقای احمد ربانی که فردی زحمتکش و خدومند، نشانی از امانتداری و پایبندی ایشان به اخلاق است و به نوعی مورد تکریم قرار گرفت. شورای شهر تهران نیز برای رفع بخشی از مشکلات معیشتی وی پرداخت مابقی بدهی وام مسکن ایشان را تقبل نمود و در جلسه‌ای از نامبرده تقدیر کرد. البته ورود شورای شهر به این داستان بنا به پیشنهاد یکی از شورایاری‌های محلات تهران به عنوان نهادی مردمی (و نه از طریق ارگان‌های رسمی چون صدا و سیما) بوده است.


2- آنچه آقای ربانی انجام داده‌اند در فرهنگ و سنت ما امری مرسوم و عادی تلقی می‌شود. امانتداری و پایبندی و احترام به حقوق دیگران در فرهنگ ایرانی یک عرف است و جای جای متون ادبی و روایی ما از نمونه‌های عالی این سنت موج می‌زند. 


تعالیم اسلامی هم انباشته از این موارد است، بنابراین این پرسش مطرح می‌شود که چرا یک عمل معمولی یکی از خدمتگزاران جامعه به عنوان نوعی فداکاری و ایثار مورد توجه قرار گرفته است؟ به اعتقاد من، پاسخ را باید در وسعت بی‌اخلاقی‌ها و بداخلاقی‌ها در زندگی روزمره جامعه امروز جست‌وجو کرد. وسعتی که بداخلاقی را اصل و تعهد و مسوولیت پذیری را استثنا و اعجاب‌آور ساخته است. کافی است نگاهی به وضعیت ترافیک و رانندگی در شهر تهران بیندازیم تا به عمق و گستره بی‌توجهی به حقوق دیگران و بی‌قانونی و عدم تعهدی که بر روابط اجتماعی ما سایه افکنده است پی ببریم. به راستی بر سر ملت ما چه آمده است که به رغم فرهنگ و ادب دیرپای ایرانی که مملو از عالی‌ترین مظاهر پاکدستی و پاکدامنی است، امروز عمل تصادفی به ساده‌ترین این آموزه‌ها نوعی استثنا تلقی می‌شود؟
البته در شرایطی که انحطاط اخلاقی به جایی رسیده است که اختلاس و رشوه امری معمول شده از مردم کوچه و بازار انتظار زیادی نباید داشت.


3- پیشنهاد جناب آخوندی مبنی بر ایجاد یک حرکت اجتماعی برای تشویق و ترغیب شهروندان به رعایت و پاسداری از اخلاق، توصیه ارزشمندی است ولی با اجازه ایشان تکمله‌ای بر آن دارم و آن اینکه اولا باید این حرکت با طی مراحلی مقدماتی مدنظر قرار گیرد که نظرخواهی وسیع از کارشناسان و صاحبنظران بخش‌های مختلف مرتبط با حقوق شهروندی و اخلاق اجتماعی و فردی سرآغاز آن است و ثانیا دورنمای این تلاش باید به تاسیس سازمانی مردم نهاد منجر شود که ماموریت آن علاوه بر تشویق و ترغیب مردم به رعایت اخلاق و تقدیر از شهروندان اخلاق‌مدار، مطالعه و بررسی چرایی نزول اخلاقی در جامعه- که ممکن است علت‌های متفاوت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی داشته باشد- و نهایتا تشکیل گروه‌هایی مردمی برای پاسداشت اخلاق و به خصوص اخلاق شهروندی منجر شود و ثالثا به نظر می‌رسد که برای ایجاد چنین جریان اجتماعی موثری شایسته است از توانایی‌های شخصیت‌های اجتماعی و فرهنگی و نهادهای موجود و نیز سایر رسانه‌ها و به خصوص برخی از روزنامه‌های مستقل و غیردولتی دیگر نیز بهره گرفت. شاید با آغاز این حرکت و حمایت بزرگان کشور که از سرمایه احترام و اعتماد مردم نیز برخوردارند در وهله اول از اشاعه و گسترش بیشتر بداخلاقی‌ها در جامعه جلوگیری شود و در وهله بعد با احیای ارزش‌های اخلاقی دامان کشور از آفت بزرگ کج‌خلقی‌ها و بداخلاقی‌ها پاک گردد. 

منبع: دنیای اقتصاد، بیستم اردیبهشت