گفت و گو با محمد فاتحی
سرکوب کارتونیست های ایرانی
محمد فاتحی ازهنرمندان جوان هنرهای تجسمی در رشته کاریکاتور دیجیتالی است که نمایشگاه انفرادی اش، تحت عنوان “کاریپیوترز” این روزها در گالری غلامحسین نامی خانه هنرمندان ایران برپاست. گفتگوی هنر روز با این کارتونیست جوان پیش روی شماست…
آقای فاتحی، چه مدت است که به کار در این رشته می پردازید؟
مدتهاست که دررابطه با کاریکاتور فعالیت دارم وحدود دو سالی است که این هنر را به سمت وسوی دنیای مجازی دیجیتالی برده ام. البته این کار را قبل تر از من انجان داده اند اما علاقمند بودم که تجربه های جدیدی را دراین دنیای خاص برای خودم خلق کنم.
اساسا نگاه شما به کاریکاتور از کجا نشات می گیرد؟
به عقیده من روحیات هرفردی برای کار او و انتخاب مسیر زندگی به شدت خودکار عمل می کند. اغلب افرادی را که در کار خود موفق بوده و هستند با روحیاتشان مقایسه کنید و حتی کسانی که ازکارخود لذت نمی برند. آنهایی که لذت واقعی را ندارند به دلیل فرسودگی شغلی و نارضایتی از کاری است که انجام می دهند.
کمی درباره “کاریکاتور دیجیتالی” توضیح می دهید؟
این هم هنری است مثل همه هنرهای دیگر در دنیای مجازی. تفاوت کاریکاتورهای مجازی با دیگر آثار در انتخاب فضا است و چگونگی برخورد هنرمند با آن فضا.
نرم افزاری که با آن کار می کنید شکل پیچیده ای دارد؟
خیر.عموما از همان نرم افزاری های ساده ای که دربازار یافت می شود استفاده می کنم. با این نرم افزارها می توانید به راحتی تصاویر شخصی خود را تبدیل به عکسهای زیبایی در قالب کاریکاتورکنید. این نرم افزارها بهترین گزینه برای کارکردن روی کاریکاتورها است. همچنین اینها قادر به تبدیل کاریکاتورتهیه شده در قالب “ فایل فلش – گیف ” یا پسوندهای دیگر نیز می باشند.
موضوعاتی را که روی آن کارکرده اید بر اساس چه ایده هایی بوده است؟
همان طور که درآثار موجود در نمایشگاه دیدید روی موضوع خاصی برای همه آثارم متمرکز نشدم.25 اثر موجود کارهایی هستند که برای من ارزش بسیار زیادی داشتند و علاقه ام به آنها به دلیل نتیجه نهایی مناسبی است که دریافت کرده ام.اغلب کارهای من در این نمایشگاه و خارج از آن برروی طبیعت بی جان و تاثیرات آن برروی زندگی افراد و اشخاص محیطی است.
جایگاه کاریکاتور درایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
کاریکاتور که در طی تاریخ قریب به صدسال پیش در ایران، همواره زبان و بیانی گزنده، افشاگرانه و طنزآمیز برای طرح مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته است، بنابراین باید بر محملی بنشیند که هر روزه و در همه جا دیده شود. این محمل ارزشمند و ارزان در زمانه ما مطبوعات هستند که از عوام و خواص گرفته و از مردم کوچه و بازار تا فرهیختگان و عالمان همه آن را نظر می اندازند. کاریکاتور ایران به ویژه در مطبوعات پس از رویداد انقلاب اسلامی، نقشی ضعیف و کم رمق داشته است، آنجایی که هنرمند کاریکاتوریست یک اتفاق به ظاهر ساده سیاسی را، با بیانی موجز و مرموز، خطری بزرگ می بیند، بی شک اهمیت و قابلیت این هنر پیش از بیش آشکار می گردد.
به نظرتان چرا اغلب کاریکاتورها به گالری ها راه نمی یابند و اصلا صاحبان گالری با برپایی نمایشگاه کاریکاتور مخالفت دارند؟
به هرحال همان طور که گفتم کاریکاتور دارای زبانی است که برداشت های متفاوت و زیادی به همراه دارد.اصلا زبان کاریکاتور زبان طعنه ونقد و ریشخند است و کمتر کاری را می توان یافت که بدون این ریشه ها نام کاریکاتور به خود بگیرد. بخشی از این ایراد به خود کاریکاتوریست ها مربوط می شود.آنها در ارائه کارها و آثار خود این روزها به شدت کوتاهی می کنند و یا سرگرم کارهای دیگر با آثارشان هستند. وقتی خود هنرمندان چنین رفتارهایی را در پیش گرفته اند طبیعی است که صاحبان گالری هم موقعیت ها را فراهم نمی سازند.
یعنی به عقیده شما، صاحبان گالری ها از کاریکاتور فقط برداشت سیاسی دارند؟
یکی از شبهات رایج همین است. کاریکاتوریست ها را با انگ های سیاسی می شناسند. اصلا کاریکاتوریست درکشور ما مثال یک مدل ضد حکومتی است و با جریان آن بارها مخالفت شده است.همان گالری دارها این هنررا خارج از محل کار خود می پذیرند و به دقت موشکافی اش می کنند اما واهمه از برپایی نمایشگاه های این هنر باعث قطع ارتباطات مردمی با شکل های جدید این هنر شده است.
فکرمی کنم بخش عمده ای از کم کاری کاریکاتوریست ها هم برخوردهای نامناسب دولت وحکومت در دهه های مختلف بوده است.
بله. سرکوب هادر مورد کاریکاتوریست ها هنوز در ایران رواج دارد و به نظر می آید باید تعاملات جدی برای ارائه تعاریف و نقطه نظرات سالم برای این هنر اعمل شود.