احمدی‌نژاد به‌جای بگم بگم، عذرخواهی کند

بهروز صمدبیگی
بهروز صمدبیگی

» اعتراض یک نشریه به گرانی و کمبود کاغذ:

به دنبال گرانی بی‌سابقه نرخ ارزو افزایش قیمت کاغذ که به معضلی برای مطبوعات غیردولتی تبدیل شده، یک روزنامه ورزشی خواستار توقیف خود شد. این روزنامه در روزی که بسیاری از روزنامه‌های ایران، سخنان محمود احمدی‌نژاد در مراسم بزرگداشت ۲۲ بهمن را تیتر کرده بودند، تیتر اولش را خطاب به رییس‌جمهور انتخاب کرد و در چند مطلب بابت گرانی کاغذ و مشکلات اقتصادی روزنامه‌ها، انتقادات تندی را متوجه او کرد. روزنامه 90 بعد از روتیتر” آقای احمدی‌نژاد! بگو اما از خودت و یارانت” تیتر زده بود: “احمدی‌نژاد، نه نگو بگو!” یکی دیگر از تیترهای صفحه یک، این روزنامه هم این بود: “لطفا ۹۰ را توقیف کنید”

 

هم‌قیمتی با چیپس!

روزنامه ورزشی ۹۰ که تا هفته گذشته در هشت صفحه و با قیمت ۵۰۰ تومان منتشر می‌شد، روز شنبه منتشر نشد و روز دوشنبه همزمان با اعلام قیمت ۱۰۰۰ تومان برای تک‌فروشی، حملات تندی متوجه محمود احمدی‌نژاد کرد که به نوعی توجیه دوبرابر شدن قیمت فروش روزنامه بود. تنها روزنامه ایران که نام سردبیرش را در کنار لوگوی صفحه اول چاپ می‌کند، در مطلبی خواستار توقیف خود شد و نوشت: “وقتی به ما یارانه نمی‌دهید، وقتی به ما کاغذ نمی‌دهید، وقتی ما را روزنامه حساب نمی‌کنید لطفا ۹۰ را توقیف کنید!” و توضیح داده است: “ روزنامه‌های ورزشی از جمله ۹۰ ماه‌هاست بدترین روزهای حیات عمر خود را تجربه می‌کنند. زیرا فقط ما محکوم هستیم قیمت ۵۰۰ تومانی ‌مان را ثابت نگه داریم اما در مقایسه با پارسال، باید قیمت کاغذ را حداقل سه برابر گران بخریم! ضمن آن که پرسنل روزنامه هم بحق انتظار دارند هر سال ۱۵-۱۰ درصد به حقوق و مزایایشان اضافه شود! و حتما شما هم مثل ما این احساس را دارید که مدت‌هاست هر روز شاهد افزایش بی‌رویه قیمت‌ها هستیم. اما به جرات می‌‌توانم بگویم تنها محصولی که حتی یک درصد هم گران نشده اما محکوم است اقلام مورد نیاز که مهمترین آن کاغذ است را تهیه کند باید سه برابر پول بدهد.”

در این مطلب عنوان شده که هنوز یارانه سه ماهه سوم سال ۱۳۹۱ به نشریات داده نشده، در حالی که ناچارند کاغذ کیلویی ۶۷۰ تومانی سال گذشته را امسال ۱۹۰۰ تومان بخرند. این روزنامه می‌نویسد: “روزنامه‌هایی مثل ۹۰ حدود ۵۰ نفر پرسنل در بخش‌های مختلف اعم از تحریریه، فنی، اداری و… دارند و ناچارند دست کم ماهیانه ۲۵ میلیون تومان حقوق ماهیانه بدهند این هزینه‌ها سوای کاغذ روزانه، فیلم و هزینه چاپ است. اما قیمت روزنامه همچنان ۵۰۰ تومان ثابت مانده، که حدود ۴۰درصد از آن هم متعلق به شرکت توزیع و کیوسک‌داران است اما آیا جنسی سراغ دارید که حتی هم ارزش با روزنامه‌ها باشد؟ باور کنید چیپس، پفک و آدامس ماه‌هاست قیمتشان از روزنامه‌ها بدجوری سبقت گرفته‌اند! و از امروز که با پوزش از شما ۱۰۰۰ تومان شده‌ایم به خودمان افتخار می‌کنیم که به یک قدمی قیمت چیپس رسیدیم!”

مطلبی هم که خطاب به رییس دولت است امضای مدیرمسوول را دارد. در این مطلب با کنایه به اصطلاح رایج “بگم بگم” احمدی‌نژاد آمده است: “آقای احمدی‌نژاد! اگر می‌خواهی بگویی بگو اما قبل از هر چیز بگو ثروتمندترین دولت تاریخ ایران چه بر سر این اقتصاد و مردمش آورد که هر روز باید شاهد ده‌ها اتفاق و خبر بد و ناخوشایند باشد. آقای احمدی‌نژاد! شما و اطرافیان شما که همیشه سعی می‌کردید ۱۶ سال زحمات صادقانه و خالصانه دو دولت‌ هاشمی و خاتمی را زیر سئوال ببرید و آن‌ها را خائن و خودتان را خادم جلوه بدهید لطفا بگویید با ۴۷ درصد حاصل از درآمد پول نفت از ابتدای کشف و استخراج نفت در ۱۱۲ سال پیش و در زمان مظفر‌الدین شاه، چه تاجی بر سر اقتصاد این مملکت و فرهنگ و هنر و سیاست آن گذاشتید که حالا و در هر جا که پای تخلف کابینه شما پیش می‌آید می‌خواهید از رازهای مگو بگویید؟ بله آمار می‌گوید بیش از ۴۷ درصد درآمد حاصله از فروش نفت در طی ۱۱۲ سال به دولت شما رسیده و چیزی نزدیک به ۵۲ درصد آن به سایر دولت‌های پیش و بعد از انقلاب و شاهان دوره‌های پهلوی و قاجار و دولت‌های بعد از انقلاب آن هم با وجود آن همه عقب افتادگی و جنگ و خرابی رسیده است. شما که خزانه را پرپول تحویل گرفتید، شما که نفت را با بشکه‌ای ۱۰۰ دلار تحویل گرفتید، شما که ذخیره ارزی را با میلیارد‌ها دلار ذخیره تحویل گرفتید با این همه درآمد چه چیزی تحویل دولت بعدی می‌دهید به جز یک ویرانه! اگر جای دولت خاتمی بودید که نفت را با بشکه‌ای ۷ دلار تحویل گرفت، صندوق ذخیره ارزی خالی بود و به واسطه طرح‌های عظیم و زیربنایی دولت هاشمی میلیاردها دلار به کشور‌های خارجی بدهکار بود چه می‌کردید؟”

در ادامه یادداشت مدیر مسوول ۹۰، به انتصاب سعید مرتضوی و دست داشتن او در حوادث کهریزک و برکناری وزیر امور خارجه در سنگال و حتی حمله به علی لاریجانی در قم هم اشاره شده و خطاب به احمدی‌نژاد آمده: “چه خوب است که یک بار هم که شده به جای این همه عکس از جیب‌تان بیرون آوردن و بگم‌بگم‌ها بگویید من عذرخواهی می‌کنم.”

ناصر احمدپور، سردبیر روزنامه ورزشی ۹۰ نخستین سردبیر روزنامه پرتیراژ خبرورزشی بود که در سال ۸۲ از این روزنامه جدا شد و به همراه برادرش ۹۰ را تاسیس کرد. او سال ۸۴ از این روزنامه هم رفت و به اتهام دلالی و فساد مالی دستگیر شد. او پس از سال‌ها بار دیگر به مطبوعات ورزشی بازگشته است. مطالب‌ دیروز ۹۰ موضعگیری شدید وبسایت بولتن‌نیوز، منتسب به نهادهای امنیتی را به دنبال داشت.

نویسنده این وبسایت تیتر و مطالب منتشر شده را “توهین به رییس‌جمهور” دانست و نوشت: “روزنامه نود دانسته به احمدی نژاد توهین می کند و احساس می کند رئیس جمهور آنقدر بی کار است که به خاطر توهین یک روزنامه خرده پا که برای افزایش تیراژش مجبور است به ضد تبلیغ و توهین چنگ بیاندازد خود را وارد بازی روزنامه ۹۰ کرده و دستور توقیف این روزنامه را بدهد.”

در ادامه این مطلب می خوانیم: “ به نظر می رسد روزنامه نود به جای پرداختن به موضوعاتی که به هیچ وجه در آنها تخصص ندارد و ورود به بازیهای سیاسی حکومتی بهتر است به تمرین یک پا دوپای خود بپردازد و مواظب باشد از بزرگترهایش لایی نخورد. ضمنا این روزنامه اصلا نگران توقیف نباشد چون به نظر می رسد که رئیس جمهور حتی نمی داند همچنین روزنامه ای هم وجود دارد و منتشر می شود. ما خودمان هم فکر تا پیش از این فکر می کردیم روزنامه نود همان خلاصه برنامه ۹۰ است که از صدا و سیما پخش می شود!”

 

جدال نابرابر ۲۰۰ تومانی‌ها با ۱۰۰۰ تومانی‌ها

از سال گذشته و با گرانی بی‌سابقه نرخ ارز، قیمت کاغذ به طور مدام افزایش پیدا کرده و این موضوع به معضلی برای مطبوعات غیردولتی تبدیل شده است. از طرفی کاغذ وارداتی به شدت گران و کمیاب شده و از طرف دیگر محصولات کارخانه چوب مازندران تنها به نشریاتی خاص مانند کیهان و اطلاعات اختصاص پیدا می‌کند. به این ترتیب قیمت تک‌فروشی روزنامه‌ها در یک سال و نیم اخیر رشد چشمگیری داشته است.

در حال حاضر روزنامه آرمان روابط عمومی در ۱۶ صفحه با قیمت ۱۰۰۰ تومان عرضه می‌شود و اعتماد، شرق و بهار هم تعداد صفحات و قیمت مشابهی دارند. روزنامه جوان، منتسب به سپاه پاسداران در ۱۶ صفحه به همراه چندین ضمیمه هفتگی ۲۰۰ تومان فروخته می‌شود و روزنامه وطن‌امروز به مدیریت مهرداد بذرپاش در ۱۲ صفحه، ۵۰۰ تومان قیمت دارد.

روزنامه قدس، متعلق به آستان قدس رضوی با ۲۰ صفحه و ۱۶ صفحه نیازمندی، ۲۰۰ تومان قیمت گذاری شده و روزنامه صدا و سیما، جام جم با ۲۰ صفحه و ۸ صفحه ضمیمه روزانه هم به همین قیمت فروخته می‌شود. کیهان هم با ۱۶ صفحه به همراه نیازمندی‌ها، همین قیمت را برای تک‌فروشی انتخاب کرده است.

پرتیراژ‌ترین روزنامه کشور، همشهری، که متعلق به شهرداری تهران است با ۲۴ صفحه و حجیم‌ترین نیازمندی‌های مطبوعات ایران ۲۰۰ تومان قیمت دارد.

پدرام پاک آیین، مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری‌های داخلی درباره یارانه مطبوعات توضیح می‌دهد: “دستورالعملی تهیه کردم و بر مبنای شاخص‌های کمی و کیفی، تلاش کردیم یارانه‌ها را تنظیم کنیم. از جمله این شاخص‌ها شمارگان، میزان کاغذ مصرفی و نوع و گرماژ کاغذ به عنوان پرهزینه‌ترین جنبه اقتصاد مطبوعات است. برای نشریات وابسته به بودجه عمومی نه تنها مطبوعات دولتی، مثل روزنامه‌های جام جم و اطلاعات و کیهان که وابسته به بودجه عمومی هستند با ضریب کاهنده ۶۰ درصدی یارانه اعمال شد. صفحاتی از مطبوعات که به آگهی اختصاص داشت، ضریب کاهنده داشت. سلسله شاخص‌های کیفی مانند میزان تولید مطبوعات نیز تاثیر داشت از جمله اینکه از منابع مجازی، تولید محتوا صورت می‌گیرد، یارانه نداشت. نگاه اختصاصی و نیروهای آن نیز در این میان نقش داشت.”

 او البته تاکید می‌کند که “توجه به منافع ملی، اصول و آرمان‌ها و ارزش‌های اسلامی نیز جزو این شاخص‌های کیفی است.”

اما محمد قوچانی، روزنامه‌نگاری که سابقه سردبیری چندمعتقد است که تا دولت پایش را از مطبوعات ایران بیرون نکشد، بهبود وضعیت حاصل نخواهد شد: “در بازار رقابت می‌بینیم روزنامه دولتی با قیمت ۲۰۰ تومان منتشر می‌شود و روزنامه غیردولتی با قیمت ۱۰۰۰ تومان، به راحتی می‌توان آثار مخرب این تفاوت را دید. از طرفی در همه وجوه، دولت، مطبوعات را در چنبره خود دارد، از زمانی که پروانه می‌دهند تا زمانی که یارانه مطبوعات می‌پردازند. از ابتدا، امتیاز و پروانه را به برکشیدگان حکومت داده‌اند نه به روزنامه‌نگاران، یعنی کسی نمی‌خواهد به افرادی که در مطبوعات هستند، پروانه انتشار بدهد، می‌بینیم به سیاستمداران پروانه می‌دهند. سیاستمدار به روزنامه تعهدی ندارد، قرار است با روزنامه، به قدرت برسد یا کسی را با روزنامه از قدرت پایین بکشد.”

به نظر می‌رسد روند مشکلات اقتصادی گریبانگیر نشریات غیردولتی و حاکمیتی، در ماه‌های آینده به همراه توقیف و بازداشت رونامه‌نگاران به یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده حیات مطبوعات ایران تبدیل شود.