فیلم روز♦ سینمای جهان

نویسنده
آرینا امیر سلیمانی

از میان فیلم های روز سینمای جهان، چند فیلم متفاوت برای معرفی این شماره برگزیده شده اند.

wind.jpg

بادی که جوزار را می لرزاند The Wind That Shakes the Barley

کارگردان: کن لوچ. فیلمنامه: پل لاورتی. موسیقی: جورج فنتون. مدیر فیلمبرداری: بری آیکروید. تدوین: جاناتان موریس. طراح صحنه: فرگوس کلگ. بازیگران: کیلیان مورفی[دیمین]، پاتریک دلانی[تدی]، لیام کانینگهام[دان]، جرارد کیرنی[داناکا]، ویلیام ریون[گوگان]. 127 دقیقه. محصول 2006 آلمان، ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، ایرلند، انگلستان. برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن.

دهه 1920، ایرلند. برای جلوگیری از حرکت استقلال طلبانه و آزادیخواهانه کارگران مزارع ایرلند سربازان انگلیسی موسوم به Black and Tan به آنجا اعزام می شوند. برای مبارزه با این گروه ارتشی از داوطلبان تشکیل می شود. دکتری جوان به نام دیمین نیز که احساس مسئولیتی شدید در خود حس می کند، از روی میهن پرستی تحصیلات خود را نیمه تمام رها کرده و به برادر چریک اش تدی می پیوندد. نبرد جسورانه ایرلندی ها باعث وارد کردن تلفات سنگینی به نیروهای ارتش انگلستان شده و آنها را به مرز گسست می کشاند. در همین موقع طرفین برای پایان دادن به این جنگ خونین تصمیم به مذاکره می گیرند. بعد از این مذاکره بلافاصله ایرالند که دو پاره شده، درگیر جنگ داخلی می شود. دیمین نیز که دوشادوش تدی جنگیده، در برابر او قرار گرفته و تبدیل به دشمن یکدیگر می شوند.

چرا باید دید؟

کن لوچ فیلمساز کهنه کاری است، غمخوار طبقه کارگر و آزادی خواه که همواره درام انسانی افراد درگیر سیاست و جنگ را روایت می کند. او در طی چهار دهه فیلمسازی به تبحر و سبکی فاخر دست یافته و کارنامه اش مملو از قله های رفیعی چون زمین و آزادی ، نام من جو است، نان و گل های رز، آواز کارلا و … است. کمتر جایزه قابل اهمیتی است که وی آن را به دست نیاورده باشد و این بار با بادی که جوزار را می لرزاند برنده نخل طلای معتبرترین جشنواره اروپایی شده است. داستان همراهی دو برادر در نبرد برای کسب استقلال که منجر به جنگی خانگی شده و زمینه برای مرگ یکی به دست دیگری فراهم می کند.

فیلم به غیر از یکی دو صحنه که به بحث های سیاسی طولانی اختصاص دارد، از ریتم قابل قبول و پرداخت شده ای بهره مند است. یکی از عوامل قدرت فیلم فرایند جابجایی موقعیت تدی از قربانی/مبارز به قاتل/مامور دولت دست نشانده است که فیلمنامه نویس و کارگردان با مهارت توانسته اند این روند را به شکلی موشکافانه تصویر کنند. پایان تکان دهنده فیلم نشان می دهد که هنوز از زخم های این جنگ خانگی خون می چکد. زخم هایی که شاید به این زودی ها التیام نپذیرد. کن لوچ بار دیگر سوالی اساسی را مطرح کرده و تماشاپران را به چالشی بزرگ همراه شخصیت های فیلمش می خواند: آیا برای رسیدن به آزادی هر کاری مباح است؟ و این که برای تنفس نسیم آزادی چه قیمتی باید پرداخت؟

فیلمبرداری فوق العاده فیلم در کنار بازی هنرپیشگان اصلی و فرعی-مانند بازیگر نقش لکوموتیوران- کیفیتی ممتاز به فیلم می دهد. بادی که جوزار را می لرزاند -به دلایل کاملاً واضح سیاسی-بعد از دریافت نخل طلا شانس آن را به دست آورد که در سینماهای انگلستان به نمایش در آید. فیلم تا این لحظه در نزدیک به 4 میلون پاوند در گیشه عایدی داشته که رقم چشمگیری نیست، اما ادامه کار لوچ را دچار وقف نیز نمی کند. اگر تشنه دیدن یک درام خوب یا یک فیلم سیاسی واقعگرا و مدرن هستید بادی که جوزار را می لرزاند، همه چیز دارد، به اضافه بازی بسیار خوب کیلیان مورفی که خاطره نقش احمقانه او را در آخرین قسمت بتمن را از ذهن ها پاک می کند!

ژانر: درام، جنگی.

hard_candy.jpg


آب نبات سفت Hard Candy

کارگردان: دیوید اسلید. فیلمنامه: برایان نلسون. موسیقی: هری ایسکوت، مالی نایمن. مدیر فیلمبرداری: جو ویلمز. تدوین: آرت جونز. طراح صحنه: جرمی رید. بازیگران: پاتریک ویلسون]جف کالور]، الین پیج[هایلی استارک]، ساندرا یوه[جودی تاکودا]، اودسا رئا[جنل راجرز]. 103 دقیقه. محصول 2005 آمریکا. برنده جایزه تماشاگران از جشنواره فیلم کاتالونیا-استیگز.

دختری 14 ساله، باهوش و جذاب به نام هایلی با مردی 32 ساله به نام جف و عکاس مد از طریق چت آشنا می شود. آن دو برای آشنایی بیشتر قرار ملاقاتی در یک کافه می گذارند و بعد از لاس مختصری جف او را به خانه خود می برد. هایلی برای سر در اوردن از رازی که مدت هاست فکرش را به خود مشغول کرده، در مشروب جف داروی خواب آور می ریزد. وقتی جف به هوش می اید خود را بسته شده به یک صندلی می یابد. هایلی با سماجت سعی دارد از زیر زبان جف بیرون بکشد که قبل از او نیز دختران کم سن و سالی را به آپارتمان خود آورده یا نه. چون مدتی قبل یکی از دوستان او به نام دانا موئر به طرز مشکوکی ناپدید شده و جف آخرین فردی است که با وی دیده شده است.

چرا باید دید؟

اولین فیلم بلند دیوید اسلید[روزنامه نگار و ویدیو کلیپ سازی خبره] که از ماجرایی حقیقی در ژاپن الهام گرفته، به یکی از حساس ترین موضوعات روزگار ما یعنی پدوفیلی-آزار جنسی افراد نابالغ- می پردازد. فیلم تمامی نشانه های روز را با خود دارد از نام آن که لقب دختران کم سن و سال در گفتگوهای اینترنتی است، تا احساسی که بعد از دیدن ان گریبان تان را می گیرد یعنی احساس می کنید انگار قبلاً آن را دیده بودید! این یعنی بلای دوره پست مدرنیسم، یعنی بازیافت ایده ها و قصه ها! اشتباه نکرده اید این هملان قصه اشنای دخترک کلاه قرمزی است که گرگ بدجنس نقشه ای کشیده تا او را نوش جان کند [در روانشناسی خوردن نمادی از تجاوز جنسی است]!

الن پیچ نقش دخترک کلاه قرمزی را بازی می کند که دست درازی به او برای هیچ کس نمی تواند پایان خوشی داشته باشد. او این بار گرگ را واقعاً به دام می اندازد و برای این که معصومیت اش را با کشتن گرگ نابکار خدشه دار کند زمینه را برای خودکشی او فراهم می شازد تا گرگ خود را مجازات کند!

آب نبات سفت که در 18 روز و با هزینه ای اندک ساخته شده، با نادیده گرفتن موضوع محوری آن می توانست یک فیلم ترسناک متعارف باشد. با این حال موقعیت سنجی تهیه کننده و کارگردان فیلم به خلق تریلری هوشمندانه از موضوعی تابو گونه منجر شده و خاطر پرداخت جسورانه اش آن را دیدنی می کند.

ژانر: درام، تریلر.


scanner_darkly.jpg

پویش در تاریکی A Scanner Darkly

نویسنده و کارگردان: ریچارد لینکلیتر. موسیقی: گراهام رینولدز. مدیر فیلمبرداری: شین اف. کلی. تدوین: ساندرا آدایر. طراح صحنه: بروس کورتیس. بازیگران: کیانو ریوز[باب آرکتور]، رابرت داونی جونیور[جیمز بریس]، وودی هارلسون[ارنی لاکمن]، روری کالهرن[چارلز فرک]، وینونا رایدر[دانا]. 100 دقیقه. محصول 2006 امریکا.

آمریکا در آینده ای نه چندان دور. به نظر می رسد که پلیس آمریکا در مبارزه با گسترش فروش و مصرف مواد مخدر بازنده شده است. یک کارآگاه پلیس به نام فرد-که برای پنهان نگاه داشتن هویت خود از لباسی استفاده می کند که حالت پوست دوم را به او می دهد- مامور تحقیق درباره مواد مخدر تازه ای به نام Substance D می شود. او از همسر و دو فرزندش جدا شده و با نام جعلی باب آرکتور با دوستانش ارنی و جیمز زندگی ولنگارانه دارد. فرد که خود به این ماده معتاد شده، با دختری به نام دانا دوست است. غافل از این که خود هدف عملیات تازه پلیس است و این بار همه کارها مطابق نقشه پیش می رود.

چرا باید دید؟

ریچارد لینکلیتر که با Waking Life به اندازه کافی توانست توجه منتقدان و تماشاگران را به خود جلب کند در دومین فیلم خود به شیوه روتوسکوپی ساخته به جای روایتی اپیزودیک، غیر خطی و شخصی دست به اقتباس از کتاب فیلیپ کی. دیک [از بزرگان داستان های علمی تخیلی و نویسنده بلید رانر، یادآوری کامل و …] زده که سوژه ای آشنا دارد. یعنی مقبولیت مواد مخدر در میان هنرمندان و نویسندگان دهه های 1970 و 80 که به عنوان عامل افزایش دهنده قدرت خلاقه که در نهایت بر خلاف تصورشان آنها را به سوی نابودی جسمی و روحی سوق داد. فیلم که همچون کتاب به دوستان از دست رفته دیک تقدیم شده، مرثیه ای بر یک نسل سوخته است.

این فیلم ابتدا قرار بود در اوایل دهه 1990 توسط تری گیلیام ساخته شود و بعدها چارلی کافمن نیز فیلمنامه ای بر اساس کتاب دیک نوشت، اما سرانجام قرعه به نام لینکلیتر افتاد. پویش در تاریکی که به دلیل پرداخت سنگین و شیوه نامتعارف بصری اش- با وجود حضور هنرپیشگان پولسازی مانند ریوز و رایدر- نتوانسته در سینماهای آمریکا موفقیت مالی چندانی پیدا کند، پژوهشی تجربی در زمینه تاثیر مواد مخدر بر ذهن ادمی است که بر تجربیات فیلیپ کی. دیک استوار است. او همان گونه که با الهام از سنت پل و جمله معروف او “looking into a mirror darkly”نام کتابش را پویشی در تاریکی گذاشته، تلاشی برای شناختن و کنار آمدن با پارانویای ناشی از مصرف مواد مخدر است. پویش در تاریکی حتی اگر فیلمنامه منسجم فعلی خود را نداشت، باز هم به دلیل شیوه روتوسکوپی تصاویرش تجربه ای دیدنی بود، بنابر این کسانی که خاطره خوشی از دیدار Waking Life دارند، کسانی که از آثار فیلیپ کی. دیک و ریچارد لینکلیتر خوششان می اید، فرصت را برای دیدار یک فیلم کم نظیر از دست ندهند!

ژانر: انیمیشن، درام، راز آمیز، علمی تخیلی، تریلر.



tzameti.jpg

13/سیزده Tzameti/13

نویسنده و کارگردان: گلا بابلوانی. مدیر فیلمبرداری: تاریل ملیاوا. طراح صحنه: برنار پیولو. بازیگران: گئورگ بابلوانی[سباستین]، پاسکال بونگار[مجری مراسم]، آئورلین رکوینگ[جکی]، فرد اولیس[آلن]، وانیا ویلرز[شلوندورف]، اولگا لوگران[خانم گودون]، اگوستین لوگران[ژوزه]. 86 و95 دقیقه. محصول 2006 فرانسه، گرجستان.

سباستین جوانی گرجی است که به فرانسه مهاجرت کرده و زندگی را با انجام کارهای تعمیراتی کوچک می گذراند. او که برای تعمیر پشت بام منزل شخصی به نام ژان فرانسوا اجیر شده، در اولین ساعت های کار خود با مرگ وی در اثر تزریق بیش از اندازه مواد مخدر روبرو می شود. به نظر می رسد که امیدی به دریافت دستمزد از سوی بیوه وی وجود ندارد، از این رو سباستین پاکت نامه ای حاوی یک بلیط قطار و برگ رزوراسیون هتل را که تصادفاً یافته برای خود برمی دارد. او تصور می کند با دنبال کردن دستورالعمل های درون نامه می تواند پولی به چنگ آورد. از این سوار قطار شده و به هتل مذکور می رود. در آنجا فردی به نام ژوزه با وی تماس گفته و سباستین را به خانه ای مرموز درون جنگل می برد. در آنجا مشخص می شود که سباستین ندانسته وارد قمار مرگباری شده که سیزدهمین بازیکن آن به شمار می رود.

چرا باید دید؟

شگفتی بزرگ جشنواره ونیز و اولین فیلم کارگردان 26 ساله گرجستانی که تا این لحظه جوایز فراوانی دریافت کرده، یکی از اثاری است که می توان آن را احیاء کننده ژانر نوآر دانست. گلا فرزند کارگردان مشهور گرجستانی تیمور بابلوانی است و توسط او با فیلم های سیاه و سفید روسی آشنا شده است. گلا که این فیلم ها را الهام بخش اصلی خود در ساخت 13 می داند، با ادای دین به فیلم های نوار آمریکایی و ایده رولت روسی شکارچی گوزن تریلری قوی خلق کرده که آن را از آثار مشابهی چون هتل[2005] و Intacto با شرکت مکس فون سیدو متمایز می کند. فیلم که نقش اصلی آن توسط برادر کوچ تر کارگردان ایفائ می شود، توانسته نظر تماشاگران و منتقدان را همزمان به خود جلب کند. حتی شرکت Plan B متعلق به براد پیت حقوق بازسازی آنر ا خریداری کرده و امکان دارد به زودی نسخه آمریکایی آن را تولید نماید.

محیط کلاستروفوبیک خلق شده توسط بابلوانی به همراه فیلمبرداری سیاه و سفید اثر تماشاگر را به سوی هراسی واقعی رهنمون می کند که چنین دستاوردی در اولین تجربه فیلمسازی برای جوانی چون او غبطه برانگیز است. 13 مطالعه ای عمیق و جدی درباره خشونت در روزگار ماست. زمانه ای که خشونت و ابراز آن مهابت خود را از دست داده و به یک بازی و بهتر بگویم قمار تبدیل شده است. قماری که به نظر بابلوانی برنده ای ندارد. تماشای 13 در وانفسای کمبود فیلم های مستقل اروپایی غنیمت بزرگی است که مزه آن را باید زیر دندان حفظ کرد!

ژانر: تریلر.


lady_water.jpg

بانویی در آب Lady in the Water

نویسنده و کارگردان: ام. نایت شیامالان. موسیقی: جیمز نیوتون هاوارد. مدیر فیلمبرداری: کریستوفر دویل. تدوین: باربارا تولیور. طراح صحنه: مارتین چایلدز. بازیگران: پل جیاماتی[کلیولند هیپ]، برایس دالاس هاوارد[استوری]، جفری رایت[آقای دوری]، باب بالابان[هری فاربر]، ساریتا چودهوری[آنا ران]، سیندی چیونگ[یونگ سون چویی]، ام. نایت شیامالان[ویک رام]، فردی رودیگز[رجی]. 110 دقیقه. محصول 2006 آمریکا.

کلیولند هیپ سرایدار مجتمع آپارتمانی Cove یک شب هنگام انجام کارهای همیشگی خود با زنی اسرار آمیز به نام استوری برخورد می کند. استوری در دالان های زیر استخر مجموعه زندگی می کند. کلیولند خیلی زود کشف می کند که استوری نوعی پری دریایی است. همان گونه که در افسانه ها آمده، این پریان دریایی که خطر سفر به دنیای آدم ها را پذیرفته اند از سوی جانوران خطرناکی تعقیب می شوند. کلیولند تصمیم می گیرد تا راه آزادی استوری را هموار کند، از این رو وی و ساکنان مجموعه باید یک سری رمز را کشف و با خطرات مختلفی روبرو شوند.

چرا باید دید؟

شیامالان با سومین فیلمش به فرمولی دست یافت که آمیزه ای از ژانرهای فانتزی، معما، تریلر، ترسناک و پدیده های فوق طبیعی بود. فرمولی که تا این لحظه و بعد از ساختن سه فیلم دیگر توانسته درآمدی معادل یک میلیارد و 586 میلیون دلار نصیب تهیه کنندگان آثارش کند. رقمی که برای خود رکوردی قابل توجه به شمار می رود. دسمتزد خود او نیز از 3 میلیون دلار در حس ششم به 12 و نیم میلیون دلار در نشانه ها افزایش پیدا کرد و شیامالان را تبدیل به یکی از موفق ترین و پولسازترین کارگردان های امروز آمریکا نمود. اما آن چه دستاورد او را شخصی تر و ماندگارتر ساخته وجود تم هایی مانند ایمان، یافتن جایی که در زندگی به آن تعلق داریم، بیگانه ها و … است که در بحران معنویتی که سینمای هالیوود را فرا گرفته از وی یک گورو[نوعی درویش هندی] ساخته و در قلب بعضی منتقدان و سینما دوستان جای داده است. او مرغ تخم طلای هالیوود است، یک قصه گوی تمام عیار که می تواند در طرفه العینی یک قصه پریوار از خود خلق کند!

بانویی در آب که ابتدا قرار بود در کمپانی دیزنی تولید شود به دلیل اختلاف های شیامالان با تهیه کننده، سر از کمپانی برادران وارنر درآورد. در حالی که دیزنی تهیه کننده چهار فیلم قبلی شیامالان بود و به نظر می رسد این فیلم آغاز مرحله تازه ای در کار او و واجد تازگی هایی است که کمپانی مزبور آنر ا برنمی تابیده و به ماه عسل دو طرف خاتمه داده است. هنرپیشه اصلی زن فیلم دختر ران هاوارد بازیگر و کارگردان آمریکایی است که بعد از فیلم مندرلی و دهکده[ساخته شیامالان] به شهرتی سریع دست یافته است، اما ستاره واقعی فیلم پل جیاماتی است که بعد از راه های جانبی توانست نام خود را به عنوان بازیگری صاحب استعداد در فیلم های مختلف و ژانرهای متفاوت مطرح کند. اگر به قصه های شیامالان یا سبک روایت او که سرشار از غافلگیری علاقه دارید، فرصت تماشای فیلم را از دست ندهید. اگر از دوستداران وی نیستند، گفت و گوی این شماره را بخوانید شاید تجدید نظر کردید!

ژانر: فانتزی، راز آمیز، تریلر.

scoop.jpg

خبر داغ Scoop

نویسنده و کارگردان: وودی آلن. مدیر فیلمبرداری: رمی آده فاراسین. تدوین: آلیسا لپسلتر. طراح صحنه: ماریا یورکوویچ. بازیگران: هیو جکمن[پیتر لایمن]، اسکارلت جوهانسن[ساندرا پرانسکی]، ایان مک شین[جو استرامبل]، وودی آلن[سید واترمن]. 96 دقیقه. محصول 2006 آمریکا ،انگلستان.

ساندرا دانشجوی آمریکایی رشته خبرنگاری برای دیدار دوستش به لندن می رود. مدتی قبل روزنامه نگار مشهور انگلیسی جو استرامبل مرده است. آخرین خبری که استرامبل در مورد آن تحقیق می کرده هویت قاتلی با کارت های تاروت بوده، که در مرتکب چندین جنایت شده بود. ساندرا تصادفاً کشف می کند که شعبده بازی به نام سید واترمن می تواند با با روح روزنامه نگار مرده ارتباط برقرار کند. حالا ساندرا با مهم ترین خبر تمام طول زندگی اش مواجه شده، چون با انتشار از همکاران خود پیشی خواهد گرفت. او با کمک سید که ناخواسته وارد این ماجرا شده شروع به تحقیق درباره این موضوع می کند، اما اولین سر نخ او را به سوی اشراف زاده ای خوش سیما به نام پیتر لایمن راهنمایی می کنند.

چرا باید دید؟

کسانی که می دانند نویسنده این سطور از وودی الن خوشش نمی آید، بعد از خواندن توصیه های من در مورد فیلم قبلی وی امتیاز نهایی و اینک خبر داغ یا خبر دست اول دچار تعجب خواهند شد. اتفاقی که برای خود منهم افتاد! اطمینان دارم که آلن با این دو فیلم مرحله تازه ای را در کارنامه خود آغاز کرده که در جهت مخالف فیلم های سه دهه گذشته خود می تواند رضایت هر کسی را جلب کند. دیگر از آن تک گویی های دلقک وار یا شوخی های ابلهانه درباره گرفتاری های جنسی خود وی خبری نیست. ظاهراً استاد سر پیری روایت خطی و معقول قصه را کشف کرده و قرار است در کار خود تغییراتی چشمگیر بدهد. این فاصله گرفتن از شیوه های پیشین تا این لحظه منجر به خلق دو فیلم واقعاً سرگرم کننده شده که پاسخ خوبی نیز در گیشه از سوی بیننده عادی دریافت کرده است. خبر داغ که با هزینه 4 میلیون دلار ساخته شده، در اکران اولیه خود بیش از دوبرابر این مبلغ را به چنگ آورده که برای سازندگان آن موفقیت بزرگی محسوب می شود. گل سر سبد این فیلم سرکار خانم اسکارلت جوهانسون زیبا رو است که دل استاد را هم برده و فیلمنامه خبر داغ را اختصاصاً برای وی مرقوم فرموده اند. این هم یک جواب دندان شکن برای کسانی که مخالف عشق پیری هستند!پس به توصیه من گوش کنید و خبر داغ را ببینید. مطمئن باشید دومین تجربه لندنی وودی آلن ارزش ان را دارد که دو ساعت وقت خود را به آن اختصاص دهید! فقط امیدوارم این روند تازه ادامه پیدا کند!

ژانر: کمدی، فانتزی، راز آمیز.


dabbe.jpg

دابه الارض

نویسنده و کارگردان: حسن کاراجاداغ. موسیقی: اولای آنداچ، تورکای تورکمن. مدیر فیلمبرداری: سیهان بیلیر. طراح صحنه: کیوکو کی. اومی. بازیگران: اومیت آچار، کاآن گیرگین، سردار اوزر، ابرو آیکاچ، سرحات ایگیت، سوها توک، زینب هاسدال، مرات سویش، صبری تکیناپ، فولیا جاندمیر. محصول 2006 ترکیه.

خودکشی های اسرار آمیزی در سراسر آمریکا به وقوع می پیوندد. هر کس به گونه ای عجیب در حال خاتمه دادن به زندگی خویش است. همزمان واقعه ای مشابه در شهر ازمیر ترکیه به وقوع می پیوندد. جوانی به نام طارق به شکلی ترسناک با فرو کردن چاقویی در گلوی خود انتحار می کند. پلیس برای یافتن سر نخی از علت خودکشی وی دوستان نزدیک او- سما، جم و هانده- را تحت بازجویی قرار می دهد. آنها به کمیسر پلیس می گویند که طارق قبل از مرگ سرگرم پروژه ایرایانه ای بوده و تا حد اعتیاد به اینترنت پیش رفته بود. آنها به زودی ایمیل هایی از طارق متوفی دریافت می کنند که تصاویری ترسناک به آنها ضمیمه شده است. هر سه جوان به زودی دچار کابوس هایی دهشت بار شده و هانده تصادفاً به ظهور دابه الارض- که در قرآن از آن به عنوان زمینه ساز قیامت نام برده شده- پی می برد. ولی با مرگ جم و سما پرونده وارد مرحله ای پیچیده تر می شود. به نظر می رسد که کلید حل معما در تونلی متروک نهفته است، اما کمیسر پلیس نیز به نوبه خود دچار کابوس هایی هراس انگیز شده…

چرا باید دید؟

دابه اولین فیلم بلند حسن کاراجاداغ است که در ژاپن درس خوانده و فیلم های کوتاه زیادی ساخته که جوایز متعددی برایش به ارمغان آورده اند. این فیلم که به موج تازه تولید فیلم های ترسناک در ترکیه با هدف رونق دادن به سینمای ملی ساخته شده، موضوعی را برای کار خود برگزیده که جنبه ای بومی و دینی دارد. یعنی مخالف بسیاری از عوام و متحجران با پدیده اینترنت که آن را اختراعی شیطانی می دانند و آن را به عنوان علامت آخر زمانی ارزیابی می کنند. موضوعی که در تولیدات هالیوودی مانند ترس دات کام فقط محملی برای روایت قصه ای تازه تر است، در کشوری اسلام زده تبدیل به موضوعی تازه برای جر و بحث شده است. مقالات زیادی در روزنامه های پر تیراژ به دابه الارض و ریشه های دینی آن[برای آشنایی با این خرافه می توانید به آیه 82 سوره نمل مراجعه کنید] اختصاص یافت و همین تبلیغات پیرامونی بر فروش فیلم افزود. فیلم با حضور بازیگران غیر حرفه ای ساخته شده و تمامی تلاش کارگردان معطوف خلق جلوه های ویژه و خلق هراس شده تا از این رهگذر بتواند تماشاگران را بر صندلی های سینما میخکوب کند. کاری که با وجود کمبود ظرافت در بعضی از جلوه های ویژه فیلم در برخی لحظات موفق از آب درآمده است.

کارگردان که که از فیلم های ترسناک ژاپنی مانند غرض یا حلقه تاثیر گرفته، کوشیده تا بر خلاف آمریکایی ها که سعی در بازسازی این اثار دارند محصولی بومی تولید کند و برای ان کار دست به دامان باورها و خرافه های دینی مانند اجنه شده است. این موضوع سبب شده تا در جامعه عقب مانده ترکیه[مخصوصاً قسمت های شرقی آن] که هنوز نوشتن دور ناف، استخاره از روی قرآن، جن گیری و رمالی رونقی فراوان دارد، دابه الارض مشتریان پر و پا قرصی برای خود بیابد، غافل از این که “دابه فقط یک فیلم است”! برخی نشریات با جهت گیری اسلامی نیز این موقعیت را برای تبلیغ مغتنم شمرده و با شعار همیشه قرآن بخوانید به استقبال از دابه رفته اند. خدا بیامرزد یکی از استادان ما را که می گفت آقایان سینما بازتاب واقعیت نیست، خود واقعیت است! مجبوریم که باز هم دست به دعا برداریم و از خدا بخواهیم که ما را از دست این پیروان خود حفظ کند، آمین!

ژانر: ترسناک، تریلر.