به گفته کارشناسان بسیاری، زمانی که رییس جمهور آینده امریکا به سمت خود برگزیده شود، ایران اصلی ترین پرونده سیاست خارجی ایالات متحده خواهد بود. سخنرانی نمایشی و فتنه انگیز رییس جمهور ایران، احمدی نژاد، در برابر دانشجویان دانشگاه کلمبیا و سپس در مقابل مجمع عمومی سازمان ملل، ایران را به طور موقت در مرکز توجهات ریاست جمهوری امریکا قرار داد.
ولی همان طور که رییس یکی از مراکز پژوهشی و تحقیقاتی محافظه کاران آمریکائی بدان اشاره کرده، “ایالات متحده در برابر ایران همچنان در حال تعریف سیاست خود است”.
در اردوگاه کاندیداهای جمهوری خواه ریاست جمهوری امریکا، اتخاذ یک شیوه جنگ طلبانه به طور آشکارا امتیازاتی را به ارمغان آورده است. یکی از این کاندیداها [رومنی] خواستار متهم کردن احمدی نژاد به جنایات جنگی شده و دیگری [تامپسون] به قطع هرگونه کمک از سوی بانک جهانی به ایران اشاره می کند، در حالی که دیگران [مک کین] زمزمه “بمب! بمب! بمب!” سر داده اند. زمانی که از گروه سوم جویای نظرات شان در مورد ایران می شویم، تنها این زمزمه را می شنویم. دموکرات ها نیز آنچنان مخالف شیوه های جبرانه به نظر نمی رسند. ولی تنها چیزی که از اهمیت بسیار برخوردار است، خواسته ها و نیات کاخ سفید می باشد.
یکی از مخاطبان لوپوئن که نخواست نامش فاش شود گفت: “رییس جمهور به طور آشکار اظهار داشت که این مشکل را تا قبل از دوره ریاست جمهوری خود [اوایل سال 2009] حل و فصل خواهد کرد.” ولی هنوز راه حلی مبنی بر یک مداخله نظامی احتمالی در دستور کار نیست. در حال حاضر، وزیر خارجه کاندولیزا رایس وظیفه رسیدگی به این پرونده را برعهده گرفته و خانم رایس به دنبال یک “راه حل دیپلماتیک برای خروج از این بحران” است.
او می افزاید: “ حتی اگر معاون رییس جمهور [چنی] و اطرافیانش در مورد حمله به ایران با قاطعیت رفتار کنند و از تغییر حکومت در این کشور سخن گویند، ولی فعلاً هیچ اردوگاهی با حمله علیه ایران موافق نیست و هیچ نشانه ای نیز در این زمینه وجود ندارد. در حقیقت، اینها خواسته هایی هستند که مدتها ذهن این افراد را مشغول کرده، ولی تاکنون کاری از پیش نبرده اند.“
به گفته همین منبع، یکی دیگر از نشانه ها این است که رییس جمهور بوش دعوت به ضیافتی را که به مناسبت چاپ آخرین کتاب نورمن پادهورتز [مقاله نویس محافظه کار] برگزار شده بود، رد کرد. کتاب او به نام “جنگ جهانی چهارم، کشمکش طولانی علیه اسلام فاشیستی” دقیقاً در تاریخ 11 سپتامبر به بازار امریکا وارد شد.
در ماه ژوئن، رییس مجله کومانتری مقاله بلندی تحت عنوان “پرونده بمباران ایران” را به چاپ رساند که در آن از دولتمردان ایالات متحده خواسته شده بود به ایران حمله کنند. در واقع، بوش نخواسته بود که حضورش به عنوان نشانه توافق او با این فرضیه تعبیر شود.
این منبع در پایان می افزاید: “مطمئناً اگر شواهد معتبر و مدارک قانع کننده ای به مانند حالت سوریه وجود داشت، گزینه نظامی علیه ایران اجرا می شد. ولی در حال حاضر پس از ماجرای عراق، هیچ کس مایل نیست که جنگ جدیدی علیه ایران به وقوع بپیوندد.“
منبع: لوپوئن، 10 اکتبر
مترجم: علی جواهری