انرژی انتخاباتی

مهرانگیز کار
مهرانگیز کار

این بار انتخابات در ایران پر از انرژی است.چه اتفاق تازه ای رخ داده؟ انتخابات در ایران آزاد شده؟ شخصیت ‏خارق العاده ای در مسابقه وارد شده؟ اگر اینها اتفاق نیفتاده انرژی از کدام منبع تامین می شود و چرا چنین است؟

چهره های حاضر درانتخابات همان چهره هائی هستند که سی سال است در جنگ و صلح پست و مقام دارند و ‏همواره در صحنه سیاست کشور حضور داشته اند. با این وصف فضای انتخاباتی ایران با تاریخ سی ساله انقلاب ‏فرق دارد.شخصیت های همیشه حاضر در صحنه حرفهائی می زنند که تازگی دارد. حرفها با قد و قواره نامزدها ‏و محدوده ای که باید در آن کار کنند نمی خواند.تازگی حرفها و حدیث ها چنان است که بدون امیدواری نسبت به ‏اجرای آن موج ایجاد می کند.حتی خاتمی که ظاهرا به اراده خود از صحنه خارج شد کاشف به عمل می آید که ‏پیغامی دریافت کرده و در اجرای پیغام صحنه را ترک کرده است. گزارش های اقتصادی که کارشناسان تدوین ‏می کنند از تخلفات دولت نهم خبر می دهد که رئیس آن دولت داعیه نامزدی در انتخابات را دارد. گزارش ها از ‏سانسور عبور کرده، انتشار می یابد و به انتخابات وجهه علمی بخشیده، از غلظت شعاری آن می کاهد.‏

هرگز نامزدها در انتخابات رئیس جمهور این چنین صریح سخن نمی گفتند و به کجرویهای یکدیگراشاره نمی ‏کردند. ورود به علل و عوامل مرگ زنده یاد سعیدی سیرجانی و مانند آن در رقابت های انتخاباتی مرسوم نبود. ‏هرگز نامزدی به احتمال تقلب در انتخابات اصرارنمی ورزید و برای ایجاد کمیته صیانت از آرا مردم و پیشگیری ‏از تقلب خطر نمی کرد.صدا و سیما سالهای سال است بی دغدغه خاطر تمام قد در خدمت یک نامزد قرار می ‏گیرد.این سازمان گردن کلفت دولتی در انتخابات سالهای سکوت و رکود ندیده بود جمعیتی معترض دورش حلقه ‏بزنند و بخواهند تا حساب پس بدهد و از صرف بی دریغ بودجه کشور برای تبلیغ یک نامزد خاص خود داری ‏کند.هرگز حریم کبریائی حسین شریعتمداری از سوی یکی از بزرگان انقلاب ویکی از برادران دینی و سیاسی اش ‏به گونه ای غیر قابل جبران دریده نشده بود.‏

همه اینها و بسیار تازگی های دیگر را شاهد شده ایم، بی آنکه انتظا رش راداشته باشیم.زنان و دانشجویان ایرانی ‏به گونه دیگری با این انتخابات برخورد می کنند. زنان بر مطالبات تاکید دارند، دانشجویان انتخابات را ازهر ‏زاویه بررسی کرده و به نقد می گذارند. دریک رویداد غیرمنتظره رهبر در نفی دستور رئیس جمهوری که ‏همواره او را تقدیر کرده دستور داده است و جمعی از اصولگرایان از میرحسین موسوی که وابستگی رسمی به ‏اصولگرایان ندارد حمایت کرده اند. ‏

هر اندازه بدبین و دلزده باشیم نمی توانیم این رویداد ها را ناگفته بگذاریم و بگذریم.‏

در بررسی رخدادهای انتخاباتی آینده نگری از گذشته دشوارترشده است. زد و خوردهائی چنان جدی در جمع ‏برادران دینی و دولتی نمی تواند فرجام آرام و موزونی داشته باشد. می شود خوش بینانه گفت دموکراسی دارد از ‏پنجره وارد می شود و خود را به مخالفانش تحمیل می کند. از طرفی نمی توان امید بست که جنگ تن به تن ‏برادران خوش عاقبت باشد و آنها با همان متانتی که در ذات دموکراسی است نتیجه انتخابات را به فرض صحت ‏بپذیرند و دست یکدیگر را بفشارند.احتمال خطر را نباید از نظر دور داشت.‏

وقتی نظام سیاسی ظرفیت های کافی برای هدایت انرژی انتخاباتی در مسیردموکراسی ندارد، در فقدان احزاب ‏مستقل سیاسی، در فقدان رادیو تلویزیون مستقل، در فقدان مطبوعات آزاد و انتخابات آزاد هر یک از نامزدها که ‏بازنده بشود، خود و تمام ایل و تبار و همراهانش کمر به نابودی برنده و ایل و تبارش می بندند. سیال شدن انرژی ‏در فضای سیاسی غیردموکراتیک جز این ثمری ندارد. با وجود دغدغه های فکری هنوز پرتو امیدی سوسو می ‏زند. شاید برخلاف نگرانی ها دموکراسی به جای در از پنجره وارد بشود!‏