صحنه

نویسنده
پیام رهنما

دلایل حضور سینماگران درتئاتر

تبعیض در دادن دستمزد به ستاره های از راه رسیده سینما و اهالی صحنه، این روزها یکی از پر چالش ترین موضوعات مربوط به تعاملات این دو هنر نمایشی است. موضوع اقتصاد تئاتر و دستمزد هنرمندان این هنر ارزشمند، همیشه یکی از چالش برانگیزترین مسائل مربوط به تئاتر بوده است.

در حالی که سال های گذشته شاهد حضور بازیگران و کارگردان های تئاتری در سینما بودیم این روزها شاهد این امر هستیم که چهره های شناخته شده سینما به تئاتر کشور باز می گردند. واقعیت این است که این روزها حضور کارگردانان و بازیگران  سینمایی در تئاتر روند رو به رشدی پیدا کرده است.اتفاقی که بازتاب های متعددی را در میان دو خانواده سینمایی و تئاتری با خود به ارمغان آورده است.گروهی موافق این جریان هستند و با عینک خوش بینی به آن می نگرند و عده ای نیز این جابه جایی ها را مقطعی دانسته و آن را به ضرر خانواده تئاتر می دانند.

بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران تئاتر معتقدند حضور چهره‌های مطرح و شناخته شده سینمایی تنهانباید برای جذب مخاطب باشد زیرا برخی کارگردانها تنها برای فروش بالا از چهره‌های مطرح سینمایی استفاده خواهند کرد و توجه به کیفیت اثر کمتر خواهد شد. باید این نکته را در نظر گرفت که برخی از چهره‌های مطرح بازیگری سینما دارای توانمندیهای بالایی هستند و در سالهای نه چندان دور در صحنه‌های تئاتر نیز حضور داشتند.



از سوی دیگر برخی اعتقاد دارند حضور چهره‌های سینمایی می‌تواند تأثیر مناسبی در جذب مخاطب داشته باشد و این امر خود باعث عمومی‌تر شدن تئاتر در سطح جامعه می‌شود. البته برخی تجربیات نمایشی نشان داده که مخاطب تنها از حضور یک چهره‌ سینمایی در اثری نمایشی لذت نمی‌برد و سطح کیفی کار را نیز مدنظر قرار می‌دهد. پایین بودن سطح کیفی برخی نمایشها در دو سال گذشته باعث شد تا با وجود حضور چهره‌های شناخته شده بازیگری سینما استقبال از آن آثار قابل توجه نباشد.

با افتتاح تماشاخانه ایرانشهر و آغاز بحث خصوصی سازی تئاتر در آن مرکز به تدریج کارگردانان سینما برای حضور در تئاتر اعلام آمادگی کردند.داریوش مهرجویی نمایشنامه “درس ” اوژن یونسکو را به صحنه کشاند و با فروش 120 میلیونی این تئاتر به رکوردگیشه ای  تحسین برانگیزی در فروش تئاترهای سال های اخیر دست پیدا کرد.“درس” به کارگردانی داریوش مهرجویی البته بازتاب های زیادی را با خود به همراه داشت.حضور محمدرضا خاتمی درجریان اجرای این نمایش و حمله لباس شخصی ها به مرکز ایرانشهر تعطیلی این نمایش را زودتراز موعد مقرر فراهم ساخت.

پس از مهرجویی پارسا پیروزفر نمایشی را تحت عنوان “گلن گری گلن راس” کارگردانی نمود.تئاتری که پس از دو ماه اجرا هفته گذشته به پایان رسید و جای خود را به دیگر کارگردان مطرح سینمای ایران،کیومرث پوراحمد داد.پوراحمد نیز این روزها با ترکیب بازیگران تئاتری خود در نخستین تجربه کارکردانی اش درنمایش، اثری از اصغر عبدالهی را به صحنه آورده است.خرده خانم که روایت روز ترور ناصرالدین شاه قاجار می باشد در قالبی کمدی و روحوضی به اجرا می رود.

تهمینه میلانی هم از دیگر کارگردان سینما است که اخیرا درباره حضورش در تئاتر ابراز تمایل کرده است.وی درباره کارگردانی درنمایش می گوید:اخیرا متنی را به نگارش درآورده ام که تنها خودم می توانم آن را اجرا کنم و منتظرم تا مجوزآن آماده شود و به ما ابلاغ کنند.

 

“اینجا تهران است، صدای ما را از مشهد می شنوید” هم نام نمایشنامه ای از عبدالرضا کاهانی است که قرار بود همزمان با نمایش خرده خانم به صحنه ایرانشهر بیاید اما درنخستین روزهای تمرین این نمایش خبر از توقیف متن توسط شورای نظارت و ارزشیابی آمد.به این ترتیب کاهانی در نخستین تجربه اش که قرار با همکاری مهدی هاشمی و حسن پورشیرازی داشت به بن بست رسید.

روز دربررسی این موضوع نگاهی دارد به برخی از نظرات هنرمندان دو هنر سینما و تئاتر.

 

 

حسین محب اهری:

تئاتر در ایران مانند سایر هنرهای والا و فاخر با معضلات بسیار زیادی دست و پنجه نرم می­کند. از یک سو مخاطب اندک، از سوی دیگر درآمد ناچیز و علاوه بر همه­ی این­ها هزینه­های سنگین نمایش.

اخیرا با رکود بیش از پیش تئاتر در ایران مسؤلان امر برای رهایی از این رکود تصمیم گرفتند از ستارگان سینما که سابقه­ی فعالیت در تئاتر را نیز داشته­اند برای بازی در تئاتر استفاده کنند. غافل از اینکه این تصمیم اگرچه ممکن است به صورت مقطعی و سطحی مخاطب عام و غیرحرفه­ای را جذب کند اما این کار جز پر فروش کردن موقتی گیشه از نظر اقتصادی چندان کمکی به تئاتر نخواهد کرد زیرا اجرای این طرح مستلزم پرداخت دستمزدهای هنگفت به بازیگران مطرح سینماست تا بتوان آنان را به  سوی تئاتر کشاند.

 

 

قطب الدین صادقی:

بهره گرفتن از بازیگران صاحب چهره، بیش از آن که به کار هنر بیاید یک حقه تجاری است. درواقع دستمزد زیاد دادن به هنرپیشه های صاحب چهره، به خاطر اولیتی است که گیشه برای سیاست گذاران تئاتر دارد. این در حالی است که بسیاری از بازیگران این هنر به معنای واقعی حق آب و گل دارند و از زندگی شان برای آن مایه گذاشته اند. برخی هنرمندان سینما قسمت اضافه وقتشان را صرف تئاتر می کنند و البته تعهدی هم به آن ندارند.صادقی به یکی از خاطراتش از حضور یک بازیگر سرشناس در تئاتر اشاره کرد و توضیح داد: این بازیگر مطرح بعد از چند شب بازی در نمایش، به خاطر پیشنهاد بازی در یک پروژه سینمایی و بدون هماهنگی ناگهان از بازی در نمایش انصراف داد و کارگردان با تعداد زیادی از مردم رو به رو شد که تنها برای دیدن وی به تماشاخانه ایرانشهر آمده بودند. گروه نمایش ناچار شد بلیط عده زیادی از مردم را پس بدهد.می بینیم که فرضیه اصالت اثر و نمایشنامه در یک اجرای پرفروش کم و بیش باطل است زیرا حقیقت این است که تعداد زیادی از مردم غیر حرفه ای تنها برای از نزدیک دیدن بازیگران محبوبشان بلیط تئاتر را خریداری می کنند. واضح است که مسئولان این کار را می کنند تا حمایت مالی خود را از تئاتر کاهش دهند. این کار در واقع انداختن بار مالی این هنر به دوش تماشاچی است. این تصمیمات کاملا ضد فرهنگی و غیر اخلاقی است و باعث نابودی تئاتر کشور خواهد شد. به کار بردن یک چنین حقه ای مورد تأیید هیچ یک از اهالی تئاتر نیست. پولی که دولت باید برای حمایت از افزایش خلاقیت و پرورش استعدادهای تئاتری خرج کند، در واقع به بیت المال تعلق دارد و ما حق داریم سؤال کنیم حالا که قرار است درآمد تئاتر از حضور ستاره های سینما و فروش گیشه، که همان جیب مردم است تأمین شود، این بودجه مربوط به تئاتر کجا مصرف خواهد شد.

 

تهمینه میلانی:

 تئاتر کار تخصصی است و شاید لازم نیست ما همه عرصه‌های تخصصی را امتحان کنیم. ولی به هیچ‌کس هم نمی‌توانیم بگوییم تو حق نداری کار کنی. این تنگ‌نظری است. من معمار هستم و فضا برایم بسیار اهمیت دارد. به نظرم فضای تماشاخانه ایران‌شهر بسیار دعوت‌کننده است. بعد از مدت‌ها در یک سالن نمایش، احساس کردم به تماشاگر احترام می‌گذارند.

 

رضا فیاضی:

در تئاتر دولتی این تصمیم گیری ها ممکن است خطرناک باشد. پیش از هر اقدام رسمی باید این موضوع به دقت تحلیل شود. صرف این که مسئولان تصور کنند حضور ستاره ها مخاطب را جذب تئاتر می کند کافی نیست و باید افراد متخصص زوایای مختلف قضیه و عواقب آن را بررسی کنند. گاهی ممکن است حضور سرشناس ترین هنرپیشه ها تأثیری در فروش تئاتر نداشته باشد.از طرف دیگر ما در سینما چهره های سرشناسی داریم که کارشان را با تئاتر آغاز کرده و در اجرای نمایش موفق هستند. اگر قرار است چهره های سینما را به خاطر جذب گیشه به سمت تئاتر بیاوریم، بهتر است از حضور این افراد استفاده کنیم تا به کیفیت کار تئاتر نیز آسیبی نرسد. امثال رضا کیانیان و مهدی هاشمی نمونه های بسیار خوبی برای حضور درخشان در این عرصه هستند.

 

داود فتحعلی بیگی:

ببینید اگر هنرپیشه سرشناسی به تئاتر می آید به دلیل این است که می تواند مردم را به سالن بکشاند. بنابراین دستمزد وی نیز از بودجه عمومی تئاتر داده نمی شود بلکه از محل فروش به دست می آید. این هیچ ربطی به بودجه دولتی تئاتر ندارد. البته تجربه نشان داده است که خیلی از هنرپیشه های سرشناس سینما نتوانسته اند نظر مخاطبان را جلب کنند و تئاتر فروش خوبی نداشته.مسأله این نیست که من موافق و یا مخالف حضور چهره های سرشناس در تئاتر باشم ولی در شرایط کنونی دادن دستمزد زیاد به سینمایی ها یکی از راه هایی است که به نظر برخی می رسد. همه تئاتر وجه هنری آن نیست و عده ای هم تنها برای سرگرم کردن مخاطب نمایش به روی صحنه می برند. بنابراین نه می توان استقبال تماشاگر را دلیل بر خوب بودن تئاتر دانست و نه استقبال نکردن او را.نباید تصضور کنیم تئاتر خوب لزوما اثری است که تماشاگر پسند نباشد. تجربه اجرای بزرگانی همچون رحمانیان، بیضایی و رفیعی نشان می دهد که تئاتر هنری هم در کشور ما مخاطبان خود را دارد. به علاوه باید گفت که تالاری مانند چهارسو، با ظرفیت 150 تا 200 تماشاگر،‌ اصولا ظرفیت جذب تماشاگر را ندارد و با وجود بزرگترین هنرپیشه ها نیز نمی تواند درآمد زا باشد.

 

جمشید مشایخی:

راه حل جذب استقبال مردم در هنر تئاتر استفاده از هنرمندان بی تجربه در این زمینه نیست. موفقیت یک تئاتر وابسته به شهرت بازیگر آن نیست بلکه به متن و تبهر بازیگر مربوط است. برای بازیگر شدن در هنر تئاتر سال ها تمرین و ممارست لازم است. نمی توان از کسی که به واسطه بازی در سینما و تلویزیون به عنوان هنرپیشه پذیرفته شده است انتظار داشت که از پس نقش های پیچیده تئاتر بر آید. خود من وقتی پس از سال ها می خواستم به تئاتر بازگردم از کارگردان خواستم یک ماه به صورت خصوصی با بنده تمرین کند تا به شرایط گذشته بازگردم.