اگر آب در دست دارید زمین بگذارید و آهنگ گنگنم استایل را در یوتیوب ببینید. از عجائب قرن ۲۱ است که آهنگ یک خواننده گمنام کرهای به نام سای که ۴ ماه پیش در کره و هالیوود ضبط شد به یکی از عجائب قرن تبدیل شد و یوتیوب رسما اعلام کرد که این آهنگ برای اولین بار در تاریخ یوتیوب بیش از یک میلیارد کلیک خورده و رکورد آن تا سه روز پیش یه یک میلیاردو پنج میلیون کلیک رسیده است. قبلا هم یوتیوب کلیک های چند صد میلیونی خواننده های انگلیسی را تجربه کرده بود، اما اینکه یک خواننده گمنام و تازه به دوران رسیده، آن هم نه از آمریکا یا از اروپا بزرگترین رکورد شنیده شدن یک آهنگ را در یک مدت کوتاه از خود باقی بگذارد از پدیده های جدیدالظهور تاریخ بشراست که باید مورد مطالعه دقیق قرار بگیرد و درس های بزرگی برای ما در بر دارد. جالب اینکه سراسر این آهنگ کسانی را مسخره می کند که در ظواهر زندگی خیلی با کلاس و شیک پوش و مدرن هستند اما رفتار مضحکی دارند. رقص این آهنگ هم رقصی مسخره و شبیه رقص “جوادی” پایین شهری ایرانی هاست که باز هم ادای تازه به دوران رسیده ها را در می آورد. دبیرکل سازمان ملل با خواننده این آهنگ کمی ادا درآورد و فیلم آن در همه دنیا پخش شد. نخست وزیر انگلیس و اوباما نیز با این آهنگ کمی رقصیدند چون پدیده ای بود که نمی توان بسادگی از کنار آن گذشت. اما طنین آهنگ پایین شهری های شهر سئول به همین جا ختم نشد. از آنجا که بیش از یک میلیارد نفر این آهنگ را پسندیدند این آهنگ نماد آزادی بیان و آزادی ابراز عقیده و نماد برداشته شدن موانع در سطح جهان شد. یک فیلم ساز معروف انگلیسی با همکاری و حمایت عفو بین الملل، مؤسسه های جهانی ضد سانسور و تعداد زیادی از سازمان های حقوق بشر کلیپ کوتاهی از روی این آهنگ ساخت که در آن بر آزادی بیان و آزادی زندانیان عقیدتی تاکید شد. در این کلیپ حدود صد زن و مرد در حالی که به دست های آنان دستبند زده شده بود و چسب سیاهی روی دهان خود داشتند با مدل این آهنگ رقصیدند و خواهان رعایت حقوق بشر شدند. آخر کلیپ دستبند همه آنها پاره شد و همگی از اسارت نمادین آزاد شدند. دو سه روز آینده و در آستانه سال جدید میلادی دولت آلمان قرار است این آهنگ را هنگام تحویل سال بر فراز دروازه براندنبورگ پخش کند و باز قرار است یک میلیون نفر از کسانی که در این مراسم شرکت میکنند به یاد همه آنانی که در پای دیوار برلین کشته شدند با مدل این آهنگ برقصند.
در حال حاصر ۷.۶ میلیارد نفر روی زمین زندگی میکنند که از رنگها زبانها مذاهب و اقلیمهای متفاوت هستند ۷.۱ نفر از جمعیت جهان با همه تفاوت ها و دگرگونی ها به این نظر مشترک رسیدند که آهنگ و اجرای این خواننده کره ای بی نظیر است. یک میلیارد کلیک خوردن یک آهنگ مدل جدید حاکی از این است که از آن دهکده جهانی که تا چند دهه پیش بر آن تاکید می شد چیزی جز یک محله باقی نمانده است. ساکنان این محله مانند نان قرض گرفتن های چند قرن پیش روستاییان، آهنگ و ادبیات و مفاهیمی را با یکدیگر مبادله می کنند که همه آن را می فهمند و حتی برای فهمیدن ایده ها مترجم هم نیاز نیست. این مردمان رفتار و ایده های خود را به اشتراک می گذارند و گویی بی زبان با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. بی تردید این خیل میلیارد نفری فقط در گیر شنیدن موسیقی و وقت گذرانی های اینچنین نیستند و مختصات نوع زندگی و رفاهی را که دارند، یا حکومتی را که تجربه می کنند، آموزشی را که می بینند یا روابط اجتماعی خود را نیز به اشتراک می گذارند و در مورد مثبت یا منفی بودن آنچه دارند، یا به آن می اندیشند با دیگران سخن می گویند. آزادی های سیاسی اجتماعی، عدالت اجتماعی، پاسخگو بودن دولت نسبت به آنچه در کشورها می گذرد، سطح سلامت یا فساد سیاسی - اقتصادی، میزان عشق و علاقه رهبران به قدرت سیاسی، حقوق بشر، مساله زنان و جوانان و همچنین رسانه ها و تبلیغاتی که احیانا دولت ها در پس آن منافع حامیان خود را پیگیری می کنند همگی از موضو عاتی است که نه در سطح یک میلیاردی اما بی شک در سطحی بسیار گسترده در شبکه های مجازی مانند فیس بوک توئیتر یا وبلاگ ها و سایت ها مبادله و به خوبی دیده می شود. شاید بهار اعراب که تاکنون چهار نفر از دیکتاتورهای مجنون عرب را سرنگون کرده و سرنوشت مشابهی نیز در انتظار نفر پنجم یعنی بشار اسد است همگی بر کارکرد چنین نظام پر تاثیری در دنیای امروز حکایت دارد. روسای گوگل بارها اعلام کرده اند که گسترش استفاده از اینترنت در ایران یکی از قابل توجه ترین استثنا ها در میان کشورهایی است که از آزادی بیان برخوردار نیستند. یعنی مردم ایران هرچه ندارند، با اینترنت کم سرعتی هم که دارند نیاز نسبی خود را تامین می کنند. و باز بسیاری از کسانی که سایت های ایرانیان خارج کشور را اداره می کنند مدعی اند که تولید و عرضه فیلتر شکن های به روز شده عملا نیاز ایرانیان را برای دستیابی به این سایت ها با کمی دردسر تامین می کند و تلاش دولتی ها برای بستن سایت ها و محروم کردن مردم از اخبار جدید سیاسی فقط به اتلاف منابع عظیمی از سوی دولت منجر می شود. یعنی در ایران نیز تقریبا همان چیزی جریان دارد که در جامعه جهانی شاهد آن هستیم. معنای عبارت فوق این است که حتی اگر غولی مانند مخابرات ایران با پشتیبانی و مالکیت سپاه بر سر راه آن وجود داشته باشد، فضای مجازی ایران خواهی نخواهی بخشی از همان دهکده جهانی است که خوب و بد های جامعه جهانی را می بیند و آنچه را دارد با دیگران مقایسه می کند و آنچه را ندارد آرزو می کند و به حساب کسانی می گذارد که به نام خدا جهل و اسارت و فقر را بر ایران حاکم کرده اند. همان جوانانی که ظاهرا بیشترین استفاده را در سطح جهان از فیلترشکن می کنند آزادی های سیاسی جامعه خود را با دیگر جوامع مقایسه می کنند، فساد اقتصادی دولتی ها را در ایران که فقط با عقب افتاده ترین کشورهای دیکتاتوری آفریقایی قابل مقایسه است مشاهده می کنند. کاربران ایرانی می بینند که مؤسسات جهانی بدون اینکه ارتباطی با هیج دولتی داشته باشند رشد تحولات مربوط به گسترش فساد و ارتشاء در عالی ترین سطوح دولتی را، هم در ایران و هم در دیگر کشورها اطلاع رسانی می کنند. آنان می بینند که کشورشان یکی از ثروتمدترین کشورهای خاورمیانه است اما آزادی های سیاسی و فعالیت احزاب در ایران حتی از بنگلادش که نه، از سومالی نیز عقب تر است. تا جایی که برای مثال در سودان یا اندونزی مردم با شرکت در انتخابات تقریبا سالم و شفاف در تعیین سرنوشت خود شرکت می کنند اما در ایران مافیایی که از واردات کالا برای ۸۰ میلیون جمعیت کشور سود میبرد و روی میلیاردها دلار درآمدهای نفتی خوابیده است و غلت میزند نه تنها قرار نیست انتخابات آزادی در ایران برگزار کند بلکه نامزدهای انتخابات قبلی را نیز هنوز در زندان نگه داشته است. کاربران ایرانی میبینند که اداره کنندگان ایران با نادانی و خودخواهیهای کودکانه بر تکرار سرنوشت عراق برای ایران اصرار دارند و از اینکه مردم ایران طی چهار سال گذشته از بهداشت و تغذیه و آموزش و رفاه و تفریح و حتی هوای پاک و آرامش بسیار کمتری برخوردار بودهاند عذاب نمیکشند.
اگر آهنگ یک خواننده تازه کار کرهای بدون هیچ هماهنگی میتواند رکوردی تاریخی در جهان از خود باقی بگذارد، آثار چنین کارکردی را در ایران نیز میتوان دید که جزئی از همین جهان است. افشای مرگ ستار بهشتی یا کارگری که در رباط کریم یکی از پایینترین محلههای تهران وبلاگ نویسی میکرد حاکی از چنین تحولی است. وقتی گمنامترین آدمها مانند ستار بهشتی در پرتترین و فقیرترین نقاط شهری نقشهای بزرگ بازی میکنند و دستگیری آنها به جایی و معضلی ختم میشود که یک دادستان حداقل سه بار در مورد آن اظهار نظر میکند، میتوان به این استنتاج نزدیک شد که ایرانیها چهار چشمی و شبانه روزی آن مافیای متشکل از برادران مکتبی را زیر نظر دارند و میپایند. و اینکه این برادران رو به افول هستند ولی مردمی که از همه چیز محروم و سرکوب شدهاند با ارتباطات در شبکهها و وبلاگهایی که مخابرات را عاجز کرده امیدهای شکست ناپذیر و غیر قابل انکار هستند.
کاش جنتی میفهمید که معنای چند دقیقه رقصیدن دبیرکل سازمان ملل با خواننده این آهنگ، احترام به آزادی انسانهاست و احترام به یک میلیارد نفری که برای اولین بار در کره زمین یک آهنگ را پسندیدهاند. اگر محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبری کمی سواد داشت و تاریخ دیوار برلین و آدمهایی که در پای آن کشته یا قتل عام شدند را شنیده بود آن موقع میفهمید چرا هنگام تحویل سال در آلمان قرار است این آهنگ را بر فراز دروازه مشهور آلمان پخش کنند و با آن چند دقیقه برقصند. اعضای کهنسال خبرگان نیز که همگی از شدت کهولت به خود میلرزند و حتی نمیتوانند سر پا بایستند و در همه جلسات خبرگان تقریبا در حال چرت زدن هستند اگر کمی دنیای امروز را میشناختند در مییافتند دنیا با چه سرعت حیرت آوری در حال تحول و عقلانی و جوان شدن است ولی آنان با ذهنهای کند و تفکرهای هپروتی و دانش ۱۴۰۰ سال پیش مانند بختکی عظیم خود را روی اشتیاق و اراده دهها میلیون جوان ایرانی با سواد امیدوار به آینده انداخته و ایران را عقب نگه داشته اند.