گزارش

نویسنده
یوسف محمدی

بیانیه تحریم دوسالانه کاریکاتور تهران، پس لرزه ها

بیانیه جمعی از کارتونیست های ایرانی در تحریم دوسالانه کاریکاتور تهران در دو هفته اخیر بازتاب گسترده ای در رسانه های داخل و خارج از کشور داشت و با وجود اتخاذ لحنی بسیار ملایم، مسالمت جویانه و انسان دوستانه به شدت مورد حمله برخی نهادها و نشریات وابسته به جریان حامی دولت قرار گرفت.

یکی از مهمترین واکنش های منفی، از جانب سایت ایران کارتون و خانه ی کاریکاتور ایران، برگزار کننده دوسالانه های اخیر بوده است. خانه کاریکاتور ایران وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، طی مطلبی با عنوان “تحریم دوسالانه، صنفی یا سیاسی؟!” (مورخ چهارده مرداد هشتاد و هشت در ایران کارتون)  این بیانیه را تلویحاً توطئه ای از جانب سایت پرشین کارتون دانست که از منتقدان چند سال اخیر عملکرد خانه کاریکاتور و دوسالانه ها بوده است. ایران کارتون مصاحبه چند تن از امضاکنندگان بیانیه با رسانه های برون مرزی و تلاش تعدادی از ایشان برای ترغیب کارتونیست های بین المللی برای حمایت از این بیانیه را نشان از سیاسی و نه صنفی بودن آن دانست و تحریم “یکی از برجسته ترین دوسالانه های هنری در داخل و خارج کشور” را   “که با زحمات تمامی کارتونیست های ایرانی بعد از 18 سال به جایگاهی رفیع در سطح دنیا نائل آمده است”، ضربه زدن به کاریکاتور ایران قلمداد کرد. ایران کارتون همچنین گله مند شد که چرا در تنظیم این بیانیه با آن نهاد رایزنی نشده و بر این عبارت از بیانیه که: “ما کاریکاتوریستها همواره تلاش کرده ایم با آثارمان، مردم افسرده از انبوه فشار و رنج را بخندانیم؛ اما چگونه می توان کشته شدن برادران و خواهران بی گناهمان را دید و باز هم خندید و خنداند؟” ایراد وارد آورد که ناقض عملکرد طنزپردازان و کارتونیست ها و به نوعی نادیده انگاشتن انواع جدی تر کاریکاتور است.

 جالب این که رویکرد پرده پوشانه و نسبتاً ملایم این مطلب را بخش نظریات زیر آن کامل می کردند که نام ها را به عیان گفته، همه یک صدا، با منطق و حتی ادبیاتی مشابه آلت دست شدن جمعی کارتونیست ناآگاه و تصمیم نابخردانه ایشان برای تحریم را محکوم می کردند و این را حاصل انتقام گیری چند کارتونیست معلوم الحال (عناصر پرشین کارتونی) در اغفال بزرگانی چون جواد علیزاده، احمد عربانی و… می دانستند. این مطلب همچنین مدعی شد که تعدادی از امضا کنندگان بیانیه به خاطر ناهمخوانی لحن آن با آنچه که تصور داشتند، خواستار بازپس گیری امضاء خود شده اند.

اولین واکنش در برابر ایران کارتون را هادی حیدری در مطلبی با عنوان “تحریم دوسالانه کاریکاتور و شش نکته” (مورخ هجده مرداد هشتاد و هشت در پرشین کارتون) نشان داد، وی در یادداشت خود چنین آورده است:

 استقبال گسترده از چنین حرکتی، فراگیری موضوع بیانیه را می رساند. این بیانیه با اهداف انسانی و برای اعتراض به وقایعی صادر شده که قوانین حقوق بشری را زیر پا نهاده است. تکثر امضا کنندگان از نظر نوع نگرش و چارچوب فکری به قدری گسترده است که نمی توان بیانیه را به گروه و یا فکر خاصی محدود کرد. در میان امضا کنندگان، بسیاری هستند که خود از دست اندرکاران دوسالانه های پیشین بوده و یا از برندگان و داوران آن به شمار می آمدند. نقطه وحدت این همه کارتونیست متفاوت در « بشر دوستانه» بودن دلایل صدور بیانیه بوده است. لذا نمی توان از طریق اتهامات تکراری و نخ نما شده، موضوع را در حد یک نزاع و یا اعتراض سیاسی و در حد و اندازه یک گروه و جریان کوچک، تقلیل داد.

حیدری در پاسخ به ادعای درخواست بازپس گیری امضاها نوشت:

 تمامی کارتونیست های حاضر در بیانیه از روی اختیار به امضای آن اقدام کرده اند و هیچ اجباری در گرفتن امضا از آنان نبوده است..به گواه برخی از کارتونیست های امضا کننده، برخی مسوولین برگزاری دوسالانه، از طریق تماس تلفنی با برخی امضا کنندگان، خواستار بازپس گیری امضای آنان شدند، اما تمامی آنان پای امضای خود ایستاده و به انتخابی که کرده بودند، ایمان دارند.
 این عضو گروه پرشین کارتون ادعای انتقامگیری یا تلاش برای ضربه زدن به دوسالانه  را هم چنین رد کرده است:

 انتشار این بیانیه، هرگز به معنای تقابل با اتفاق بزرگی چون دوسالانه کاریکاتور تهران نیست؛ و یا تحریم آن تسویه حساب شخصی نبوده و نباید عظمت این حرکت مدنی را با چنین اتهاماتی، کوچک شمرده و نادیده گرفت، بلکه امضا کنندگان بیانیه از آن جهت به تحریم رویدادی چون نهمین دوسالانه کاریکاتور تهران پرداختند؛ چرا که بین المللی ترین اتفاق هنرهای تجسمی در ایران به شمار می رود و می توان از این طریق اعتراض مبتنی بر دغدغه های انسانی کارتونیست های ایرانی را به گوش جهانیان رساند.

حیدری در آخر یادداشت خود به متولیان خانه کاریکاتور ایران پیشنهاد کرده که به جای شعار همدردی با آسیب دیدگان وقایع اخیر، نمایشگاه بین المللی مستقلی با موضوع رخدادهای خشونتبار پس از انتخابات ایران برگزار کنند تا تمام کاریکاتوریست های ایرانی با طیب خاطر از این حرکت حمایت کرده شبهه ضربه زدن به کاریکاتور ایران زدوده شود. پیشنهادی که با توجه به پیشگام شدن خانه کاریکاتور در برگزاری جشنواره های پر خرج و مفصل برای حمایت از قربانیان غزه، مسلمانان بیخانمان فلسطینی و رد ادعای کشتار جمعی یهودیان در هالوکاست، دور از منطق به نظر نمی رسد. نکته جالب، بخش نظریات زیر جوابیه آقای حیدری و همچنین اصل بیانیه است که اینجا هم همه در تعریف و ستایش است و کمتر اثری از نظریات مخالف به چشم می خورد.

چیزی که در مدعیات خانه کاریکاتور، فراموش شده است قدرت تصمیم گیری و انتخاب کارتونیست هایی است که نه چشم بسته و کورکورانه یا برای حمایت از یک سایت که برای ابراز نارضایتی از بی عدالتی و ظلمی که اعمال شده، اقدام به حمایت از این تحریم کرده اند.

علی درخشی، کارتونیست مستقل و با سابقه که قدرت قلمش در کارتون فکاهه زبانزد است در واکنش به مطلب ایران کارتون مقاله ای با عنوان هوشمندانه “کاریکاتوریست ایرانی خانه ندارد” (مورخ بیست و یک مرداد در پرشین کارتون)  مرقوم کرده و چنین آورده است:

بعد از انتشار بیانیه تحریم دوسالانه کاریکاتور تهران که تا این لحظه بیش از صد و پنجاه نفر آن را امضا کرده اند، یادداشتها و کامنتهایی در نقد آن در سایت ایران کارتون منتشر شد. در تعداد زیادی از این پیغام ها این طور عنوان شده که انگار «پرشین کارتون» یک بیانیه نوشته است برای تحریم دوسالانه؛ بعد هم صد وچهل و خورده ای کاریکاتوریست را اغفال کرده اند که آن را امضا کنند! همه آن صد و چهل و خورده ای هم، از جمله من، فوری اغفال شده ایم و بیانیه را امضا کرده ایم! بعد که متوجه اهداف شوم پرشین کارتون شده ایم، از کرده خود پشیمان شده و قصد داریم امضایمان را پس بگیریم. اما پرشین کارتون آن ها را پس نمی دهد!!
این توهین بزرگی به کاریکاتوریستها است که حرکت انسان دوستانه آنها، این طور کوچک و در جهت منافع شخصی عده ای خاص معرفی شود. به نظر می رسد دوستان هنوز متوجه نشده اند که در روزهای اخیر چه اتفاقاتی افتاده است. تعدادی انسان بی گناه کشته شده اند. نه در جایی دیگر ؛در همین تهران خودمان.
ما کاریکاتوریستها وظیفه داریم در قبال چنین اتفاقات درد ناکی واکنش نشان دهیم. همیشه شعار داده ایم که باید در کنار مردم باشیم و مشکلات، درد ها و رنج های آنها را با زبان طنز به تصویر بکشیم. اما همه می دانیم که مطبوعات زیاد اجازه ندارند که به ما اجازه بدهند که رنج و درد مردم را در حوادث اخیر به تصویر بکشیم.
پس الان وظیفه ما چیست؟ آیا باید منتظر بمانیم تا یومیوری شروع شود تا ببینیم موضوعش چیست و چطور می شود در آن برنده شد؟ صبر کنیم تا دوسالانه شروع بشود و مثلا زلاتکفسکی به ایران بیاید تا با او عکس یادگاری بگیریم! بعد ببریمش نقاط دیدنی اصفهان را نشانش بدهیم؟! یا  کارمان در کاتالوگ چاپ بشود و بگذاریمش گوشه کتابخانه؟!

درخشی ایراد ایران کارتون را بر این نکته  که  “اکنون وقت خندیدن و خنداندن نیست”، مو را از ماست کشیدن می داند:

 در شرایط جاری تحریم دو سالانه تنها کاری بود که می شد برای همدردی با خانواده آسیب دیدگان انجام داد. جالب است که بعضی از دوستان منتقد، به جای پیوستن به این حرکت نمادین بشر دوستانه نشسته اند و مو را از ماست می کشند که مثلا امضا کنندگان اگر راست می گویند، دیگر تا آخر عمر نباید کاریکاتور بکشند!
به نظر می رسد ایراد ها و اشتباهات احتمالی جزئی در متن بیانیه برایشان جالب تر از اصل ماجراست!
از همه جالب تر این است که اکثر کامنت ها، با اسم کوچک یا مستعار گذاشته شده اند که نشان می دهد مردم عادی چقدر به کاریکاتور و حواشی آن توجه دارند و مثلا می دانند که اعضای پرشین کارتون، زیاد خانه کاریکاتور نمی روند!

احسان گنجی کارتونیست جوان و از امضا کنندگان بیانیه در همین مورد در یادداشت دیگری با عنوان “زمانی برای نخندیدن کاریکاتوریستها” (مورخ بیست و چهارم مرداد در پرشین کارتون) می نویسد:

 یکی از انتقادات ایران کارتون که تاکنون بدون پاسخ مانده، آنجاست که بر این عبارت از متن بیانیه انگشت می گذارد که “خندیدن و خنداندن در فضای کنونی را به دور از احساس مسوولیت می دانیم.” [اکنون زمان مناسبی برای خندیدن نیست!]. به نظر می رسد که منتقدان این عبارت زیبا معنای تلویحی آن را در نیافته اند و تنها به کلمات تشکیل دهنده این جمله نگاه کرده اند. این کار درست مانند آن است که به سعدی شیرازی به خاطر این بیت (عبادت به جز خدمت خلق نیست ؛ به تسبیح و سجاده و دلق نیست) خرده بگیرند. بدیهی است که شاعر به خوبی می دانست که عبادت معنایی به غیر از آنچه گفته هم دارد وتنها با این کار به شکل تلویحی و اغراق آمیز اهمیت موضوع را یادآور می شود. در متن بیانیه وقتی که امروز را زمان مناسبی برای خندیدن نمی دانیم در حقیقت به صورت کنایی و برای اثرگذاری بیشتر بر اهمیت درک این مسئله تأکید می کنیم و لازم است تا ایران کارتون در خوانش آن اندکی بیشتر ذوق از خود به خرج دهد.

با توجه به واکنش های منفی کارتونیست های مستقلی چون گنجی، درخشی، صافی و دیگران، مدیریت خانه کاریکاتور ایران تا حدی متقاعد شده باشد که برای جلب مشارکت نام آوران این رشته، پوشیدن قبای عتاب و تهدید و توهین یا قرار گرفتن بر جایگاه قیمومیت کاریکاتور ایران و نه نهاد حمایتگر از این صنف، طرفی نخواهد بست. آخرین خبرها حاکی است که این نهاد نشست مشترکی با تعدادی از بزرگان این رشته که بعضاً امضاکنندگان بیانیه اند، برگزار کرده تا به تفاهم در باب دوسالانه نهم کاریکاتور ایران برسند. آیا این جلسه ای برای متقاعد کردن تحریم کنندگان به بازپس گیری امضا های شان بوده است؟ و آیا خانه کاریکاتور ایران، راهی برای حمایت عملی و نه زبانی قربانیان خشونت های خیابانی پس از انتخابات پیش پای کارتونیست ها خواهد گذاشت؟ باید منتظر انتشار نتایج نشست کذایی ماند.