نباید دنبال شکست آمریکا در عراق باشیم

نویسنده

po_memarian_01.jpg

امید معماریان

صادق زیبا کلام استادعلوم سیاسی دانشگاه تهران وتحلیل گرمسائل سیاسی درگفت وگو با روز اظهارات اخیرآقای ‏خاتمی در خصوص “صدورانقلاب” را به صورت تلویحی انتقاد ازگروه هایی می داند که حامی رویکرد رادیکال ‏درعرصه سیاست خارجی و دخالت درکشورهای دیگرهستند. زیبا کلام می گوید ایران هم به ثبات عراق می ‏اندیشد هم به شکست نظامی آمریکا وچون ستون فقرات دولت شیعه المالکی نیروهای نظامی هستند، عملا ‏استراتژی ایرانی بی اثر خواهد ماند. وی همچنین معتقد است که اظهارات آقای خاتمی ابرازنگرانی جدی از ‏تغییرلحن مقامات آمریکایی نیزمی باشد. این گفت وگو را می خوانید.‏

zibakalam703.jpg

‎ ‎طی چند سال گذشته ادعاهای زیادی درمورد دخالت ایران درتحولات عراق وحمایت ازبرخی گروه ‏های مسلح در این کشورشده است. آیا این سخن آقای خاتمی که صدور انقلاب ربطی به دخالت در دیگرکشورها ‏ندارد، طعنه به کسانی نبود که از چنین روندهایی درداخل کشورحمایت می کنند؟‏‎ ‎

دومساله وجود دارد. یکی این که موضوع صدورانقلاب درعرصه بین المللی به چه معناست؟ آیا به این معناست ‏که ایران گروه های شبه نظامی ورادیکال را درکشورهای دیگرتقویت کند؟ یا اسلحه دراختیارشان بگذارد ‏وسازماندهی بکند تا علیه حکومتهایشان بجنگند تا آنها را سرنگون کنند؟ یا به این معنی است که از طریق نشر و ‏گسترش فرهنگ اسلامی چنین صدوری صورت بگیرد؟ مساله دوم عراق است. درخصوص عراق من فکر می ‏کنم مشکلی که به تدریج جمهوری اسلامی درعراق پیدامی کند این است که استراتژی مان دراین کشوربیش از ‏آنکه متوجه ایجاد ثبات و امنیت بلندمدت و کمک به دولت فعلی عراق یا دولت های قبلی باشد، ضدیت وادامه تنش ‏با آمریکا بوده به منظور اینکه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در شکست آمریکا نقش داشته باشیم. ‏

‎ ‎شکست آمریکا درعراق برای ایران چه معنی می دهد وعلاوه برآن چگونه با شکست آمریکا امکان ‏ثبات درعراق وجود دارد؟‎ ‎

ازنظرمقامات ایرانی شکست آمریکا درعراق به دنیا نشان می دهد که آمریکا قابل شکست است ومی شود آن را ‏شکست داد. دیگرموضوع آنها این است که آینده عراق چه می شود؟ بین این دو در نوسان بوده ایم. یعنی ضمن ‏اینکه به ثبات عراق فکرکرده ایم، موضوع شکست آمریکایی هم خیلی برایمان مهم بوده است. اگرچه این که ‏آمریکایی ها درعراق شکست بخورند به این معناست که ستون فقرات دولت نوری المالکی وهر دولتی که می ‏خواهد درعراق ثبات ایجاد کند – که همان آمریکایی ها هستند- ازبین برود. ‏

بزرگترین کسی که از شکست آمریکا متضرر می شود دولت نوری المالکی است و شکست عراق برابراست با ‏فروپاشی اقتدار دولت نوری المالکی وفروپاشی دولت وی به معنی هرج ومرج درعراق است. یعنی جدا شدن ‏کردستان ازعراق و اینکه در جنوب یک کشورشیعه به وجود بیاید و سنی ها وارد جنگ با شیعیان بشوند، که در ‏آن صورت، کشوری به نام عراق به آن صورتی که درذهن داریم دیگر وجود نخواهد داشت. بنابراین فکر می کنم ‏ما باید در این استراتژی که آمریکایی ها باید درعراق شکست نظامی بخورند تجدید نظر کنیم. درعمل هم الان ‏ایران نزدیک شده به گروه هایی درعراق که مثل خودش فکر می کنند. یعنی آنها هم به دنبال آن هستند که آمریکا ‏شکست نظامی در عراق ببیند. چون استراتژی شان این بوده که شکست نظامی آمریکا را ببیند. در واقع، ما به ‏گروه های رادیکال عراقی نزدیک شده ایم.‏

‏ ‏

‎ ‎وقتی می گویید ایران منظورتان دقیقا چه بخش ها ویا چه گروه هایی است؟‏‎ ‎

وقتی می گویم ایران منظورم دولت وحکومت رسمی جمهوری اسلامی ایران است.‏

‎ ‎بنابراین صحبت های آقای خاتمی پیامی به مسئولین بلندپایه کشور و گوشزدکردن پیامدهای چنین ‏رویکردی درقبال عراق است؟‏‎ ‎

دقیقا اینطوراست که صحبت های آقای خاتمی می تواند سیاست خارجی را درکل، نه تنها درمورد عراق، بلکه ‏درمورد لبنان و دیگرکشورها را هم در بر بگیرد. ایشان کلا این اعتقاد را ندارند که دولت وحکومت ایران باید ‏ازجریان های رادیکال حمایت کنند.‏

‎ ‎آیا نسخه ای که آقای خاتمی از عبارت “صدورانقلاب” آیت الله خمینی ارائه می کنند، به نوعی انتقاد از ‏روند سه سال گذشته درعراق ویا کشورهای دیگرمنطقه است؟‎ ‎

طی سه سال گذشته سیاست خارجی جمهوری اسلامی به جای تنش زدایی به سوی انتخاب زبانی قهرآمیز و ‏رادیکال شدن رفته است. وقتی سیاست خارجی آقای خاتمی را با نسخه آقای احمدی نژاد مقایسه می کنید می بینید ‏موضوعاتی مانند تنش زدایی و گفت وگوی تمدن ها دیگر در آن وجود ندارند و به عکس، نگاه رادیکال به عرصه ‏ومناسبات بین المللی جایگزین آن شده است. ‏

‎ ‎اینکه بخش های خاصی از هواداران دولت به اظهارات آقای خاتمی واکنش نشان می دهند، آیا می ‏تواند نشان دهنده گروه های ذی نفع ویا حداقل گروه های حامی سیاست های مداخله جویانه درعراق باشد؟‎ ‎‎ ‎

بخشی ازکسانی که واکنش تند به سخنان آقای خاتمی نشان دادند کسانی هستند که با سیاست های آقای احمدی نژاد ‏موافق هستند. اما بخش دیگر کسانی هستند که اساسا با اصلاح طلبان مخالف هستند وهرمطلب دیگری هم آقای ‏خاتمی بگویند باز هم انتقاد می کردند. ‏

‎ ‎چقدر احتمال دارد که ابرازنگرانی آقای خاتمی به دلیل تهدیدات روزافزونی باشد که درعرصه بین ‏المللی علیه ایران وجود دارد؟‎ ‎

می تواند این جنبه را دربرگیرد. آقای خاتمی درعین حال مثل خیلی ازافراد دیگر نگران آن هستند که سیاست ‏رادیکال آقای احمدی نژاد ممکن است ایران را در نهایت به سمت درگیری نظامی با آمریکا سوق بدهد. ‏

‎ ‎طی هفته های گذشته برخی ازمقامات بلند پایه آمریکایی علاوه براینکه ایران را درردیف گروه هایی ‏مانند القاعده قراردادند و از حمله نظامی به ایران سخن گفتند که از آخرین آنها می توان به اظهارات جان بولتون ‏اشاره کرد. به نظرشما چقدراین تهدیدات چقدرمی تواند جدی باشد؟‏‎ ‎

این همان نگرانی هایی است که آقای خاتمی وامثال وی دارند که این انتقادات را وارد می کنند. ‏

‎ ‎این تغییرلحن مقامات آمریکایی نشانه چیست؟‎ ‎

من گمان می کنم بخشی از مطالب آقای خاتمی واکنشی است به این اظهارات مقامات آمریکایی. فی الواقع این ‏تهدیدات را جدی می گیرند. ‏

‎ ‎به نظر شما صحبت های آقای خاتمی چقدر تاثیرخواهد داشت در تغییرروندها وهوشیارکردن مسئولان؟‎ ‎‎ ‎

اگراین صحبت ها منجر به این بشود که موجی درمطبوعات به وجود بیاید، برخی نمایندگان مجلس که منتقد ‏سیاست خارجی دولت آقای احمدی نژاد هستند دولت را مورد انتقاد قراربدهند و نخبگان سیاسی این بحث را مطرح ‏کنند، ممکن است این فشارها باعث شود رادیکال ها یک مقدار سیاست خارجی شان را چه درعراق وچه درجاهای ‏دیگر تغییر بدهند. ‏

‎ ‎کسانی که از دخالت وبی ثباتی از عراق دفاع می کنند تحلیل شان این است که اگر آمریکا ازعراق ‏فارغ شود به سراغ ایران خواهد آمد. مبنای منطقی این تحلیل چیست؟‎ ‎

این نظر وجود دارد که اگر آمریکا بتواند از عراق وافغانستان فارغ شود به سراغ ما می آید. منتها ما نباید فراموش ‏کنیم که آمریکایی ها درحقیقت وضعشان درعراق به تدریج بهبود می یابد. در شرایط موجود اگر وضعشان بهتر ‏شود، آنوقت جای نگرانی است که خیلی جدی به سراغ ما بیایند برای اینکه وقتی وضعشان درعراق خراب بوده ما ‏هرکاری که دستمان برمی آمده کرده ایم تا وضع بدتری داشته باشند. بنابراین من درمجموع این تحلیل را درست ‏نمی بینم. من تحلیل درست را در کمک به ایجاد ثبات درعراق می بینم که دردراز مدت می تواند منافع طرف های ‏درگیر را نیزتامین کند. ‏

‎ ‎همزمانی اظهارات آقای خاتمی و حضوریک هیات عراقی درتهران را چگونه می توان تفسیرکرد؟‎ ‎‎ ‎

فکرنمی کنم اینطور باشد که آقای خاتمی صحبت های خود را گذاشته باشند برای وقتی هیات عراقی به تهران می ‏آید تا درخصوص نقش ایران درگروه جیش المهدی و گروه مقتدی صدرصحبت کند. چرا که اساسا ایشان درمسائل ‏سیاسی در این حد دقیق نیستند که بگوییم بخواهند اینطور عمل کنند. آقای خاتمی درگذشته هم نشان داده اند که ‏منافع ملی ونظام را درنظر می گیرند واینطور نبوده که انتقاداتشان ازمسئولین ونظام جنبه گزنده وزهردارداشته ‏باشد. بنابراین همزمانی آنچه که ایشان گفتند با بودن هیات عراقی درتهران، بیشتر حالت تصادف دارد.‏