حدود سه ماه تا زمان برگزاری انتخابات مجلس شورا و مجلس خبرگان در ایران مانده، و آخرین تلاشها برای ائتلاف و اتحاد نیروهای سیاسی همسو در حال انجام است. از یک طرف راستگرایان هنوز موفق به شکستن سدهای اختلافشان نشده اند. اختلافهای درونیشان را کاهش دهند و از سوی دیگر گفته میشود که هواداران دولت در حال برنامهریزی برای ایجاد ائتلاف گسترده نیروهای همسو با دولت - از ناطق نوری تا سیدمحمد خاتمی هستند.
در حالی که جناح تندرو بدترین روزهای خود را می گذراند و از اثر مخرب هشت سال حمایت از دولت احمدی نژاد هنوز از کما خارج نشده است اما رسانه های تبلیغاتی این جناح مانند چند خبرگزاری و روزنامه کیهان می کوشند تا با تلاش در ایجاد ترس و شکاف در اصلاح طلبان و میانه روها از اتحاد آنان جلوگیری کنند. در همین حال اصلاح طلبان نیز هنوز برنامه ای برای ایتلاف با میانه روها و اعتدالیون هوادار دولت معرفی نکرده اند.
هر دو جناح بی مهابا یکدیگر را شکست خورده و بی مشتری می نامند و خود را موفق، در حالی که به گفته یک فعال سیاسی نه اصلاح طلبان امید کافی دارند که به انتخابات راه داده می شوند و نه اصولگرایان امیدی دارند بتوانند جناح های متنافر پایداری، مصباح یزدی، قالیباف و هواداران لاریجانی را به هم نزدیک کنند.
در حالی که جناح اصلاح طلب از تورم نام های رای آور در رنج است چرا که از محمد خاتمی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، عبدالله نوری و طیف گسترده ای از میانه روها برخوردار است جناح مقابل از اطمینان به کسانی که در گذشته راستگرا خوانده می شدند هم برخودار نیست.
روز پنجشنبه علی لاریجانی، رئیس مجلس که در سالهای اخیر از متحدان سابق خود فاصله گرفته و در حال تلاش برای ساماندهی نیروهای نزدیک به خود بوده، تلویحا تائید کرد که همچنان با اصلاحطلبان اختلاف دارد. لاریجانی در پاسخ به سوالی که از “مصادره” او و حجتالاسلام ناطق نوری توسط اصلاحطلبان پرسیده بود، تاکید داشت: “ما که اموال نیستیم که ما را مصادره کنند. افراد با فکرشان معرفی میشوند. آنها نباید این طور فکر کنند.”
او درباره احتمال ائتلاف با اصلاحطلبان هم گفته بود: “من هم این را در رسانه ها شنیده ام و چیزی بیش از این نبوده است. هنوز مسائل انتخابات، شکل عملیاتی به خودش نگرفته است. برخی تشکل ها به شکل سنتی مشغول فعالیت هایی هستند. ساختار انتخابات در کشور ما بیشتر نماینده محور است تا احزاب محور. هنوز تشکل ها و جریانات حزبی چندان فعال نشده اند که به دلیل عدم وحدت در میان آنهاو یا به نتیجه نرسیدن سازوکارهاست.” لاریجانی همچنین تاکید داشت: “تقسیم بندی میان اصلاح طلبی، اصولگرایی و اعتدالی خیلی دقیق نیست.اصولگرایی یعنی قائل بودن به اصول در روش و یک پایه عقلی دارد. اصلاح طلبی هم شعار خوبی است که در اموری که لازم است، اصلاح صورت بگیرد. اعتدال هم همینطور. اینگونه نیست که اگر کسانی این تابلوها را بلند می کنند، دیگران در زمره آن نیستند.”
همزمان با این سخنان، اظهارات محمدرضا خاتمی، عضو جبهه مشارکت نیز منتشر شد که در دانشگاه تهران با تاکید بر لزوم “حفظ مرزهای هویتی در ائتلافهای سیاسی”، گفته بود: “ما برای شخصیتهایی مثل ناطق نوری احترام قائلیم اما ناطق نوری وقتی ناطق است که محور اصولگرایان باشد؛ او نمایندهای از طرف ما نیست که وی را در لیست خود قرار دهیم.” او تاکید داشت: “لاریجانی و ناطق باید خودشان محور باشند و اصولگرایان عاقل و معتدل باید با هم متحد شوند و جناح قوی تشکیل دهند و رقابت کنند که در این صورت جایی برای تندروها نمیماند. اشتباه اصولگرایان عاقل این است که با تندروها یا پایداری ائتلاف کنند؛ اصولگرایی هم مرام خود را دارد و بهتر است به صورت محترمانه رقابت کنیم.”
به این ترتیب به نظر میرسد که امکان انتشار لیست مشترک میان اصلاحطلبان و راستگرایان سنتی منتفی شده باشد. با اینهمه گفته میشود که نیروهای نزدیک به دولت روحانی، ائتلاف را راستگرایان سنتی را به ائتلاف با صلاحطلبان ترجیح میدهند.
شاید به همین دلیل است که چند روز پیش محمدرضا عارف خطاب از هواداران دولت خواست که راه خود را از اصلاحطلبان جدا نکنند. بر اساس گزارشی که هشتم آذر در روزنامه شرق منتشر شد، محمدرضا عارف گفته بود: “توصیه ما به دوستانمان در جریان اعتدال این است که همانگونه که در انتخابات ۹۲ با وحدت و همگرایی موجب پیروزی آقای روحانی شدیم در انتخابات مجلس هم بهتر است با ارائه یک لیست واحد زمینهساز پیروزی تفکر اصلاحطلبی و اعتدالگرایی شویم و تدبیر حکم میکند دوستان جریان اعتدال راه خود را از اصلاحطلبان جدا نکنند تا انشاءالله در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ هم با مشکلاتی روبهرو نشویم.”
پیش از آن هم عبدالله نوری طی سخنانی معنی دار خطاب به حسن روحانی گفته بود: “جناب آقای روحانی و دولت محترم فراموش نکنند پایگاه رأی و بدنه اجتماعی حامیشان اغلب کسانی بودند که از بیقانونی و تضییع حقوق شهروندی و تنگ نظریها به ستوه آمدند و با امید رهایی از این وضعیت راهی متفاوت را برگزیدند. معتقد هستم یکی از خواستهای اکثریت مردم در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، تغییر فضای سیاسی و احیای حقوق شهروندی و مدنی تکتک شهروندان از دولت تدبیر و امید بوده و هست. تمرکز دولت و جناب آقای روحانی بر مسائل بینالمللی و اقتصادی که شاید بهگونهای با یکدیگر مرتبط هم هستند، مسئولان را از وضعیت سیاست داخلی و حقوق شهروندی غافل نکند.” او البته از اصلاحطلبان هم خواسته بود که “براساس رویکرد دولت در مباحث مختلف”، پیروزی و شکست خود را نبینند و از فضای موجود برای فعالیت بیشتر استفاده کنند.
با اینهمه به نظر میرسد که هنوز برای مشخص شدن نتیجه ائتلافهای نهایی در میان نیروهای سیاسی زمان مناسب فرا نرسیده است و تا زمان انتخابات امکان اتفاقات تازه همچنان وجود دارد.
البته نگرانی اصلاحطلبان تنها مربوط به سرانجام ائتلافهای پیشین با هواداران دولت نیست. احتمال ردصلاحیت گسترده توسط شورای نگهبان هم خطر دیگری است که اصلاحطلبان را تهدید می کند. چند روز پیش سید محمود میرلوحی، از فعالان اصلاحطلب گفته بود: “مطلوب ما این است که شورای نگهبان به خصوص در بحث بررسی صلاحیتها قانون را رعایت کند، اما مشکل این است که متاسفانه بسیاری از افراد تندرو مرتب از زبان شورای نگهبان برای رقبای خود خط و نشان میکشند، برای همین این نگرانیهست که برخی در فکر انجام رایزنی هستند، درحالیکه نباید اصلا نیاز به رایزنی باشد.“