نگاهی به نمایش “ملی” نوشته هنگامه مفید و کارگردانی افسانه زمانی
تخیل، شگفتی و اعجاب در ملی
نویسنده: هنگامه مفید. کارگردان: افسانه زمانی. بازیگران: وحید آقا پور، گلبرگ ابوترابیان، معصومه کاظمی، پریناز لطف اللهی، فرزین محدث، مهشاد مخبری، مریم معینی، غزاله مرادی. طراح صحنه: رضا مهدیزاده. موسیقی: عبدالله آتشانی.
خلاصه نمایش: نوکر خانه زاد می خواهد با سلطنت به اجبار بیگم خانوم ازدواج کند. اما نوکر، خودش بمانی را در نظر گرفته است. از آن طرف هم مَلی عاشق و دلباخته این دختر است. حتا نوکر بو برده که مَلی دختر نیست، بلکه پسری است در لباس زنانه. او هر چه می کند چون به ظاهر خل و چل است، کسی به او محل نمی گذارد.
ملی گرچه نمایشی است که به لحاظ بصری و زیبایی شناسی جذابیت های لازم را برای مخاطب دارد اما گذشته از این بهره گیری از مواد کهن، انرژی خاص خود را به همراه دارد و مخاطب را به شکلی تدریجی با مفاهیمی که جزئی از ذخائر فرهنگی ایران است، آشنا می کند.
این نمایش بدون مهارت، معرفت و زیستن در حال و هوا و جهان اش حاصلی در پی نخواهد داشت و هنرمند خود را در آن پیدا نمی کند مگر با زیستن در جهان آن و معرفت نسبت به وجوه خود بنیاد و اصیل اش. تکنیک در اینگونه نمایش ها محصول یادگیری الگو و سپس تکرار آن نیست، بلکه محصول مشق، تکرار و دیدن جهان در قاب آن گونه نمایشی است، بنابراین عالم نمایش “ملی” عالم بصری خاص خود را دارد که از درون هویت فکری خود بیرون می آید. این شیوه نمایشی امکانی است برای بازیابی تخیلی که قرن ها به سبب تحولات و جانشینی هایی غیر از نمایش و هنر در ایران از بین رفته است. نمایشی سرشار از راز، تخیل، شگفتی و اعجاب که داشتنش نعمت است و نبودش نقصان و سراسر حسرت. اجرای افسانه زمانی از نمایشنامه هنگامه مفید اینک اصلی ترین نقطه حفظ این نمایش مهم است. دیدن و جدی گرفتن نمایش هایی از این دست شاید سبب احیای این گونه نمایشی در ایران و یافتن دوباره آن از میان تاریخ غبار آلود و پر از سایه تئاتر ایران شود.
نمایش “ملی”را باید نمایشی عروسکی با توصیفات تئاتری تخت حوضی نامید که از عناصر و شیوه این گونه نمایش به خوبی بهره میبرد. طراحی صحنه مختصر و استفاده از حداقل ابزار و وسایل که با حضور گروه بازیگران در صحنه قرار دارد اجرای این گونه نمایش و بازی در بازی شخصیتها را باور پذیر میکند. موسیقی زنده هم با استفاده از اشعار و ملودیهای ایرانی و همخوانی گروهی، فضای خوبی در کلیت نمایش ایجاد میکند. یکی از نکات مثبت نمایش حضور موفق گروه بازیگران نمایش است که در خلق شخصیتهای متنوع به خوبی هدایت شدهاند.
تأکید کارگردان بر زنده وعروسکی بودن این اجرا قابل تأمل است. او همیشه به سراغ متنهای نمایشی میرود که بتواند در قالب زنده، وجه عروسکی آن را دراماتیکتر کند.
استفاده از میزانسنهای جدید و خلاق در این نمایش قابل تحسین است. عروسکهایی که مرتب با بازیگران در یک صحنه و در یک اتفاق نمایشی جابجا میشوند و گاه هر شخصیت با دو بازیگر در صحنههایی خاص، یک میزانسن و حرکت نمایشی را تکرار میکنند.
یکدستی و یک شکلی این عروسک هاکه در لباس و ظاهر یک مدل هستند، به ویژه پوشانده شدن صورت بازیگران با روبندههایی یک شکل برای پنهان کردن تفاوتهای ظاهری بازیگران به منظور تأکید بر یکسانی تقدیر موروثی این عروسک ها با بازیگران قابل توجه است.
درمیان بازی بازیگران و عروسک گردانان فرزین محدث یکی از جذاب ترین و تاثیرگذارترین بازی های خود را در نمایش به نمایش می گذارد. استفاده مناسب از فیزیک و پرهیز از صداسازی تصنعی و رابطه باورپذیر با سایر اشخاص باعث شده که با وجود بازی او در نقش یک کاراکتر و تیپ شناخته شده، کار او یکی از نکات ارزنده نمایش تلقی شود.
در اجرای زمانی که نه میتوان آن را اجرایی کاملاً عروسکی دانست و نه اجرایی زنده، عناصر نمایشی و آلمانهای جذابی برای شاعرانه شدن فضای نمایش به کار گرفته میشود که جای بررسی دارد.
شکل تعمدی استفاده از عروسک در این اجرا کاملاً در جهت مفهوم اثر و پررنگ کردن وجه دراماتیک آن است: زنانی که چون عروسک بیتدبیر و بدون اراده شخصی در دنیایی از افکار مورثی متعصب و عقاید سنتی در طول قرنها توسط جامعه ایدئولوژیک خود به بازی تکراری سرنوشت و عقوبتی یکسان گرفتار میشوند.
البته ناگفته نماند این استفاده دوگانه از عروسک و عروسکگردان در یک لحظه و جابجایی این دو با هم هرچند ایده خلاقی است اما موجب کند شدن ریتم در کارگردانی شده و به نوعی ایدههای تصویری و نمایشی کارگردان آن قدر ذهن مخاطب را درگیر میکند که متن شاعرانه و عمیق هنگامه مفید نمیتواند قدرت اثرگذاری را که از یک اجرای کلاسیک بر مخاطبش دارد در این اجرا هم داشته باشد و تماشاگر برای درک مفهوم اثر نویسنده باید مدتی با خودش کلنجار برود.
با همه ی این تفاسیر اما باید گفت نمایش ایرانی “ملی”متناسب با فرهنگ و آداب و سلیقه مخاطب شکل گرفته است. توجه افسانه زمانی به این شیوه نمایشی در جای خود شایسته تقدیر است.