اواسط آبان ماه، مادر محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدینژاد درگذشت و آنچنان که در ایران مرسوم است، مراسم سوگواری تبدیل به زمینهای برای ارسال پیامهای سیاسی شد. با انتشار این خبر، احمدینژاد در پیامی به معاون سابق خود نوشت: “خبر درگذشت والده ماجده موجب تألم و تأثر گردید. مادری که با ایمان و آگاهی فرزندانی رشید و خدوم تربیت نموده و به انقلاب اسلامی تقدیم کرد تا تمام عمر خود را وقف خدمت به مردم نمایند.”
اما بجز پیام احمدینژاد، تسلیت دیگری برای رحیمی صادر نشد. آیتالله خامنهای هم که معمولا در مسائل مشابه پیامی صادر میکند، اینبار سکوت کرده بود. آخرین پیام تسلیت خامنهای مربوط به درگذشت فرزند امام جمعه کرمان است و تاکنون خبری از تسلیت او به رحیمی منتشر نشده است. اکبرهاشمی رفسنجانی هم که سه سال پیش درگذشت برادر محمدرضا رحیمی را تسلیت گفته بود، اینبار ترجیح داد سخنی نگوید. از رئیسجمهور و رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه هم خبری نبود.
مشخص بود که بر خلاف تصور محمدرضا رحیمی، که چندی پیش خود را معاون اول نظام خوانده بود، کسی حاضر به رعایت جایگاه معاون اولی او نیست.
روز ۱۸ آبان که مراسم ختم برگزار شد، حضور چهرههای درجه دو سیاسی و برخی اعضای دولت معنیدار تلقی شد. در این مراسم، بجز اطرافیان احمدینژاد و خود او، محمدرضا باهنر، نماینده مجلس؛ سیدمحمود علوی، وزیر اطلاعات، محمدرضا تابش، نماینده اصلاحطلب مجلس، و عزتالله ضرغامی، رئیس سابق صدا و سیما هم شرکت کرده بودند. در این مراسم پیام تسلیت محمدرضا عارف هم خوانده شد. همچنین حضور و سخنان حجت اسلام سید رضا تقوی، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور خبر ساز بود.
سایت جمهوریت در گزارشی از این مراسم از قول حجتالاسلام تقوی نوشته بود: “برادر عزیز و بزرگوارم جناب آقای دکتر رحیمی خاطرهای را سالها قبل برای من نقل کرده بودند که وقتی مقام معظم رهبری مورد سوء قصد قرار گرفت و خبر آن که منتشر شد، مادر ایشان که در یکی از شهرهای کوچک کشور که اغلب زندگی مردم زندگی محرومین است، چند مرغ و خروسی را که داشتند را نذر حضرت آقا می کند برای شفای ایشان تا بتواند به اندازة بضاعت و توان خودش، ارتباط خود را با ولایت حفظ نماید. این مادر مؤمنه فرزندانی را تربیت کرد که در زمان جنگ و جبهه و در روز خدمت، حضور یافتند.”
او سپس با تاکید بر اینکه ۳۰ سال است محمدرضا رحیمی را میشناسد، گفته بود: “جناب آقای رحیمی در دولت گذشته خدمات شایانی کردند. بماند که عدهای فضایی ایجاد می کنند که خدمات را نادیده میگیرند و یک عده از انسانها را رمی میکنند، مورد هدف قرار میدهند که بسیاری از این مسائل یا ناآگاهانه است یا مغرضانه است. بعضیها نمیدانند، بعضیها هم مغرضانه عمل میکنند. خدمات بسیار ارزشمندی در دولتهای گذشته انجام شد. در طول دوران انقلاب خدمتگزاران صدیقی خدمت کردند. ما ۸۰۰ امام جمعه داریم و بنده با مردم و ائمه جمعه ۸۰۰ شهر در ارتباطم. خدمات بسیار ارزشمندی انجام شده است. چرا بعضیها این خدمات را نادیده میگیرند؟ امان از آن فکر بیمار و دل سیاهی که چنین میکند! این همه مدیر متدین، ارزشمند و حزب اللهی خدمت کردند. آقای رحیمی هم در جمع این خدمتگزاران مخلص خدمت کرد. هیچ موقع هم مدعی نبود.”
اهمیت سخنان رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور از این جهت بود که او مدتی است مامور وحدت در میان اصولگرایان شده و با همه جریانهای درون این جناح مذاکره میکند. سخنان او در واقع پیامی برای نزدیکی دوباره هواداران احمدینژاد و اصولگرایانی بود که پیش از این از او اعلام برائت کرده بودند.
در این مراسم علی اکبر جوانفکر در پاسخ به پرسشی درباره حضور احمدینژاد در انتخابات آینده گفته بود: “احمدینژاد سخنگو ندارد که برنامههایش را اعلام کند، برنامههای احمدینژاد توسط خود وی اعلام میشود.” او همچنین اعلام کرد: “موسسه «هما» و ساختمان ولنجک هیچ ربطی به احمدینژاد ندارد.”
در هفتههای گذشته، میان هواداران احمدینژاد اختلافی جدی بوجود آمد و حتی به افشاگری سردبیر سایت دولتبهار علیه موسسه هما و عبدالرضا داوری منجر شد. ماجرا از این قرار بود که عبدالرضا داوری میخواست روزنامهای اینترنتی با نام هما که وابسته به موسسه هما (هواداران محمود احمدینژاد) راهاندازی کند. اما اختلاف میان اطرافیان احمدینژاد بالا گرفت و گروهی از آنان اعلام کردند که موسسه هما منحل شده است. عبدالرضا داوری این خبر را تکذیب کرد اما اختلافها تشدید شد و به جدایی کامل انجامید.
اظهارات جوانفکر در مراسم ترحیم مادر محمدرضا رحیمی، در واقع تلاش نزدیکان احمدینژاد برای جدا کردن حساب احمدینژاد از هوادارانش محسوب میشد.
به نظر میرسد گروهی از محافظهکاران ایران تلاش میکنند که محمود احمدینژاد را نیز در برنامه آینده خود شریک کنند. تغییر در سرنوشت محمدرضا رحیمی میتواند زمینه چنین اتحادی را فراهم کند. نباید فراموش کرد که زمانی محمود احمدینژاد معاون اولش را خط قرمز خود نامیده بود.