حاشیه ساز شدن حاشیه

احمد زیدآبادی
احمد زیدآبادی

هیئت منصفه‌ ای که پس از دوم خرداد 1376 با اکثریت اصلاح طلبان برای نظارت بر محاکمات مطبوعاتی ‏شکل گرفت، در ابتدای کارش با محاکمه جناب مهندس عزت‌الله سحابی به عنوان مدیر مسئول ماهنامه ایران ‏فردا روبرو شد.‏

طبق معمول پرونده‌های مطبوعاتی، مدعی‌العموم شاکی اصلی آقای سحابی بود، اما نام آیت‌الله مهدوی کنی هم ‏در کنار شاکی اصلی دیده می‌شد.‏

آقای کنی در شکایت خود، آقای سحابی را متهم کرده بود که در یکی از سرمقاله‌های ایران فردا به وی افتراء ‏بسته است.‏

استناد آقای مهدوی کنی به یکی از مقالات آقای سحابی در ایران فردا بود که طی آن مدیر مسئول ایران فردا با ‏نام بردن از رئیس دانشگاه اما صادق، او را متهم کرده بود که فتوای جواز تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ‏دوره هفتم را صادر کرده است.‏

آقای مهدوی کنی، به کلی منکر صدور چنین فتوایی بود و آقای سحابی هم می‌گفت که چنین چیزی را در جایی ‏خوانده و یا از کسی شنیده است.‏

در تحقیقی که نویسندگان ایران فردا در مورد صحت و سقم ادعای جناب سحابی برای ارائه به دادگاه انجام ‏دادند، مشخص شد که خبری مبنی بر اینکه آقای مهدوی کنی جواز تقلب در انتخابات را صادر کرده در جایی ‏ثبت نشده است و بنابراین به این نتیجه رسیدیم که آقای مهندس سحابی در این مورد یا تحت تاثیر شایعات قرار ‏گرفته و یا ادعای یک منبع ناموثق را جدی گرفته است.‏

با این همه، کسی در این مورد که آقای سحابی کمترین سوء نیتی نسبت به آقای مهدوی کنی نداشته، تردید ‏نکرد. هئیت منصفه مطبوعات نیز با توجه به همین مساله، رای به برائت آقای سحابی داد، گو اینکه به نظر من ‏بهتر بود وی را به ارتکاب خطایی سهوی محکوم می‌کرد تا از آقای مهدوی کنی هم اعاده حیثیت می‌شد.‏

به هر حال، این تجربه به من آموخت که آقای مهندس سحابی از جمله شخصیت‌هایی است که لب کلام خود را ‏با تعمق و تفکر بسیار مطرح می‌کند، اما در مثال‌ها و حواشی مطالب، وسواس پرهیز از بیان شنیده‌ها و گفته‌ها ‏را به خرج نمی‌دهد.‏

این مساله خود از صداقت بی انتهای او ناشی می‌شود چرا که حسن ظن نسبت به گفته‌‌ها و شنیده‌ها، صادق ‏پنداشتن دیگران است.‏

متاسفانه دیگران همیشه صادق نیستند و یا دقت و تقوای لازم را در نقل اخبار ندارند.‏

در هر حال، جناب مهندس سحابی در مصاحبه اخیر خود با روزنامه اعتماد، در مثالی حاشیه‌ای اظهار نظری ‏در باره کار دو تن از دوستان خارج از کشور کرده بود که به مذاق این دوستان سخت تلخ آمده است.‏

همانطور که گفتم، حواشی مطالب آقای سحابی به خلاف اصل کلامش، بعضا دقت لازم را ندارد و در چنین ‏مواردی، مسئولان رسانه‌ای که گفته‌ها یا نوشته‌های او را منتشر می‌کنند، نباید وظیفه ویرایش مطلب را از یاد ‏ببرند.‏

مطلب آقای سحابی در مورد آقایان گنجی و افشاری متاسفانه به درستی ویرایش نشده بود و این مساله، علاوه ‏بر آنکه باعث رنجش این دو دوست عزیز شد، سوء تفاهم عمیقی را هم در بین ایرانیان خارج از کشور ‏برانگیخت، به طوری که برخی از آنان دست به قلم بردند و در این باره به داوری و اظهار نظر پرداختند.‏

من در اینجا نمی‌خواهم در باره آن داوری‌ها که نشانه سوء برداشت عمیق برخی از نویسندگان آنان از ‏جریان‌های سیاسی داخل ایران است بپردازم، و بطلان ربط دادن نکته آقای سحابی در باره آقای گنجی به نقد ‏گنجی از مرحوم دکتر شریعتی را آشکار کنم.‏

همینقدر می‌خواهم تاکید کنم که سخن آقای سحابی در باره آن دو دوست، از روی برنامه و طراحی شده از قبل ‏نبود و بویژه هیچ ربطی به ماجرای نقد گنجی از شریعتی نداشت.‏

سخن مهندس سحابی از روی سهو بود و به گمانم آقای افشاری که با وی همبند بوده است، از این نکته به ‏خوبی آگاه باشد.‏