یاد یاران

نویسنده
میترا وحید

درباره بهمن جلالی

 

اشاره:

صفحه یاد یاران، در سال جدید دستخوش تغییراتی شده است. هنر روز در سال جدید بنا کرده تا در این صفحه یاد همراهان هنر و فرهنگ ایران زمین را زنده کند. در این راه کوشیده ایم تا بر خلاف سنت معمول روزنامه نگاری از بهانه جویی های متداول صرف نظر کنیم و برای پاسداشت زحمات هنرمندان و زنده نگاه داشتن یاد و خاطره شان، در انتظار سال روز تولد یا مرگشان ننشینیم. به قول مولانای بزرگ، رسم کرده ایم که در این صفحه آداب و ترتیبی نجوییم و هر آنچه از دل تنگ می آید، بگوییم… نخستین شماره ی یاد یاران در سال 90، به بهمن جلالی اختصاص دارد، عکاس پر آوازه ای که به موتور عکاسی ایران شهرت داشت و از جمله ی شکل دهندگان راه طویل عکاسی خبری در ایران… این مطلب را در ادامه از پی بگیرید…

 

یک عمر فعالیت هنری…

بهمن جلالی  متولد۱۳۲۳ تهران وعکاس سرشناس ایرانی بود. او یکی از عکاسان مطرح ایران بود که نقش موثری در نسل تازه عکاسان ایرانی داشت. جلالی سالها در دانشکده‌های عکاسی تدریس می کرد و تعداد زیادی از عکاسان جوان از شاگردان او بوده‌اند. آثار او در بیش از ۵۰ نمایشگاه عکس در ایران و چند کشور اروپایی به نمایش گذاشته شده‌است.

 

جلالی در سال ۲۰۰۹ از سوی بنیاد نیدرزاکسن برنده جایزه “سپکتروم” شد. قرار بود این جایزه به مبلغ ۱۵ هزار یورو در ژانویه ۲۰۱۱ با برپایی یک نمایشگاه و چاپ کتابی از آثارش در موزه اشپرنگل آلمان به او اهدا شود.

نخستین بار در مجله تماشا متعلق به رادیو و تلویزیون ایران، با قباد شیوا گرافیست سرشناس به همکاری پرداخت. او مدتی برای آموزش عکاسی به انگلستان رفت و در استودیوی جان ویکرز آغاز به کار کرد. همکاری جلالی با استودیوی جان ویکرز به عضویت او در انجمن سلطنتی عکاسان انگلستان منجر شد. پیش از انقلاب 57چند نمایشگاه برگزار کرد که نخستین نمایشگاه انفرادی او در سال ۱۳۵۰ و مهم‌ترین آن در سال ۱۳۵۶ برپا شد. در سال ۱۳۵۵ و با وروداسد بهروزان ایرانشناس سرشناس به ایران بازگشت و در پروژه‌ای با او به همکاری پرداخت. او سپس حاصل عکاسی از هفت کشور قاره آفریقا را در مجموعه‌ای زیر عنوان “کتاب هنر آفریقای سیاه” به چاپ رساند. جلالی در جریان وقایع انقلاب ۱۳۵۷ و نیز جنگ هشت ساله ایران و عراق به عکاسی پرداخت، که این دو دوره، از مهم‌ترین فعالیت‌های هنری جلالی به شمار می‌روند. درهمین  سال بهمن جلالی و عکاسان مشهوری چون مرحوم گلستان با به تصویر کشیدن روزهای انقلاب نایاب‌ترین لحظات تاریخ معاصر ایران را به ثبت رسانده بودند.

جلالی بعدها درباره آن روزها می گوید: “اتفاقی جلوی چشمان می افتاد که فقط در کتاب‌ها در مورد آن خوانده بودیم؛ چیزهایی مثل انقلاب اکتبر (انقلاب روسیه) یا انقلاب کوبا. انقلاب به قدری عجیب و جذاب بود که می‌خواستیم هر تکه آن را بخوریم. برای ما که در دوره خود هیچ اتفاقی را ندیده بودیم خیلی تازه بود. عکاسی از این اتفاقات هم لذت داشت. حتی از خطری هم که وجود داشت لذت می‌بردیم. دوست داشتیم جلوتر از همه باشیم و همیشه فکر می‌کردیم که ممکن است همه افراد تیر بخورند ولی چون ما عکاسی می‌کردیم تیر نمی‌خوریم. همه عکاس‌ها این جوری فکر می‌کردند.”

سال ۵۸ دولت ایران او را به نیکاراگوئه فرستاد تا از انقلاب تازه به پیروزی رسیده این کشور عکاسی کند ولی کمتر کسی عکس‌های جلالی و روایتش را از اوضاع و احوال این کشور و انقلاب آن دیده است.

در سال ۸۶ نمایشگاهی بزرگ از آثار جلالی در بنیاد تاپیس شهربارسلون پاریس برگزار شد که مورد توجه قرار گرفت. جلالی این نمایشگاه را مهمترین اتفاق زندگی خود پس از چهل سال عکاسی می‌دانست. مدیریت هنری نمایشگاه ۱۶۵ سال عکاسی ایران که پاییز ۱۳۸۸ در پاریس برگزار شد، بر عهده وی بود. آخرین فعالیت جلالی، 21 آذر ماه و سخنرانی در پیش همایش عکاسی قاجار در فرهنگستان هنر تهران بود. جلالی بیش از ۵۰ نمایشگاه عکس در ایران، فرانسه، آلمان، مجارستان، چکسلواکی سابق، فنلاند، اسپانیا، استرالیا و سایر کشورها برگزار کرد.

جلالی در تولید فیلم‌های مستند همچون فیلم “روایت شهری که بود” نیز فعالیت داشت. او چندین سال به گردآوری و اصلاح نگاتیوهای شیشه‌ای کاخ گلستان  پرداخت و آثاری را با اِعمال تغییرات در عکس‌های قاجاری خلق کرد. مجموعه این نگاتیوها در کتاب گنج پیدا چاپ شده‌است.

جلالی در دانشگاه‌های تهران، هنر و دانشگاه آزاد و مرکز تحقیقات و مطالعات ارشاد به تدریس و تحقیق می‌پرداخت. او همچنین با پروژه چاپ کتاب عکس ایران در آلمان همکاری داشت. جلالی عکسخانه ایران را بنیان گذاشت و سردبیر فصلنامه عکسنامه نیز بود.

روزهای خون، روزهای آتش (با همکاری کریم امامی)، خرمشهر، کتاب عکاسی سیاه و سفید (با همکاری کریم و گلی امامی)، گنج پیدا( عکس‌هایی از دوران قاجار) و…از جمله کتاب های وی درباره عکاسی محسوب می شوند.

او جمعه ‌25 دی سال 88 بر اثر سرطان پانکراس درگذشت.