محمود احمدی نژاد دعوا را دوست دارد. با همه سرشاخ شده است: دو رئیس جهمور آمریکا؛ جنبش سبز مخالفان؛ اکثر کشورهای جامعه اروپا؛ فرماندهان سپاه پاسداران و بخش مهمی از نماینگان مجلس ایران.
گویی این تعداد کافی نبوده؛ وی اکنون یک حریف دیگر هم اضافه کرده است: آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران، یا به زبان ساده تر، رئیس اش.
کریم سجادپور از بنیاد خیریه کارنگی در واشنگتن دی سی می گوید: “من فکر می کنم احمدی نژاد علاقه مفرطی به خود بزرگ بینی دارد و نمی خواهد نسبت به رهبر ایران فرد دوم باشد.”
وی گفت: “او خود را یک انقلابی و رهبر معنوی می بیند…در نتیجه تنبیه اخیر وی توسط رهبر به نوعی اجتناب ناپذیر بوده است چون صرف رئیس جمهور بودن برای وی کافی نیست.”
نزاع میان رئیس جمهور و رهبر ایران از آنجا بالا گرفته است که هریک دیدگاه متفاوتی از آینده کشور دارند.
علی خامنه ای می خواهد جمهوری اسلامی را همانطور که آیت الله خمینی دو دهه پیش می خواست حفظ کند.
ولی احمدی نژاد می خواهد آن را عوض کند. او و متحدان او خواهان گرفتن قدرت از دست روحانیت هستند.
ولی در ایران فقط یک نفر می تواند حرف آخر را بزند. این فرد رهبر انقلاب است و نه رئیس جمهور.
آیت الله خامنه ای روابط دیرینه ای با سپاه پاسداران دارد؛ نیروی نظامی که حافظ جمهوری اسلامی است. این اتحاد بنیان قدرت رهبر انقلاب است.
مجلس ایران در طرف آیت الله و سپاه پاسداران قرار دارد.
محمود احمدی نژاد در میان طبقه کارگر ایران محبوب است. ولی دارای هیچ کدام از اهرم های قدرتی نیست، که در دست آیت الله است.
در نتیجه وقتی آقای احمدی نژاد سعی کرد وزیر اطلاعات را در ماه آوریل برکنار کند، آیت الله توانست در مقابل او بایستد. (رئیس جمهور در عوض 10 روز از ظاهر شدن در انظار عمومی طفره رفت).
رهبر انقلاب و حامیان وی در سپاه پاسداران در فکر آن هستند که در سال 2013 پس از اتمام دوره ریاست جهموری آحمدی نژاد چه خواهد شد. بر اساس قانون اساسی او نمی تواند بار دیگر انتخاب شود.آقای احمدی نژاد سعی کرده است دوست نزدیک اش، آقای رحیم مشایی، رئیس دفتر خود را به عنوان جانشین به جلو براند. آقای مشایی با شعار “اسلام بدون روحانیت” وارد صحنه شده است.
بنا براین دفتر رهبری هم درپی آقای احمدی نژاد، مشایی و حامیان آنهاست. بعضی از آنها دستگیر و حتی متهم به جادو گری شده اند.
مردی که در حومه پاریس زندگی می کند بهتر از هر کس دیگر می داند که چگونه رهبر می تواند یک رئیس جمهور را برکنار کند.
ابوالحسن بنی صدر در سال 1980 به ریاست جهموری ایران برگزیده شد. او هم مانند محمود احمدی نژاد با رهبر انقلاب، که در آن زمان آیت الله خمینی بود، به مخالفت پرداخت.
بنی صدر باخت
مجلس یک سال بعد از انتخاب وی به ریاست جمهوری او را استیضاح کرد. و او سه دهه اخیر را در تبعید به سر برده است. او معتقد است در آخر هم علی خامنه ای و هم محمود احمدی نژاد بازنده خواهند بود.
بنی صدر می گوید: “خامنه ای همین حالا هم باخته است، چون چاره دیگر ندارد. او مرد مورد نظر خود را انتخاب کرد و حالا دارد او را تخریب می کند. خوب پس چه برای او می ماند؟ همانطور که جنبش های عربی زمزمه می کنند، او باید برود.”
البته این بیشتر شبیه آرزوست تا پیش بینی.
آیت الله و حامیان قدرتمند او در سپاه کوتاه نخواهند آمد.
ممکن است محمود احمدی نژاد فکر کند که می تواند برنده شود، ولی شاید به یاد بیاورد که آخرین فردی که سعی کرد این کار را انجام دهد اکنون در اتاق خود در ورسای به تماشای وقایع از تلویزیون مشغول است.
منبع: بی بی سی - 7 ژوئیه 2011