دادستانی تهران، به ریاست سعید مرتضوی “با تکمیل تحقیقات مقدماتی در رابطه با 15 نفر از جنایتکاران رژیم اشغالگر اسراییل به موجب مقررات بین‌المللی و قوانین داخلی درخواست جلب بین‌المللی این جنایتکاران را به اتهام جنایات جنگی در غزه به پلیس بین‌الملل (اینترپول) تحویل داد”. و البته که از یک دادستانی سراسر پای بند به قانون و یک “مقام قضایی” چون سعید مرتضوی، انتظاری جز این نیز نمی رود.
پس ما نیز می آموزیم و خطاب به مسئولین جمهوری اسلامی می گوییم: ما به عنوان تعدادی از شهروندان ایرانی پرونده یک “جنایتکار قضایی” رابعد از تحقیقات مقدماتی و قانونی آماده کرده ایم. تنها مشکل این است که نمی دانیم این پرونده را به کجاباید تحویل دهیم که خانه از پای بست ویران است.
در آغاز لازم به ذکرست که این خواست “نتیجه تحقیقات این مرحله از پرونده بوده که ارایه‌ی مدارک و مستندات آن تکمیل شده است و نسبت به شناسایی کامل سایر جنایتکاران که اقدامات تحقیقی در مورد بیش از یکصد نفر از آنان در جریان است و درخواست صدور اخطار قرمز برای سایرین در مراحل بعدی پرونده انجام خواهد شد.”
مشخصات این جنایتکار به شرح ذیل است:
سعید مرتضوی، ضابط قضایی دادگستری یزد،قاضی دادگاههای کرمان و یزد،دادگاه امنیت تهران، دادگاه مطبوعات و دادستان تهران در سال های پس از اصلاحات تا امروز.
فعالیت های او تا آنجا که مستندات قانونی وجود دارد ـ از پرونده تجاوز یزد که بگذریم ـ با قلع و قمع مطبوعات، دستگیری، شکنجه و صدور حکم زندان برای روزنامه نگاران آغاز شد.فعالیت های بعدی او عبارت بود از: دستگیری وبلاگ نویسان، دانشجویان،راه اندازی پرونده های جعلی برای فعالین مدنی، سیاسی، زنان… برخوردهایی که همواره همراه با شکنجه و اعتراف گیری، پرونده سازی و در گام های بعدی،ورود مستقیم به سلول ها بوده است.در راستای برداشتن همین گام بعدی بود که ـ بر اساس گزارش رسمی مجلس شورای اسلامی ـ زهرا کاظمی با ضربات کفش وی جان خود را از دست داد تا “مدیرنمونه” جمهوری اسلامی، دستانش به خون نیز آلوده شود.
سپس از آنجا که “جنایت” همواره دست دردست “خیانت” وارد می شود،دوستان “مدیر نمونه” خبر دادند که سعید مرتضوی در پرونده “فروش سوالات کنکوردانشگاه آزاد در سال۸۲” هم دست داشته است. خبر خرید و فروش زمین ها هم رسید؛ چک های سفید مفسدان اقتصادی و…
ودر این شرایط،جنایت کار و خائن را چاره چیست جز بستن دهان های حق گو؟ و کدام “حق”، از همه “حق” تر آنگاه که مادری، صدای فرزند شکنجه دیده اش می شنود و فریاد می زند؟و چه “ناحقی” از این “ناحق” تر که قاضی ای به مادری بگوید: “ما هنوز شکنجه نکرده ایم که بفهمید شکنجه یعنی چه!“
همان مادری که باز فرزندش در بند است: مادر مجید توکلی
چنین است که پرونده سعید مرتضوی، کارش از تحقیقات مقدماتی گذشته؛ و حتی اسامی همکاران وی نیز آماده شده است.
پس از نوشته خود او مدد می گیریم و می نویسیم: “ضمنا برخی از شکات این پرونده عبارتند از: 1- فرزند زهرا کاظمی 2- مادران خونین دل دانشجویان امیرکبیری3 ـ سازمان‌های غیر دولتی ایرانی، از جمله کانون مدافعان حقوق بشر 4- حقوقدانان ایرانی 5- جمع کثیری از زنان ایران 6- جمع ممنوع الخروجی ها7ـ روزنامه نگاران بیکار8 ـ همه آنان که به همت مرتضوی از راه یافتن به دانشگاه محروم شده اند 9 ـ وبلاگ نویسان 10 ـ…
در پایان ما نیز به سبک نگارندگان نامه دادستانی “پرداستان” جمهوری اسلامی امیدواریم “با همکاری و همراهی تاریخ، تعقیب و مجازات این جنایتکار کامل شود.“