گفت وگو

نویسنده
رضا تهرانی

پای حرفهای فرهادپایار سازنده مستند “مثلا مونتا رتو”:

از مردمان آخرین سنگر کمونیسم….

 

خوب است خوانندگان هنر روز بیشتر باشما اشنا شوند. شرح کوتاهی از زندگی، فعالیت های فرهنگی و… امرزو کجائید و چه می کنید؟

من متولد ۱۳۳۶ هستم. در سال ۱۳۵۹ به آلمان آمدم و در برلین ماندگار شدم. در سال ۱۳۷۰، پس از پایان تحصیلات دانشگاهی در رشته‌ی علوم سیاسی به کار تئاتر رو آوردم. از نوشتن نمایشنامه آغاز کردم و کارگردانی و بازیگری را هم به تدریج آموختم.  از آنجایی که تئاتر درآمد چندانی نداشت، به ناچار در کنار آن به رانندگی تاکسی و کامیون و فرش‌فروشی  و سرپرستی نوجوانان شرور مشغول بودم و در نهایت به روزنامه‌نگاری روی آوردم. مدت ۱۲ سال برای رسانه‌های آلمانی کار کردم تا اینکه در سال ۱۳۸۶ وارد تحریریه‌ی فارسی دویچه وله شدم و تا امروز در آنجا کار می‌کنم..

در دورانی که برای رسانه‌های آلمانی کار می‌کردم، چند  بار برای تلویزیون‌های غرب آلمان و «آرته» گزارش‌ تهیه کردم. این چند تجربه باعث شدند که به مستندسازی علاقه‌مند شوم. از سال ۱۳۸۱ تاکنون ۴ مستند و دو فیلم داستانی کوتاه ساخته‌ام.

 

فکر ساختن فیلم «مثلا مونتارتو» از کجا آمد؟

 همسر من «صحنه‌پرداز» است. در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) برای ساختن یک فیلم سینمایی به ایتالیا رفته بود و با روستای مونتارتو آشنا شده بود. پس از بازگشت به برلین از این روستا گفت. حس کنجکاویم برافروخته شده بود. باید این روستا را که به «آخرین سنگر کمونیستم» در ایتالیا معروف است، می‌دیدم. در نخستین سفر به مونتارتو فکر ساختن مستند به سرم افتاد. فیلم را به کمک همسرم یاسمین خلیفه، پس از ۳ سفر در سال‌های ۲۰۰۶، ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ به پایان رساندیم.

 

در این فیلم، د رجست و جوی بهشت گمشده ای هستید و یا خاطره ای از یک ایدئولوژی؟

هیچ‌وقت مسحور یک ایدئولوژی نشده‌ام. تا جایی که به یاد دارم، شیوه‌های زندگی «آلترناتیو» برایم جدابیت زیادی داشته‌اند. به همین دلیل همیشه به «کولی‌ها» علاقه‌ی زیادی داشتم و در  دوران کودکی بی‌صبرانه انتظار اتراق آن‌ها در زادگاهم را می‌کشیدم،  به همین دلیل  در دوران جوانی خواهان تغییر شیوه‌ی حکومت بودم، به این امید که شیوه‌ی زندگی جدیدی عرضه شود، به همین دلیل هم از شهرستان به تهران رفتم و از تهران به برلین…

مستند «مثلاً مونتارتو» به دو دلیل ساخته شد: یک اینکه من می‌خواستم بدانم، ویژگی‌های زندگی «کمونسیتی» در روستایی ایتالیایی کدامند. دوم اینکه، ما (همسرم و من)، مایل بودیم که این شیوه‌ی زندگی «آلترناتیو» را به دیگران، در شهرها و کشورهای گوناگون، بشناسانیم.

در رابطه با دلیل نخست باید بگویم که مونتارتویی‌ها از «کمونیسم» تعریف مشخصی دارند: عدالت اجتماعی، صلح، همبستگی جهانی، برابری زن و مرد و کمک به نیازمندان در هرکجای دنیا. بعضی‌ها معتقدند که ساکنان مونتارتو صدها سال پیش از تولد کارل مارکس «کمونیست» بوده‌اند.  

خوشبختانه تا امروز تعداد نسبتاً زیادی فیلم را دیده‌اند و در‌واقع می‌شود گفت که ما تا حد زیادی به هدف نزدیک شده‌ایم.

 

فیلم «مثلا مونتارتو» نگاهی مهربان به  روستای کوچکی دارد که بر اندیشه بنیادی “کمونیسم” بنا شده: همکاری آگاهانه انسان ها برای رسیدن به برابری. درست است؟

همکاری آگاهانه برای برقراری عدالت، برای تقسیم زیبایی‌های زندگی. آنهم نه فقط در میان ساکنان روستا، بلکه در گوشه و کنار دنیا. آن‌ها با برگزاری جشن‌های بزرگ و نمایشگاه‌ فروش شراب و برنامه‌های دیگر، هم شراب و دیگر تولیدات خود را می‌فروشند و هم مازاد درآمدشان را صرف ساختن بیمارستانی در یک کشور آفریقایی می‌کنند یا برای تروخشک کردن کودکان خیابانی رومانیایی یا روسی به‌کار می‌برند. آن‌ها هر سال گروه‌های کوچک و بزرگ کودکان و نوجوانان محروم آفریقا و شرق اروپا را دعوت می‌کنند، تا برای مدت کوتاهی «خوشبختی» خودشان را با آنها تقسیم کنند. اگر این توصیف رومانتیک به نظر می‌رسد، «گناه» آن به گردن ساکنان مونتارتوست. 

 

 

فیلم بیشتر بر دیالوگ استوار است تا تصویر.  این نگاه انتخاب شده بود؟

پس از آشنایی نزدیک با زندگی روزمره‌ی ساکنان روستا به این فکر افتادیم که برای تماشاچیان هم چنین فرصتی فراهم کنیم. به همین دلیل تلاش کردیم که از راه‌های گوناگون بین ساکنان روستا و تماشاچیان رابطه برقرار کنیم، آن‌ها را به یکدیگر نزدیک کنیم، طوری که پس از نمایش فیلم تماشاچی حس کند که ساکنان این روستا را می‌شناسد یا اینکه آرزو کند، به آنها سری بزند. دوربین و مونتاژ و موسیقی و انیمیشن و خلاصه همه چیز در خدمت این هدف بوده. آنچه که می‌توانسته بین تماشاچیان و مونتارتویی‌ها فاصله بیندازد، آگاهانه حذف شده.

از آنجایی که زندگی «کمونیستی» مونتارتویی بر پایه‌ی بحث‌های تئوریک روشنفکران استوار نیست، در فیلم هم   تئوری و فلسفه نقش برجسته‌ای ندارند. دیالوگ‌ها بر مبنای آنچه که گفته شد، یعنی نزدیکی تماشاچیان و مونتارتویی‌ها، انتخاب شده‌اند. 

 

مشکلات ساختن فیلم هم حتما کم نبودند..

درست است. ولی فکر نمی‌کنم که هیچ فیلم مستندی بدون مشکل و دردسر ساخته شود؛ مخصوصاً فیلم‌هایی که به موضوعات عامه‌پسند نمی‌پردازند. علاوه بر آن، یک ایرانی ساکن آلمان تصمیم می‌گیرد که فیلمی در باره‌ی روستایی«کمونیستی» در ایتالیا بسازد. دوستانی که در زمینه‌ی ساختن مستند تجربه‌ی زیادی داشتند، توصیه کردند که از خیر این فیلم بگذریم. پس از آنکه از چند شبکه‌ی تلویزیونی پاسخی دریافت نکردیم، تصمیم گرفتیم که آن را با سرمایه‌ی شخصی بسازیم. این شد که مونتاژ آن بیش از یک سال طول کشید، چون برای مونتاژ به اندازه کافی پول نداشتیم و ناچار بودیم بیش از پیش کار کنیم.

مشکلات دیگری هم بودند، مثلاً اینکه خیلی از مونتارتویی‌ها حاضر نبودند جلوی دوربین ظاهر شوند. بعضی‌ها، از جمله پارتیزان مشهور روستا، روزهای اول  بیشتر «شکسته‌نفسی» می‌کرد و می‌گفت که حرف‌های او مهم نیستند و معتقد بود که شهرنشینان علاقه‌ای به زندگی پارتیزانی او ندارند. البته این مشکل در سفر دوم و سوم تا حدودی حل شد و می‌توان گفت که آن‌ها ما را در جمع خودشان پذیرفتند.

مشکل زبان هم بود. ساکنان این روستا لهجه‌ای دارند که برای اهالی رم هم به سختی قابل فهم است. به همین دلیل،  با وجود اینکه همسرم ایتالیایی می‌داند،  یک مترجم استخدام کرده بودیم. ولی مترجم پس از دو روز به دلیل مشکل خانوادگی ما را ترک کرد..

 

کار بعدی شما بازهم د رهمین زمینه است؟

کار جدید من که آخر اسفند به پایان رسید، مستندی است به نام «نسرین‌، سارا و ایران». نسرین بصیری از زنان فعال پیش و پس از انقلاب است و سارا دهکردی فعالیت سیاسی خود را در سال‌های اخیر آغاز کرده.  آن‌ها نظرشان را نسبت به یکدیگر و مبارزه در زمان شاه و امروز بیان می‌کنند. نسرین بصیری به عنوان شاهد فعالیت‌های سیاسی  در برلین علیه سیستم شاهنشاهی حرف می‌زند و سارا دهکردی نمونه‌ای از مبازران نسل جوان در برلین است. به‌طور خلاصه‌: مستند «نسرین، سارا و ایران» تلاشی است برای نشان دادن بخشی از فعالیت‌های دو زن ایرانی در برلین برای ایجاد دموکراسی در ایران.  خوشبختانه این مستند که با کمک دویچه وله ساخته شد، مشکلات کمتری ایجاد کرد. 

 

اگر سخن دیگری  دارید….

دی وی دی فیلم به سه زبان ایتالیایی (اصلی)، انگلیسی (زیرنویس) و آلمانی (زیر نویس) درآمد. برای خرید آن می‌توان به آدرس زیر مراجعه کرد:

www.montaretto-film.de