روسا منسس
پس از گذشت یک سال، چشمان ندا هنوز بازند. چهره این دختر جوان ایرانی همچنان نگاه ثابت خود را به افق های دور حفظ کرده است؛ افق هایی چنان دور، به مانند آزادی، که هزاران جوان ایرانی اشتیاق رسیدن به آن را به جهانیان نشان دادند.
ندای جوان، شجاع و زیبا با شلیک گلوله ای در زمان اعتراض به انتخاب پرحرف و حدیث محمود احمدی نژاد کشته شد. نتایج این انتخابات تاریخی به گونه ای بود که بلافاصله مردم را به خیابان ها کشاند تا نارضایتی جامعه ایران را به حکومت نشان دهد.
تهران اکنون به “تیانانمن” جدید تبدیل شده. و ندا به عنوان نماد “امید تحول” که به شکلی سبعانه از سوی سپاه پاسداران و بسیج سرکوب می شود بدل گشته. مرگ او از دریچه دوربین یک تلفن همراه فیلمبرداری شد و ازطریق یوتیوب در معرض دید مردم جهان قرار گرفت. او ۲۷ سال داشت.
“فرشته ایران”، به عنوان الگوی “انقلاب سبز”، تمامی دموکراسی خواهان جهان را تحت تأثیر قرار داده. نام او حتی بر زبان باراک اوباما، رییس جمهور امریکا، و دیگر رهبران و رؤسای جمهور جهان جاری می شود. چهره او بر پرچم ها، تراکت ها و پیراهن ها نقش بسته و در برابر تمامی سفارت های جمهوری اسلامی در جهان به اهتزاز درمی آید.
حکومت تهران تلاش بسیاری کرد تا واقعیت مرگ ندا را، که با گلوله ای از طرف تیراندازان مخفی حکومت نقش بر زمین شد، پنهان کند. و خانواده و دوستان او را مسکوت نگاه دارد.
حکومت اخبار اشتباه و ضد و نقیضی را در مورد این “اسوه آزادی” منتشر کرد: “او به دست عوامل امریکایی و انگلیسی کشته شده تا حکومت تهران را متهم کنند و مورد نفرت جهانیان قرار دهند”…!!! یا اینکه “او یک بازیگر و از عوامل دشمن بوده و برای این بازی از خون مصنوعی استفاده کرده تا مرگش در برابر تئاتر جهانی باورپذیر شود و سپس توسط همدستان خودش کشته شده”…!!!
ولی هیچ یک از این دروغ ها نتوانست خاطره این دختر جوان و شجاع را از یادها پاک کند. او یک نمونه از سرکوب شدگانی است که توسط حکومت جمهوری اسلامی جان خود را ازدست داده اند. حصیبه حاج صحراوی، معاون بخش خاورمیانه سازمان عفو بین الملل، دراین رابطه می گوید: “قتل ندا نه تنها نشان از تخلفات بی شمار جمهوری اسلامی در زمینه حقوق بشر علیه مردم ایران است، بلکه به خوبی نشان می دهد این حکومت به هیچ وجه مایل نیست مسؤولان و مسببین قتل ها و شکنجه های مردمی که مخالف حکومت اند را در برابر نهاد قضایی کشور احضار کند.”
این سازمان بین المللی از حکومت تهران خواسته است که در این زمینه تحقیق و با مسببین مرگ ندا برخورد کند. ولی عادلانه عمل کردن برای حکومت مشکل است، به این دلیل که از ژوئن سال گذشته تاکنون هیچ تحقیقی در مورد مرگ هیچ یک از مخالفان که به دست نیروهای نظامی و امنیتی حکومت کشته شده اند صورت نگرفته. و به گفته جنبش سبز، تعداد کشته شدگان بیش از ۸۰ نفر است. این درحالی است که تعداد زندانیان اکنون به بیش از ۸۰۰ نفر می رسد و بسیاری از آنان در زندان مورد شکنجه نیز قرار می گیرند.
سرکوب وحشیانه دولتمردان جمهوری اسلامی که هر روز زیر نظر سپاه پاسداران بر جنبه های نظامی آن افزوده می گردد، به جایی رسیده که دانشجویان معترض طی یک سال گذشته را در خانه هایشان محصور می کنند. ازنظر حکومت، ارعاب و ایجاد وحشت به عنوان بهترین راه برای برقراری سکوت شناخته می شود.
ولی مردم ایران تسلیم نشده اند، بلکه روز به روز بر عملگرایی شان افزوده می شود. مردم به جای از دست دادن جان خود، ترجیح داده اند صبر کنند تا موقعیت مناسب از راه برسد. بدین ترتیب راه های رسیدن به آزادی که فاصله چندانی با آن باقی نمانده هموارتر خواهند شد.
مردم به خوبی می دانند که دولت احمدی نژاد روز به روز محصورتر می شود. مشروعیت دولت در داخل آن ازبین رفته و سردمداری حکومت که در سال های اول حیات جمهوری اسلامی به دلیل کشتن مخالفان دیده می شد، اکنون به شدت مخدوش شده است.
در خارج از کشور نیز حمایت روسیه و چین کاهش یافته و تحریم ها و مجازات ها تشدید یافته اند. صحراوی می گوید: “دولتمردان جمهوری اسلامی باید بدانند که حتی اگر بخواهند آنچه را که اتفاق افتاده از یادها پاک کنند، مردم ایران را نمی توانند مجبور به سکوت کنند.”
از سکوتی که ندا پس از مرگش باقی گذاشت، اشعار و نوشته هایی خلق شد، فیلم های مستندی ساخته شد و حتی کرسی های دانشگاهی به نام او تعیین گردید. گوگوش، خواننده ایرانی، درباره او می گوید: “صدای او بسیار رساست و با تمامی جهان صحبت می کند.”
منبع: ال موندو، ۲۲ ژوئن