پتریک جی بوچانان
آیت الله خامنه ای، رهبر ایران در ماه فوریه اعلام کرد که داشتن سلاح اتمی گناه و بر ضد الله است.
همچنین منابع اطلاعاتی آمریکا در دسامبر 2007 و بار دیگر در سال 2011 اعلام کردند که ایران هرنوع برنامه برای ساخت سلاح اتمی را کنار گذاشته است.
آیا آیت الله دروغ می گوید؟ آیا اظهارات منابع اطلاعاتی آمریکا اشتباه است؟
در تاسیسات اتمی نطنز، اورانیوم با غلظت 5 درصد تولید می شود و سایت فردو که اورانیوم 20درصد تولید می کند، هردو تحت نظارت دائم سازمان ملل هستند. ایران پیشنهاد داده درصورتیکه غرب ایزوتوپ های مورد نیاز برای مصرف پزشکی را در اختیار ایران قرار بدهد و کمی از شدت تحریم ها بکاهد، حاضر است دست از غنی سازی 20 درصد بردارد.
آمریکا گفته است هیچ معامله ای با ایران نمی کند. ایران باید بطور کامل و برای همیشه دست از غنی سازی اورانیوم بردارد.
همین جا است که مذاکرات به بن بست می رسد. ایران اصرار دارد بعنوان امضا کننده پیمان منع تولید سلاح حق غنی سازی اورانیوم برای استفاده صلح آمیز را دارد. در این مورد، مردم ایران پشت دولت می ایستند.
آیا این بن بست باید منجر به جنگ شود؟
فرض کنید که ایران سوخت اتمی با غلظت پایین را در یک برنامه پنهانی به تولید اورانیوم با غلظت بالا تبدیل کرده است. روند تبدیل آن به بمب اتمی بجای چند سال فقط چند ماه طول می کشد. بعد ایران دست به آزمایش کلاهک هسته ای می زند که چند ساعت بعد جهان از آن باخبر می شود. در اینجاست که ایران دیگر اتمی شده است و ما زمان داریم تا مدت ها قبل از اینکه فرصت از بین برود، وارد عملیات نظامی شویم.
اسرائیلی ها با صدها سلاح اتمی احتمالا قبل از ما از این موضوع باخبر خواهند شد. با ترسی که از ایران دارند دست به هرکاری می زنند تا جلو دستیابی ایران به سلاح اتمی را بگیرند.
در خبر ها آمده: محمود احمدی نژاد یک فرد متعصب است که تهدید کرده اسرائیل را از نقشه جهان محو خواهد کرد. نباید به او اجازه داد که به سلاح اتمی نزدیک شود.
با این حال این حرفی است که احمدی نژاد سال ها پیش گفته است و باید بدانیم که او بر امور نظامی ایران هیچ کنترلی ندارد، او در مورد جنگ تصمیم گیرنده نیست و ماه ژوئیه سال آینده دوره ریاست جمهوری اش به پایان می رسد و به دانشگاه اش بر می گردد.
آیا آمریکا از احمدی نژاد می ترسد؟
گیدئون راچمن، نویسنده فایننشال تایمز این بحث را دارد که حساسیت بیش از حد ما در مورد ایران، ما را در مورد خطر بزرگ تر کور کرده است. پاکستان بیش از ۱۰۰ بمب اتمی دارد و هر روز به تعداد آن افزوده می شود و سیاست ضد آمریکایی در این کشور بیشتر از ایران است. او می نویسد:
“پاکستان فن آوری ساخت بمب اتم را در اختیار کره شمالی، لیبی و ایران گذاشته است. در سال ۱۹۹۹ نزدیک بود که وارد یک مناقشه اتمی خطرناک با هند بشود. از لحاظ تروریسم، اسامه بن لادن سال ها در خاک پاکستان زندگی می کرد و مناطق روستایی این کشور هنوز مهم ترین پایگاه های القاعده هستند.”
“پاکستان محل شکل گیری حملات تروریستی در بمبئی در سال ۲۰۰۷ بود که در آن ۱۶۴ نفر کشته شدند. اگرچه دولت پاکستان این حملات را محکوم کرد اما شواهد محکمی وجود دارد که این حملات تروریستی به وزارت اطلاعات پاکستان ربط داشته اندو اگر حملات بمبئی از ایران صورت گرفته بود، غرب در مورد اینکه ایران حکومت حامی تروریسم است، جنجال بپا کرده بود.”
از هر ۱۰ پاکستانی، ۷ نفر آمریکا را دشمن خود می دانند. حمله هوایی با نظارت اوباما، منجر به کشته شدن تعداد زیادی پاکستانی شد و این رقم افزایش پیدا کرد. درحالی که ۴۴ سناتور آمریکایی از اوباما خواسته اند به گفتگو ها پایان بدهد و تحریم ها را تشدید کند و آماده جنگ شود، هواپیما ها و کشتی های جنگی آمریکا به سمت خلیج فارس در حرکت هستند. این درحالی است که ایران دست به آزمایش موشکی زده که قادر است اسرائیل و پایگاه های آمریکا را در منطقه هدف قرار بدهد و ناوگان نظامی اش را در خلیج فارس افزایش داده است.
اوتو فون بیسمارک می گوید حمله پیشگیرانه یک خودکشی از ترس یا مرگ است. آیا آمریکایی ها دارند وارد یک جنگ غیر ضروری دیگر می شوند؟
آیا دیگر کسی مانند ریگان یا ریکژاویک نمی تواند با رهبران ایران مذاکره کند و این تضمین را بگیرد که ایران به سمت اتمی شدن نمی رود یا قدمی در عادی سازی روابط بردارد؟
اگر ما این توانایی را داشتیم که با استالین و مائو مذاکره کنیم آیا مذاکره با خامنه ای و احمدی نژاد تا این حد مشکل است؟ آیا این کار از توان ما خارج است؟
تمپابی آنلاین، ۱۱ ژوئیه