پدیده جوک در ایران

نویسنده

کالین فریمن

“یک روز اسامه بن لادن به جهنم می رود و احمود احمدی نژاد را در حال رقصیدن با جنیفر لوپز می بیند. از احمدی نژاد می پرسد: این عذابی است که برایت در نظر گرفته شده است؟ احمدی نژاد می گوید: نه! این عذاب جنیفر لوپز است.”

شاید این جوک ها نمونه های نغزی از طنز سیاسی نباشد، اما بهترین راه برای فرونشاندن خشم مردم از رئیس جمهور تندروشان است. درحالی که مخالفان نمی توانند تحت شرایط سانسور خبری، از رئیس جمهور انتقاد شدید کنند، جوک ها درباره سیاست ها، پرهیزگاری و ستمگری اش و نحوه خودآرایی اش، از طریق ایمیل و اس ام اس، رد و بدل می شود.

بسیاری از این جوک ها، کار حامیان جنبش از هم گسسته اصلاحات است، که با وجود نشانه های بازگشت شان بعد ازانتخابات شوراهای شهر، در حاشیه قرار داشتند. در عین حال تصویر احمدی نژاد به عنوان یک متعصب مذهبی، هدف آسانی است.

علاقه شدید احمدی نژاد به تقبیح کردن هرچه که متعلق به آمریکا است، و اینکه همیشه یک کاپشن کرم رنگ می پوشد، دست مایه تصویرهایی است که او را به شکل یک نادان و روستایی متعصب نشان می دهد و در میان قشر متوسط تحصیل کرده، دست به دست می چرخد.

بعضی از این جوک ها مثل جوکی که می گوید: “یک روز احمدی نژاد داشت موهایش را شانه می زد و در موهایش شپش دید و فرقش را باز کرد و به شپش ها گفت: خب! شپش های نر این طرف و شپش های ماده آن طرف”، بر می گردد به زمانی که او شهرار تهران بود و طرح جداسازی پیاده روها را داده بود.

اخیرا آقای احمدی نژاد تلاش می کند تا چهره متعصبش را به عنوان یک اسلام گرای خشن و عبوس،عوض کند. بعد از اینکه اصلاح طلبان در یک اعتراض دانشجویی در سخنرانی اش در دانشگاه در اوایل این ماه، او را به باد انتقاد گرفتند، او با گفتن این که نباید دانشجویان را دستگیر کرد و به آنها آسیب رساند، مخاطبانش را غافلگیر کرد. کارمندان ریاست جمهوری می گویند که رئیس شان از جوک بیشتر از هر چیز دیگری خوشش می آید.

با این حال گفته می شود که آقای احمدی نژاد، اخیرا از این جوک که می گوید او باید بیشتر به حمام برود، رنجیده است. این جوک از طریق سرویس های اطلاعاتی فوق العاده ایرانی به اطلاع او نرسید، بلکه اشتباها به صورت اس ام اس به خودش زده شد. در پاسخ، احمدی نژاد شکایت رسمی به دادگاه کرد.

به گفته روز آنلاین، وب سایت طرفدار اصلاحات، در پی این موضوع، یکی از مقامات ارشد که در شبکه تلفن همراه کشور کار می کرد، اخراج شد و تعدادی از مردم به اتهام جاسوسی برای بیگانگان، دستگیر شدند.

اما در صحنه های بین المللی به نظر می رسد که این آقای احمدی نژاد است که با برنامه های اتمی اش، خنده نهایی را می کند. رای گیری شب گذشته شورای امنیت سازمان ملل در نیویورک، فقط نسخه ضعیف شده تحریم هایی را تصویب کرد که توسط آمریکا با حمایت انگلستان و اروپایی ها، پیشنهاد کرده بود.

روسیه، که معاملات تجاری وسیعی با ایران دارد و درگیر برنامه های صلح آمیز انرژی اتمی هم هست، با ممنوعیت سفر 12 مقام ارشد ایرانی که در برنامه های اتمی و ساخت سلاح هسته ای مشارکت دارند، مخالفت کرد. قطعنامه، کشورهای عضو سازمان ملل را از دادن مواد اولیه مورد نیاز تکنولوژی هسته ای به ایران را منع کرده است. فقدان مفاد قدرتمند در این قطعنامه، ممکن است باعث شود که آمریکا تحریم های خودش را هم اعمال کند.

هر اتفاقی که بیافتد، آقای احمدی نژاد بدون شک با جوک های خودش آماده است. البته گفته می شود که بذله گویی اخیرش، قابل ترجمه کردن نباشد. وقتی از او پرسیدند که آیا از تحریم های بین المللی می ترسد یا نه، او پاسخ داد: “این موضوع من را به یاد داستان مردی می اندازد که فکر می کرد آنچه از دور می دید، ماست بود. بعد، نزدیک تر شد و فکر کرد که دوغ است. اما عاقبت فهمید که آب است.”

منبع: ساندی تلگراف، 24 دسامبر 2005