هجدهم تیر؛ پرونده‌ای که هنوز گشوده است

آرش بهمنی
آرش بهمنی

» سیزده سال پس از فاجعه کوی دانشگاه

۱۸ تیرماه سال ۷۸ سالگرد حمله نیروهای نظامی و لباس شخصی٬ به کوی دانشگاه و تجمع دانشجویانی است که در اعتراض به تعطیلی روزنامه‌ی سلام٬ اقدام به تظاهرات کرده بودند.

حمله به تجمع دانشجویان٬ باعث شد که دامنه‌ی اعتراضات گسترش یابدو دانشجویان با ادامه تظاهرات از دانشگاه  خارج شوند.

بعدها اعلام شد که سردار صفوی - فرمانده‌ی وقت سپاه پاسداران - در تماسی با نزدیکان خاتمی گفته است در صورتی که دانشجویان به سمت خیابان جمهوری (دفتر رهبر جمهوری اسلامی) بیایند نیروهای سپاه اقدام به تیراندازی به سوی آن‌ها خواهند کرد.

علاوه بر دانشگاه تهران٬ در برخی دیگر از دانشگاه‌های کشور نیز درگیری‌هایی به وجود آمد. پردامنه‌ترین درگیری‌ها در دانشگاه تبریز اتفاق افتاد و در دانشگاه‌های دیگر شهرهای کشور نیز اعتراضاتی به وجود آمد.

در حادثه کوی دانشگاه٬ جان باختن یک نفر در تهران و یک نفر در تبریز توسط مقامات رسمی تایید شد٬ اما دانشجویان و فعالان دانشجویی آن زمان معتقدند که حداقل در تهران لااقل سه نفر دیگر نیز ناپدید شدند.  اکبر محمدی٬ از بازداشت‌شدگان این روز نیز٬ چند سال بعد در زندان جان باخت.

چند تن از دانشجویانی که در آن زمان در کوی دانشگاه حاضر بودند٬ در گفت‌وگو با “روز” خاطراتی از آن روزها را مرور کرده‌اند.

“یادم هست که در محوطه‌ی کوی٬ گُله گُله آتش روشن کرده بودند. معین - که آن موقع وزیر علوم بود - بین دانشجویان بود و مشغول صحبت. اتفاقی که افتاده بود٬ برای همه‌مان غیرقابل باوربود”.

این‌ها را خشایار می‌گوید. او در زمان حمله به کوی دانشگاه٬ دانشجوی دانشگاه تهران بود و مانند بسیاری٬ در کنار دیگر دوستانش در خوابگاه٬ درس می‌خواند که خبر اتفاقات به گوش او می‌رسد.

او می‌گوید: “پیش از کوی دانشگاه٬ چندین بار به تجمعات یا سخنرانی‌ها حمله شده بود. اما حجم فاجعه‌ای که در کوی دانشگاه رخ داد٬ غیرقابل باور بود. من و دوستانم تصور نمی‌کردیم در دولت اصلاحات٬ چنین اتفاقی برای دانشگاه و دانشجو بیفتد. عدم حضور خاتمی در بین دانشجویان هم٬ از طرفی باعث خشم بیشتر شده بود و از طرفی باعث تعجب بود. در آن روزها و شب‌ها٬ از هر مسوول وروزنامه‌نگار و فعال سیاسی که بین ما می‌آمد٬ یک سئوال مشترک داشتیم: خاتمی کجاست؟”

یکی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت٬ که ساکن ایران است درباره‌ی آن روزها می‌گوید: “ما در تحکیم به نتیجه‌ای درباره چگونگی واکنش به تعطیلی روزنامه‌ی سلام نرسیده بودیم. اما یکی از دانشجویان به نام فرخ شفیعی٬ اطلاعیه‌ای منتشر کرد که براساس آن دعای کمیل در اعتراض به تعطیلی روزنامه‌ی سلام برگزار می‌شود. شب ۱۹ تیر٬ وی توسط وزارت علوم به وزارت اطلاعات تحویل داده شد تا مورد بازجویی قرار گیرد. هدف هم این بود که مشخص شود هیچ برنامه‌‌ی از پیش تعیین شده‌ای وجود نداشته است. اما حضور فرمانده نیروی انتظامی - میراحمدی - و سپس حضور انصار حزب‌الله با رهبری مسعود ده‌نمکی باعث تشنج شد. یادم هست که ده‌نمکی صراحتا می‌گفت نیروی انتظامی باید با دانشجویان برخورد کند٬ و تهدید می‌کرد که در غیر این صورت٬ آن‌ها اقدام به تنبیه دانشجویان خواهند کرد”.

وی ادامه می‌دهد: “لباس شخصی‌ها چند بار به کوی حمله کردند. چند بار هم قصد حمله داشتند و مثلا پس از برگزاری نماز جمعه٬ می‌خواستند به دانشجویان حمله کنند. در نهایت جمعه شب٬ به کوی حمله شد و درگیری‌های زیادی هم اتفاق افتاد؛ درگیری‌هایی که در آن عزت ابراهیم‌نژاد هم کشته شد. یادم هست همان زمان شورای امنیت ملی اعلام کرده بود که در فیلم‌ها چهره‌ی ضارب وی مشخص است”.

او اضافه می‌کند: “امروز که به گذشته نگاه می‌کنم٬ می‌بینم که در‌آن دوران شاید نباید از کوی دانشگاه خارج می‌شدیم. البته مجموعه‌ی تحکیم با این مساله مخالف بود٬ اما گروه‌ها و افرادی تلاش می‌کردند این اتفاق بیفتد. مثل گروه مهندس حشمت‌الله طبرزدی یا منوچهر محمدی. آن روزها دانشجویان در موضع قدرت بودند و حاکمیت در موضع ضعف. ضعفی که در سخنرانی آقای خامنه‌ای پس از حادثه کوی هم به وضوح مشخص بود. اتفاقی که افتاد این بود که با حضور در خیابان٬ جریان منحرف شد. حاکمیت افرادی از درون مجموعه را به میان معترضان فرستاد٬ تخریب‌هایی صورت گرفت و همین باعث شد که بحث حمله به کوی فراموش شود. نتیجه‌اش را هم که در دادگاه سردار نظری دیدیم”.

علی٬ از دیگر اعضای شورای عمومی دفتر تحکیم٬ می‌گوید: “حجم تیراندازی و درگیری با دانشجویان بسیار زیاد بود. دانشجویان زیادی مصدوم شدند که به بیمارستان شریعتی منتقل شدند. در جلسه‌ای صدرالاسلام٬ از مسوولان حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی٬ گفته بود که همان شب به داخل بیمارستان شریعتی آمدیم و تعدادی از زخمی‌ها را به بیمارستان نیروی انتظامی منتقل کردیم. به غیر از مجروحان٬ نزدیک به ۹۰ نفر هم ناپدید شده بودند”.

وی ادامه می‌دهد: “یادم است با مجموعه صحبت‌هایی که شده بود و افرادی که وارد کوی شدند٬ جو کمی مثبت شده بود. دانشجویان هم آرام‌تر شده بودند٬ گرچه حاضر نبودند از خواسته‌ی خود مبنی بر استعفای سردار لطفیان٬ چشم‌پوشی کنند. اما ناگهان بیانیه‌ای از سوی نیروی انتظامی منتشر شد که در آن٬ حمله به کوی دانشگاه نتیجه رفتار غیرقانونی دانشجویان دانسته شده بود. این بیانیه جو را مجددا متشنج کرد”.

خشایار می‌گوید: “نباید فراموش کنیم که آن روزها٬ دانشجویان عصبی و ناراحت بودند. اما گروهی که بیش از همه سعی در تحریک دانشجویان و حضور آن‌ها در خیابان‌ها داشت٬ انصار حزب‌الله به رهبری مسعود ده‌نمکی بودند. آن‌ها تلاش می‌کردند با یورش‌های خود و یا فحاشی٬ دانشجویان را تحریک کنند که از کوی خارج شوند”.

با گذشت ۱۳ سال از حمله به کوی دانشگاه٬ از این روز همچنان به عنوان یکی از روزهای تلخ جنبش دانشجویی یاد می‌شود. پس از آن٬ مسوولان دانشگاه‌ها٬ برگزاری هرگونه مراسم یا یادبود یا اشاره به کوی دانشگاه را ممنوع کردند٬ و حتی واحدهای دانشگاهی٬ چند روز پیش از ۱۸ تیر تعطیل اعلام شدند.

سال‌ها بعد٬ مصطفی تاج‌زاده٬ که آن زمان معاون سیاسی و امنیتی وزارت کشور بود٬ درباره‌ی اتفاقات آن روز نوشت: “شواهد روشنی از وضعیت آمران و مباشران فاجعه در دست بود از جمله نوار مکالمه آقای نظری با مسئولین کلانتری محل، ادعاهای وی در جلسه روز جمعه شورای تأمین استان تهران که چرا به داخل کوی دانشگاه حمله کردند، دستگیری و اعتراف تعدادی از لباس شخصی‌هایی که به درون دانشگاه وارد شده و تیراندازی کرده بودند و همین‌طور جریان به قتل رسیدن آقای عزت ابراهیم‌نژاد و سوالاتی که در مورد قاتل آن وجود داشت و در حقیقت به دلایل فراوانی اقتدارگرایان نه می‌توانند اصل قضیه را منکر شوند و نه قادرند خطاهای فرماندهان مستقر در محل را توجیه کنند و نه حتی می‌توانند یک دلیل برای ورود به خوابگاه دانشجویان و شکستن حریم دانشگاه ارائه کنند”.