اختلافات را پنهان نکنیم

نویسنده

amir_mohebbianb.jpg

آرش بهمنی

امیر محبیان، از نظریه پردازان اصلی جناح اصول گرا و نویسنده ستونی ثابت در روزنامه رسالت است. او که می کوشد تا گروه های اصول گرا را با مفاهیم جدید فلسفه سیاسی آشتی دهد، در مصاحبه با روز تاکید می کند تا زمان شناسایی مشکلات به طور علمی و تصمیم گیری در یک ساختار دموکراتیک، اصول گرایان قادر به حل مشکلات نخواهند بود. با وی در مورد وضعیت اصول گرایان بعد از انتخابات شوراها به گفت و گو نشسته ایم.

در انتخابات شوراها ما شاهد دو رویکرد اصلی در میان گروه های اصول گرا بودیم. اگر بخواهیم ریشه های فکری گروه های سیاسی اصول گرای موجود و اختلافات آن ها را شناسایی کنیم، به چه دیدگاه و نظری می رسیم؟ عقبه این نیروهای سیاسی به کجا می رسد؟

من فکر می کنم در میان این دو گروه، جریان و خطی که خود را پیرو رییس جمهور می داند و خط فکری دکتر احمدی نژاد را پیروی و نمایندگی می کند، در پی دفاع از خط عدالت است اما نه براساس تکیه بر ساختارهای سیاسی موجود. وقتی می گویم ساختار سیاسی، یعنی ساختار مدنی هم را شامل می شود. یعنی اینها احزاب را چندان بر نمی تابند و با مسایل و مشکلات برخورد توده ای دارند؛و تلاش می کنند به صورت مستقیم به سراغ مسایل بروند. به بیان دیگر، به جای نگاه پروسه ای به مسایل و مشکلات، نگاهی پروژه ای دارند و بر آنند تا مستقیما مسایل را حل کنند. در مقابل، جریان دیگر نگاه کاملا متفاوتی به مسایل دارد.

بعد از انتخابات شوراها، فکر می کنید چه تغییراتی در نیروهای سیاسی اصول گرایان پدیدار شود؟

در واقع وجود اختلاف بین اصول گرایان از زمان انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری آغاز شد و فرایند رسیدن به اجماع در زمان انتخابات ریاست جمهوری را با مشکلاتی مواجه کرد. این مساله نشان داد مشکلاتی در زمینه های تئوریک و همچنین در زمینه عمل در میان اصول گرایان وجود دارد. بحث بر سر اینکه عمق اختلافات تا چه حد است به صورت وجودی داشت. بعضی معتقد بودند این مشکلات فقط در عرصه تاکتیک های سیاسی است، بعضی ها آن را تا حد استراتژی گسترش می دادند و پاره ای هم بر این عقیده بودند که ما حتی در مبانی تئوریک نیز دارای اختلافاتی با بعضی از جریان های خط اصول گرایی هستیم. مجموعه این ها نشان دهنده این بود که ما در هر حضور انتخاباتی، بخش دیگری از اختلافات موجود را به نمایش خواهیم گذاشت. بروز اختلاف سلیقه یا اختلاف دیدگاه در میان اصول گرایان و یا در میان هر جریان سیاسی طبیعی است، اما لازمه این امر آن است که اختلافات، مدیریت شود تا در زمان رسیدن به فرایند تصمیم گیری و اجماع، باعث خلل و مشکل نشود. بر همین مبنا وقتی انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم را با انتخابات دوره سوم شوراها مقایسه می کنیم، نشان دهنده این است که هر چه به انتخابات شوراها نزدیک تر می شویم، اختلافات بیشتر می شود، به تعدد لیست ها می رسد و خود این نشان دهنده بروز مشکلاتی است.

یعنی این اختلافات در آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد؟

مسایل سیاسی مسایلی نیست که بتوان با اغماض از آن ها گذشت. جریان اصول گرا باید هم در حوزه مفاهیم و مبانی و در حوزه استراتژی و هم در چهارچوب تاکتیک ها به نوعی وحدت نظر برسد. به همین دلیل باید به صورت هوشمندانه و در عین حال واقع گرایانه، تا حدود زیادی نسبت به نقد گذشته دست یازدتا پس از آن بتواند ریشه های اختلاف را شناسایی کند. بعد از رفع حوزه های اختلاف، چه در زمینه مفاهیم و مبانی و چه در زمینه ساختار و تشکیلات، نهایتا می تواند در زمان انتخابات به لیست واحدی دست پیدا کند. رسیدن به یک لیست واحد در انتخابات هم می تواند به این طریق باشد که از طریق شناسایی عناصری که باعث اختلاف هستند، آن ها را حذف کند ـ که البته این راه به هیچ وجه توصیه نمی شود ـ راه دیگر هم این است که فراکسیون پذیری را در جناح گسترش دهیم و بپذیریم که گروه های مختلف می توانند در جناح با دیدگاه های مختلف ولی در چارچوب واحد عمل کنند. اما نکته مهم تر از همه این بحث ها این است که باید ساختاری را ایجاد کرد که بتوان در نهایت به نوعی وحدت رسید.

با این حساب شما اختلافات اصول گرایان را از چه جنسی می دانید؟ یعنی اختلافات به نوع نگاه متفاوت گروه های سیاسی اصول گرا در شیوه های مختلف کشورداری و عمل سیاسی بر می گردد؟

در این مورد باید بررسی دقیقی صورت بگیرد. دیدگاه های بسیار متنوع و مختلفی در این زمینه وجود دارد. مثلا ما صحبت اشخاصی مثل آقای محسن رضایی را می شنویم که می گویند اصول گرایان باید تکلیف خودشان را با محافظه کاران سنتی روشن کنند. از دید وی اشکال اصول گرایان در محافظه کاران سنتی است، لذا باید از این به بعد با آن ها صف بندی کرد و به سمتی رفت که با اصول گرایان طیف چپ هم بتوان نزدیک شد. دید گاه های دیگری هم هست. اما به نظر من تا این مسایل به صورت دقیق و علمی، عمق یابی نشود، به نتیجه دقیق و مشخصی دست پیدا نمی کنیم. یک نکته دیگر هم در این جا وجود دارد و آن این است که ریشه های واحدی در میان اصول گرایان وجود دارد، اما در اینکه این ریشه های واحد تا کجا بتوانند در هنگام تصمیم گیری سیاسی منجر به رسیدن به وحدت بشود، بحث وجود دارد. در واقع جواب سئوال شما را تنها زمانی می توان داد که به صورت دقیق، ریشه های اختلاف مابین اصول گرایان بررسی شود.

یعنی شما چندپارگی میان اصول گرایان را ـ همانند اتفاقی که چند سال گذشته برای اصلاح طلبان افتاد ـ محتمل می دانید؟ مثلا این گونه که برخی ها راه خود را به طور کلی از اصول گرایان فعلی جدا کنند؟

تنها نکته ای که برداشت من است، این نکته است که اگر ما بخواهیم مسایل و اختلافات پیش آمده را پنهان کنیم، هیچ گاه قادر به حل این مسایل و مشکلات نخواهیم بود. ما باید با درایت مشکلات را دقیقا شناسایی کنیم، آن ها را مورد بررسی قرار دهیم، عمق آن ها را ارزیابی کنیم و نهایتا مشخص کنیم چه رویکردی را برای مقابله با آنها می توانیم داشته باشیم. به گمان من زمینه های فکری و عملی در بین اصول گرایان در این زمینه وجود دارد، اما لازمه حل این مشکلات این است که در یک پروسه عملی ما شاهد این اتفاقات باشیم.

به عنوان آخرین سئوال، شما اوضاع و احوال گروه مقابل خودتان، یعنی اصلاح طلبان را چطور می بینید؟ ائتلاف اصلاح طلبان را تاکتیکی می دانید، یا تصور می کنید این ائتلاف تا زمان انتخابات مجلس ادامه پیدا می کند؟

ائتلاف در میان گروه های اصلاح طلب گرچه راحت تر پدید آمد، اما هنگام رسیدن به بزنگاه های حساس و رسیدن به قدرت، این مسایل را کنار می گذارند واختلافات خودشان را نشان می دهند.ائتلاف موجود در میان اصلاح طلبان، ائتلاف در هنگام ضعف است، چنانچه به قدرت برسند تا مدتی می توانند خودداری کنند اما بعد احتمال بروز اختلاف در میان آن ها زیاد است.