این ویکی لیکس هم ماجرایی شده. البته من کلا با افشاگری مخالفم، چون معمولا اسناد کسانی افشا می شود که اسنادشان را می شود افشا کرد، وگرنه کی تا به حال شنیده که یک سند از دولتی مثل چین یا روسیه یا بقیه دولت هایی که حقوق بشر را نقض می کنند افشا شده باشد؟ خودمانیم، این هم که نمی شود که آمریکایی ها روزی صد میلیون دلار هزینه کنند برای محرمانه نگه داشتن اطلاعات، نیم ساعت بعد همه اسنادشان لو برود. البته بقول قرآن مجید یوم تبلی السرائر( یعنی روزی که خوار و مادر همه جلوی چشم شان می آید، یک چیزی در همین حدود)، حالا هی بگو من نبودم که از آمریکایی ها پول گرفتم، یا من نبودم که با آمریکایی ها توافق کردم و بعد به آنها فحش دادم. فعلا که معلوم شده که نتیجه انتخابات چطور بوده و رفقای ما در آمریکا باید با باسن شان بیست بار روی دیوار بنویسند قسطنطنیه، که کار سختی هم هست. در همین راستا، ما به جای طرح یک مشت سووال گتره ای و کلم پترایی بقول رفیق فیزیکدان مان، اقدام به طرح مقادیر معتنابهی سووال اساسی می کنیم. ولی این توبمیری از آن توبمیری ها نیست، باید همه سووالات را همین جا یکی یکی پاسخ بدهید تا من اجازه بدهم از جای تان تکان بخورید، وگرنه کرام الکاتبین را نمی دانم می شناسید یا نه، ولی بالاخره ما هم بلدیم لو بدهیم.
سووال اول: چرا عوامل ترور دو استاد فیزیک دانشگاه را که دولت می گوید عوامل اسرائیل هستند، نمی شود در تهران دستگیر کرد، ولی عبدالمالک ریگی را می توان در آسمان با عملیات متهورانه سربازان گمنام دستگیر کرد؟
گزینه اول: چون پلیس پاکستان مورد اعتماد است، ولی پلیس خودمان کار دارد.
گزینه دوم: چون عبدالمالک ریگی فیزیکدان ها را نکشته بود، وگرنه او را هم نمی گرفتند.
گزینه سوم: چون چاقو اگر دسته نداشته باشد، دست آدم درد می گیرد.
گزینه چهارم: چون فیزیکدانها در پاکستان ترور نشده بودند، وگرنه تروریست ها می رفتند سفارت ایران شب می خوابیدند، بعد اگر لازم می شد با عملیات محیرالعقولی دستگیر می شدند.
سووال دوم: چرا شهرام امیری توسط عربستان به سرقت رفته و در آمریکا آزاد می شود و با افتخار و فرش قرمز به ایران برمی گردد، ولی حسین درخشان که خودش به ایران برگشته دستگیر می شود و به 19 سال زندان محکوم می شود و آخرش که چی ؟
گزینه اول: چون فرش قرمز خیلی کمیاب است.
گزینه دوم: چون شهرام امیری هم مدتهاست گم شده ممکن است بعدا معلوم شود که بازیگر فیلم پورنو بوده است.
گزینه سوم: چون شهرام امیری و شهرام جزایری فرق دارند.
گزینه چهارم: چون زن و بچه شهرام امیری در ایران بودند، ولی درخشان بچه نداشت.
سووال سوم: چرا قاتلین مسعود علیمحمدی که راست راست در داخل کشور او را ترور کرده اند، معلوم نیست بعد از یک سال چطوری دستگیر نمی شوند، اما عوامل آشوب های خیابانی مثل زمانی نیا، سه ماه قبل از آشوب ها دستگیر شده و به جرم خود و دیگران اعتراف می کنند، و اعدام می شود و آب از آب تکان نمی خورد؟
گزینه اول: چون سبز بود.
گزینه دوم: چون آب اگر از آب تکان بخورد، گل آلود می شود و می شود از آن ماهی گرفت و وادارش کرد اعتراف کند که کوسه است.
گزینه سوم: چون مقتول کلا بهتر است سبز نباشد، وگرنه قاتل می رود خانه شان و خانه شان خیلی دور است.
گزینه چهارم: چون قاتل فیزیکدانها راست راست راه می روند، اگر چپ چپ نگاه می کردند دستگیر می شدند.
سووال چهارم: چرا نوزده ملوان انگلیسی در آبهای ایران دستگیر شده، برای شان کت و شلوار دوخته می شود، به آنها هدیه داده می شود، با رئیس جمهور(که هنوز به جت اختصاصی و هزینه های دلاری و رساندن زیر میزی به دوستان عادت نکرده بود) ملاقات می کنند و بعد آزاد می شوند، اما مترجم ایرانی سفارت انگلیس، که ملوان هم نبود و به جایی هم تجاوز نکرد، دستگیر شده و مدتها زندان می ماند؟
گزینه اول: چون ما با انگلیس جنگ نرم داریم، در حالی که ملوان چیز سفتی است.
گزینه دوم: چون مترجم سفارت انگلیس کت و شلوار داشت.
گزینه سوم: چون ایرانی ها خیلی انگلیسی هستند، ولی ملوان ها نظامی هستند و خودی محسوب می شوند.
گزینه چهارم: چون یک دفعه به نظر رئیس جمهور رسید که ملوان ها را ول کنند، ممکن بود به نظرش برسد که آنها را بفرستند بیست سال زندان. فعلا فرموده اند بصیرت حکم می کند هر سه قوا دست مموتی باشد. بقیه خفه. اسلام و حضرت عباس دارند مدیریت می کنند.
سووال پنجم: چرا نیروی انتظامی می تواند دهها دانشجویی را که ممکن است بعدا به خیابان بروند و تظاهرات کنند، یک هفته قبل در محل خوابگاه دستگیر کند و آنها را بکشد یا زندانی کند، اما نمی تواند قاتلی را که در میدان کاج جلوی چشم شان، به فاصله ده متری مشغول کشتن یک نفر است، نمی تواند دستگیر کند و جلوی قتل را بگیرد؟
گزینه اول: چون قاتل میدان کاج علیه رهبری شعار نمی داد.
گزینه دوم: چون قاتل میدان کاج دانشجو نبود و هنرمند هم نبود.
گزینه سوم: چون دانشجویان هیچ کدام سابقه جنایی نداشتند، وگرنه می رفتند توی نیروی انتظامی.
گزینه چهارم: چون شب تاریک است و چیزی معلوم نمی شود.
سووال ششم: چرا پلیس نمی تواند قاتل ندا را که خبرنگار بی بی سی بوده است، و در روز روشن جلوی مردم او را کشته است، دستگیر کنند، اما می توانند کسی را که به بی بی سی ای میل زده و خواستار فیلترشکن شده است، به عنوان مجرم دستگیر و یک سال زندانی کنند؟
گزینه اول: چون دوربین خیلی مهم است، ولی ای میل مهم تر است.
گزینه دوم: چون ام آی سیکس روبروی ساختمان بی بی سی در انتهای امیرآباد است.
گزینه سوم: چون انگلیسی ها خیلی زود فرار می کنند و چون همه شان مثل خودمان هستند نمی شود دستگیرشان کرد.
گزینه چهارم: چون قاتل ندا هنوز اعتراف نکرده که دستگیر شود، وگرنه اعدام می شد.
سووال هفتم: چرا نام مهدی هاشمی که عامل فتنه است و برای دستگیری او نصف سیاست داخلی و خارجی کشور بسیج شده است، همه می دانند و قبل از اینکه به دادگاه برود اسمش مطرح می شود، ولی اسم قاضی مرتضوی که خودش اعلام کرده قاضی کهریزک بوده، اعلام نمی شود؟
گزینه اول: چون مهدی بیا مهدی بیا معروف تر از سعید بیا سعید بیا است.
گزینه دوم: چون مهدی اسم دارد، ولی سعید دست دارد.
گزینه سوم: چون کسی که در ماجرای کهریزک دست داشت، اسم نداشت. همین طور بود یک سعید دیگر قبل از خوردن واجبی. و یک سعید دیگر که می گویند بیماری روانی گرفته و هر چه واجبی است را از جلو دستش برداشته اند.
گزینه چهارم: چون آدم می تواند در هر چیزی دست داشته باشد، ولی نباید اسم داشته باشد.
گزینه پنجم: چون یکی نورچشمی اولی بود، آن یکی نورچشم دومی و اولی از دومی بالاتر است.
سووال هشتم: چرا قوه قضائیه کسانی را که به عنوان جاسوس اعتراف می کنند، بسرعت آزاد می کند و آنها به کشورشان می روند، ولی کسانی که به هیچ چیز اعتراف نمی کنند، دستگیر نمی شوند و نه تنها آزاد نمی شوند بلکه بقیه فامیل های شان هم دستگیر می شوند؟
گزینه اول: چون قوه قضائیه ما خیلی باحال است.
گزینه دوم: چون اعتراف مهم تر از جرم است.
گزینه سوم: چون آدم اعتراف کند، خیلی سبک می شود، برای خودش هم خوب است.
گزینه چهارم: چون ترازو خیلی وقت است خراب است و فرشته هم خوابش برده، باید با چکش بزنیم توی سرش بیدار شود.