مریم کاشانی
همزمان با دستور محمود احمدی نژاد در مورد توقف جشن های هسته ای در اسفند ماه و ادامه آن در فروردین ماه ـ به علت در پیش بودن روزهایی مانند ”اربعین حسینی” ـ بسیجیانی که شیرینی “گل محمدی” به جای “شیرینی دانمارکی” بین مردم پخش می کردند، تا اطلاع ثانوی به خانه ها بازگشتند تا گروه 1+5 جلسه خود را در مورد بررسی مفاد سومین قطعنامه تحریم ایران برگزار کنند ومعاون امنیت بین الملل شورای عالی امنیت ملی هم بگوید: “قطعنامه سوم دور از انتظار نیست.”
آقای وعیدی که معتقد است “اصل بحث هستهیی این بود که ما به هژمونی جهان نه گفتیم و با این کار قاعده بازی را به هم زدیم” در شرایطی خبر از احتمال صدور قطعنامه سوم سازمان ملل متحد داد که دیگر همکار وی در دولت نهم نیز گفت: “هر چند پرونده هستهیی ایران از لحاظ حقوقی حل شده است، اما از لحاظ سیاسی هنوز با چالشهای زیادی روبرو هستیم”.[آقازاده، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران]
آقای آقازاده، همچنین افزود: “این موضوع یک مبارزه است و احتمال میدهم فشارهای سیاسی بیشتر شود و علیه ایران قطعنامه بدهند و شوهای تبلیغاتی راه بیاندازند و روی جامعه تبلیغات روانی وارد کنند. در روزها و ماههای آینده آمریکا از نظر سیاسی و القاء موضوع تحریمها و شانتاژهای تبلیغاتی علیه ایران را بیشتر خواهد کرد و حتی آنها القاء میکنند که این کار [دستیابی به فنآوری صلحآمیز هستهیی] برای ایران بسیار هزینه دارد و حتی خواهند گفت که این هزینه از جانب دولت به مردم وارد شده و دولت در این میان تنها مانده است. آمریکاییها حتی اگر ببینند این کار تاثیر نمیگذارد، جنگ تبلیغاتی دیگری به راه میاندازد تا در جامعه انشقاق ایجاد کنند و حتی سعی میکنند تا قطعنامه علیه پرونده هستهیی ایران را پیش از انتخابات 24 اسفند صادر کنند.“
وی در عین حال از “نواختن” رقبای داخلی نیز فروگذار نکرد: “آنها تلاش میکنند با استفاده از بسیج عناصر داخلی خود فشارها علیه ایران را بیشتر کنند و اهمیت و جایگاه گزارش اخیر آژانس را در دنیا به حداقل برسانند.“
گزارشی که آقای آقازاده به دلیل شوری آش، در مورد آن می گوید: “نمیخواهم بگویم همه نکات گزارش البرادعی مثبت است، اما 90 درصد گزارش مثبت و به نفع ایران است و 10 درصد باقی مانده مربوط به ادعاهاست.“
10 درصدی که گریگوری شولتی، سفیر آمریکا در آژانس بین المللی اتمی، بر اساس آن گفته است: “این گزارش تصریح کرده که ایران همچنان یک منبع نگرانی است”.
به گفته آقای شولتی “ایران علاوه بر متوقف نکردن غنی سازی اورانیوم، نسل جدیدی از سانتریفیوژها را که سرعت غنی سازی را بیشتر می کنند، آزمایش کرده است و این خود عمیق تر کردن نقض تعهدات بین المللی برای اجرای قطعنامه های شورای امنیت و ادامه سرپیچی از خواست جهانی است”.
گزارشی که اگر چه به گفته جواد وعیدی، “خاویر سولانا را حیرت زده کرده” و “اگر آقای سولانا سکوت کرده، به این دلیل است که دیگر حرفی برای گفتن ندارد” اما از دید خانم کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا “می تواند دلیل خوبی برای اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران باشد”.
گزارشی که به گفته خانم رایس باعث شده تا “سازمان ملل متحد یک دلیل قوی داشته باشد تا سومین قطعنامه را برای تشدید تحریم ها علیه ایران به تصویب برساند”. و گزارشی که باعث شده تا درست در لحظاتی که این گزارش نوشته می شود “دیپلمات های ارشد کشورهای ۵+۱” گردهم آمده باشند تا در این مورد که “چه اقداماتی باید در خصوص برنامه اتمی ایران انجام گیرد، با یکدیگر مذاکره کنند”.
اما به هر حال از آنجا که به گفته آقای احمدی نژاد “موضوع هسته ای ایران بزرگترین رویارویی سیاسی با قدرت های سلطه گر پس از پیروزی انقلاب اسلامی” است و به این دلیل که “در دو طرف این هماوردی، تقابلی فراتر از یک دعوای نظامی و سیاسی است چرا که تقابل در روش زندگی اسلامی و آمریکایی است” و همچنین اینکه “آنها کوچکتر از آن هستند که بخواهند چیزی را به ملت ایران تحمیل کنند و بهتر است که رفتارشان را اصلاح کنند”[احمدی نژاد] پس: “انتشار قطعنامه دیگر علیه ایران معطوف به شرایط داخلی ایران و برای دخالت در مناسبات داخلیمان است. آنها میخواهند مردم را ناامید کنند و کارکرد اصلی قطعنامه سوم علیه ایران همین است. اماما در مقابل نشان میدهیم که از قطعنامهها نگران نیستیم”.
چرا که به تحلیل آقای آقازاده “با شناختی که از مردم و مسئولان داریم، امروز تابلوی برجسته ایران در حال نقاشی شدن است، مطمئنم که مردم این موضوع را در یافتهاند و آن را از دست نمیدهند.“
ضمن اینکه: “آنچه در گذشته بوده در واقع نشان میدهد که تحریم تاثیری در وضعیت اقتصادی ایران نداشته و تنها تاثیر آن این بوده است که انجام یک سری خدمات برای ایران گران شده است.”[ داوود دانشجعفری، وزیر امور اقتصادی و دارایی]
که آن هم مسئله مهمی نیست: “به لحاظ فضایی که در دنیا وجود داشته و دارد و نیز افزایش قیمت نفت به طور کلی این نوع گران کردن خدمات برای ایران محدودیتهای جدی ایجاد نکرده و به عبارتی بیش از آن چیزی که آنها خدمات را برای ما گران میکنند به دلیل افزایش قیمت نفت توانستهایم آنها را جبران کنیم.”
به ویژه آنکه آقای وزیر دارایی دولت نهم برخلاف دیگر همکاران خود اصولا “فکر” نمی کند “قطعنامه جدیدی علیه ایران صادر شود” و اگر هم باشد “در جهت بدتر کردن اوضاع نخواهد بود.” به هر حال “مرد شجاعی”[احمدی نژاد] هست که “پیروزی هسته ای، نتیجه دیپلماسی بسیجی” اوست. و تازه این مرد شجاع هم فکر می کنداگر “مردم ایران در این پیروزی وامدار کسی باشند، آن یک نفر رهبر جمهوری اسلامی ایران” است.
در متن همین “تابلوی در حال نقاشی” است که به گفته جواد وعیدی “اگرغربی ها قطعنامه صادر کنند، اقدامات متناسب با آن راانجام خواهیم داد.” زیرا: “امروز آنها به ما نیاز دارند. اگر به خیال آنها ما تا دیروز روی صندلی متهم نشسته بودیم و آنها مدام از ما سوال می کردند، امروز، ما روی صندلی مدعی نشسته و مدعی هستیم.” و لذا: “از حالا رفتار ما با آنها تغییر خواهد کرد.“
و از همین موضع است که به گفته محمود احمدی نژاد “ثابت خواهیم کرد هر حرکت مخالفان هسته ای شدن ایران یک اشتباه برای آنها خواهد بود….و چنانچه بخواهند به مخالفت های خود با برنامه هسته ای به هر شکلی ادامه دهند قطعا با عمل متناسب جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهند شد و در این موضوع اروپایی و غیر اروپایی تفاوتی ندارند.“
لذا: “تا صد سال هم قطعنامه صادر کنند، ما خط قرمزمان قطعنامه نیست اشتباهشان در گذشته این بود که خط قرمز را این می دانستند که پرونده به شورای امنیت برود ولی ما گفتیم خط قرمز ما حقوق ملت ایران است که سر سوزنی عقب نمی آییم.“