جمهوری اسلامی در ماه ژوئن یک رییس جمهور جدید انتخاب می کند. براساس قانون اساسی این کشور، محمود احمدی نژاد برای بار سوم نمی تواند در انتخابات شرکت کند. دو سؤال مهم در اینجا مطرح می شود: چه کسی جانشین او خواهد شد؟ و چه تغییراتی حاصل خواهد شد؟
محمود احمدی نژاد پس از تقریباً ۸ سال صدارت در سمت رییس جمهور نتایج چندان مثبتی بجا نگذاشته. درواقع پس از انتخاب او در سال ۲۰۰۵ مردم ایران براین باور بودند که شرایط بهتر خواهد شد، ولی اکنون وضعیت به مراتب بدتر شده.
به دلیل مواضع سازش ناپذیر او در کشمکش هسته ای با غرب، تنها چیزی که عاید حاکمیت جمهوری اسلامی شد، انزوای بین المللی و قطع رابطه با کشورهای غربی بود. تحریم هایی که علیه ایران اعمال شد باعث گردید تا این کشور که به لحاظ نفتی بسیار غنی است، وارد یک بحران اقتصادی شدید شود. واحد پولی این کشور طی چند ماه یک سوم ارزش خود را ازدست داد.
در همان کشوری که احمدی نژاد امید آن محسوب می شد، اکنون انتقادات بسیاری علیه او مطرح است. درحال حاضر به جز اصلاح طلبان، متحدان سابق او یعنی اردوگاه فوق محافظه کاران نیز مواضعی علیه او اتخاذ کرده اند. برخی می گویند: “خدا را شکر که احمدی نژاد دیگر نمی تواند نامزد شود.” حتی یک روزنامه اصلاح طلب می نویسد: “من از هم اکنون برای جانشین احمدی نژاد متأسفم، چون چیزی غیر از مشکلات برایش باقی نگذاشته اند.”
هنوز شش ماه تا انتخابات ماه ژوئن باقی است و مشخص نیست چه کسی جانشین احمدی نژاد پوپولیست خواهد شد. برای انتخابات آتی در حدود ۴۰ نامزد حضور دارند ولی هنوز هیچ کس به طور رسمی تأیید صلاحیت نشده است.
مسؤولان اصلاح طلب در زندان
در میان نامزدهای محافظه کار و وفادار به حکومت، نام رییس مجلس علی لاریجانی دیده می شود. لاریجانی ۵۳ ساله در زمان انتخاب او در سال ۲۰۰۵ طرفدارش بود و همچنین ریاست هیأت مذاکره کننده ایرانی در پرونده هسته ای را برعهده داشت. دو سال بعد رابطه میان این دو به شدت تیره شد.
طی سال های اخیر لاریجانی رقیب اصلی احمدی نژاد بوده است. او به عنوان رییس مجلس ایران از تصویب بسیاری از پروژه های دولت او جلوگیری بعمل آورد.
احتمال نامزد شدن رییس جمهور سابق خاتمی
در اردوگاه اصلاح طلبان جنب و جوش هایی دیده می شود. پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ و جنبش سیاسی مردم علیه تقلب انتخاباتی، اصلاح طلبان به طور کل از صحنه سیاست کنار گذاشته شدند. میرحسین موسوی، نامزد سابق انتخابات و نخست وزیر سابق، و مهدی کروبی، رییس سابق مجلس، درحال حاضر در بازداشت خانگی بسر می برند. این درحالی است که بسیاری از مسؤولان دولتی سابق نیز اکنون در زندان بسر می برند. اصلاح طلبان در تلاش اند تا با یکی از دو نامزد خود، اکبر رفسنجانی یا محمد خاتمی، در انتخابات شرکت کنند.
نامزد شدن حسن روحانی، یک روحانی میانه رو، که در سال ۲۰۰۴ به عنوان رییس هیأت مذاکره کننده اتمی با تعلیق غنی سازی اورانیوم موافقت کرده بود، نیز تأمل برانگیز است.
بازگشت “به شیوه پوتین”
اصلاح طلبان بیم آن دارند که احمدی نژاد پس از چهار سال به “مانند پوتین” به صحنه سیاست بازگردد. یکی از واجدان شرایط از دید او اسفندیار رحیم مشایی است که اخیراً او را به سمت رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد انتخاب کرده. او پدرزن پسرش را “هدیه الهی” برای کشورش خواند.
ولی رحیم مشایی ۵۲ ساله به مانند خاری در چشم روحانیون است. اظهارات او مبنی براینکه ایران هیچ خصومتی با مردم اسراییل ندارد، بلکه تنها با دولت اسراییل مشکل دارد، حتی خشم اردوگاه اصلاح طلبان را نیز برانگیخت. به علاوه، او به عنوان سردمدار “جریان انحرافی” شناخته می شود. او با رویکردهای خود در تلاش است از گرایشات مذهبی به سوی ملی گرایی گام بردارد. بدین ترتیب، اقدامات شخص مورد اطمینان احمدی نژاد نقض اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی محسوب می شود و مغایرت با اصل ولایت فقیه و رهبری آیت الله خامنه ای محسوب می شود.
یک دیپلمات خارجی در تهران قبل از انتخابات ماه ژوئن می گوید: “کسی نباید انتظار تغییرات در سیاست خارجی و به ویژه سیاست هسته ای جمهوری اسلامی داشته باشد.” اگر هم اصلاحاتی صورت پذیرد، در زمینه های اقتصادی و سیاست داخلی خواهد بود. درخصوص امور خارجه، نه محافظه کاران و نه اصلاح طلبان نمی توانند کاری از پیش ببرند، به ویژه اگر مسأله برنامه اتمی و خصومت با آمریکا و اسراییل مطرح باشد. ناظران معتقدند که لاریجانی و به ویژه خاتمی، رفسنجانی و روحانی می توانند در برابر غرب بسیار انعظاف پذیر ظاهر شوند.
منبع: هانوفرشه آلگماینه، ۴ ژانویه