انترناسیونالیسم عوضی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

خرتوخر عظمی است. هیچ چیز جز خطر یک موجود دیوانه مثل احمدی نژاد نمی توانست همه مردم را وادار کند که جلوی خطرات احتمالی را بگیرند. بدبختی را ببین، ده سال قبل آقای کلینتون نیم ساعت دم توالت منتظر می ماند تا خاتمی برود بیرون و با او احوالپرسی کند، یا از یک ماه قبل رئیس جمهور فرانسه روزی صد تا صلوات یا سن میشل نذر می کرد که خاتمی برود به پاریس، حالا وضع چنان شده که احمدی نژاد به زور خودش را دعوت می کند به زیمبابوه، تازه نخست وزیر زیمبابوه حضور او را در آن کشور توهینی به زیمبابوه می داند. احتمالا دو ماه قبل احمدی نژاد و زنش هواپیمای امارات را می دزدد و به زور در فرودگاه توگو فرود می آید و تهدید می کند اگر با او ملاقات نکنند، هواپیما را منفجر می کند.

اوضاع در سایر جاهای جهان هم در حال تغییر است. در لبنان حزب الله یواش یواش باید برود توی قوطی. دیروز تظاهرات حامیان سکولاریسم در لبنان برگزار شد. در عوض در سودان، و درست همزمان با به نتیجه رسیدن پیگیری های دستگیری عمرالبشیر به عنوان جنایتکار بین المللی وی دوباره رئیس جمهور سودان شد. وی برخی مخالفانی که به نتیجه انتخابات اعتراض کردند، را انداخت جلوی شیر و شیر مذکور اپوزیسیون را خورد. در همین حال، مشکلات اساسی میان ایران و آمریکا در حال بهبودی است. یک منبع آگاه اعلام کرد دو تا قرارداد دیگر مانده تا روابط ایران و آمریکا اصلاح شود. با انتشار خبر بستن یک قرارداد عظیم میان دولت احمدی نژاد به عنوان پیمانکار تاسیس بزرگترین هتل و سالن در کیش، انجمن ایران و آمریکا که دارای یک عضو به نام هوشنگ امیر احمدی می باشد، اظهار امیدواری کرد که بزودی بحران میان ایران و آمریکا از بین خواهد رفت. بر اساس آمارهای ارائه شده توسط انجمن جفت شیش بیاران (مرکز آمار سابق ایران) تا به حال دو خانواده مولانا و امیراحمدی موفق به یافتن کار شده اند، در عوض سه هزار ایرانی مجبور شده اند از ایران بروند.

 

تجمع در مقابل سفارت سوئیس

تجمع در مقابل سفارت سوئیس برگزار شد. در این تجمع که بیش از هفت ها نفر شرکت داشتند، اصغر آقا به اکبر آقا گفت: بگو مرگ بر انگلیس، امپراطوری فیس!

اکبر آقا: مرگ بر انگلیس چیه حاجی؟ اینجا سفارت سوئیسه!

اصغر آقا: ای بی ناموس ها، همین ها بودن عسک حضرت ابوالفضل رو آتیش زده بودن؟

اکبر آقا: نه حاجی، اولا ابوالفضل نبود و حضرت علی بود، ثانیا سوئیس نبود و دانمارک بود.

اصغر آقا: فهمیدم، همون هایی بودن که هیتلر بیچاره رو کشتن؟

اکبر آقا: نه حاجی، اونها آلمانی بودن، اینجا سفارت سوئیسه.

اصغر آقا: این سوئیسی ها خیلی بی ناموس ان، همونایی هستند که شهرنوشون شبا بازه؟

اکبرآقا: نه حاجی، اون هلنده، این سوئیسه

اصغر آقا: بی شرف ها همون هایی هستند که به عراق گاز شیمیایی می دادن و انداختن تو حلبی آباد ایلام که سینما رکس آتیش گرفت؟

اکبر آقا: نه حاجی، اون فرانسه بود که به صدام اسلحه می داد، این سوئیسه….

اصغر آقا: ده حاجی! یعنی چی، هر چی من می گم تو نه می آری، این بی ناموس ها پس جرمشون چیه؟

اکبر آقا: هنوز نمی دونم، ولی مث اینکه حافظ منافع آمریکا تو ایرانه.

اصغر آقا: پس همین بی ناموسها به پسر اختر خانوم خواهرم ویزا ندادن، بزن داغون شون کن، مرگ بر روسیه مرگ بر فلسطین.     

 

شادی جان…. نگو

حتما خودش بزودی معذرت خواهد خواست. دفعه قبل هم یک چیزهایی گفت ولی جوابی بهش داده نشد، به نظرم حالش زیاد خوب نیست. پنج شش سال طول کشید که خانم عبادی که می گفت “ احمدی نژاد و خاتمی فرق ندارند” فرق اش برود توی چشم شان و آن را بفهمد، حالا دوباره یکی از دوستان از اتوبوس پیاده شده باید از اول تاریخ معاصر را به او درس داد. ایشان بدون اینکه فکرش را بکند، گفته اند که “ آیت الله صدیقی با سایر مردان ایرانی فرقی ندارد.” البته امیدوارم شادی خانوم بزودی معذرت بخواهد و دیگر از این اشتباهات سنگین نکند. یعنی واقعا یک آدم می تواند تمام مردان یک کشور را متهم کند که شبیه یک نفر هستند؟ اصلا فرق نمی کند آن یک نفر چطوری باشند، مگر می شود همه مردها یا زنهای کشور مثل هم باشند؟

 

آمریکائیان عاشق ما می باشند

احمدی نژاد: مردم آمریکا عاشق جمهوری اسلامی هستند.

خبرنگار: چطوری فهمیدید که مردم آمریکا عاشق جمهوری اسلامی هستند؟

احمدی نژاد: آقای رحیمی معاون من وقتی در سوریه بود، یک نفر به ایشان گفت که اگر بناباشد پیامبری بیاید، مثل بنده است، همون آقا فرمودند که مردم آمریکا عاشق جمهوری اسلامی هستند.

خبرنگار: از کجا با اون آقا توی سوریه آشنا شدید؟

احمدی نژاد: همون دختری که انرژی هسته ای کشف کرده بود، گفت که یک آقایی توی سوریه زندگی می کنه که ما رو، یعنی اسلام رو خیلی دوست داره.

خبرنگار: اون دختری که انرژی هسته ای رو کشف کرد، چطوری پیدا کردین؟

احمدی نژاد: حاج آقا مشائی تشریف برده بودن هند یک آقای مرتاض که خیلی لاغر بود به ایشون آدرس خونه دختر خانوم رو داده بود.

خبرنگار: چطوری با اون آقای مرتاض آشنا شدید؟

احمدی نژاد: رفته بودیم جزایر بالی یک آقایی خیلی با ما حرف زدن و ما گفتیم تنک یو، ایشون آدرس مرتاض رو داد، البته کمیته امداد بالی به ایشون کمک کرد، الآن نماینده مجلس شون قراره بشه.

خبرنگار: چطوری شد که رفتین جزایر بالی؟

احمدی نژاد: از اونجا زنگ زدن و گفتن احتیاج به کسی دارن که اونجا رو مدیریت کنه، ما هم رفتیم که مدیریت کنیم.

خبرنگار: چطوری فهمیدین که دنبال مدیر می گردن؟

احمدی نژاد: صبح زود یکی زنگ زده بود و دنبال یک نفر می گشت، یک خارجی بود، من خودم گوشی رو برداشتم، گفتم آی ام پرزیدنت. گفت آی وانت پرزیدنت آف پابلیک ریلیشن. منم فهمیدم با خودم کار داره، چون هم تو کار روابط بود، هم دنبال پرزیدنت می گشت. همون آقا الآن اومده ایران شیعه شده و توی قم داره یک کمپانی نفتی درست می کنه.

 

بی بی سی ان ان

فکر کنم حواسش نیست، چون خارج از ایران است، احتمالا فکر می کند یک جاست. اصولا دو جا داریم، یکی داخل یکی خارج. یکی از دوستانم می گفت “ تو که اصفهان بودی حتما علی محمدی رو می شناسی، راننده است.” همین! علی محمدی! راننده! طبیعی است که آدم باید بشناسد. مگر اصفهان چند نفر جمعیت دارد؟ سه میلیون؟ واه! همین شصت سال قبل اصفهان صد هزار نفر جمعیت داشت، تکان خوردیم شد سه میلیون. همین می شود که آدم قاطی می کند و به همین دلیل آقای مرندی گفته است “ بی بی سی به جای ایران، فکری به حال حیثیت بربادرفته آمریکا بکند.”

اول، بی بی سی که آمریکایی نیست که به فکر حیثیت آمریکا باشد.

دوم، بی بی سی حتی به فکر حیثیت انگلیس هم نیست.

سوم، اصلا کار بی بی سی حفظ حیثیت که نیست، کارش خبررسانی است.

چهارم، بی بی سی که فقط یک کار نمی کند، هم می تواند به فکر ایران باشد هم آمریکا.

پنجم، چطور ممکن است کسی فکر کند که بی بی سی ممکن است به فکر حیثیت آمریکا باشد؟

ششم، دکتر مرندی ممکن است چنین فکری بکند.

هفتم، دکتر، شما می دونی خارج کجاست؟

 

چرا برنمی تابد؟

این کلمه برنمی تابد هم کلمه بامزه ایست. آدم شوخی شوخی فکر می کند که موضوع مهمی است، یا حداقل یک اتفاق بزرگی در فیزیک افتاده، یا هیچی نباشد چالشی، ژئوپلیتیکی، نوستراداموسی چیزی شده است. به همین دلیل است که از صبح تا حالا دارم فکر می کنم که چطور آقای موسوی، مدیر مسوول روزنامه جوان گفته است که: “ جمهوری اسلامی آزادی توطئه را برنمی تابد.”

خبرنگار: جناب آقای اون یکی موسوی! جمهوری اسلامی آزادی تظاهرات مخالفان را برمی تابد؟

موسوی: نه، چون مخالفان مخالف حکومت هستند.

خبرنگار: جناب آقای موسوی! جمهوری اسلامی آزادی پوشش زنان را برمی تابد؟

موسوی: نه، اصلا، زنان باید حجاب را رعایت کنند.

خبرنگار: آیا جمهوری اسلامی آزادی مطبوعات را برمی تابد؟

موسوی: اگر مطبوعاتی باشند که مخالفت کنند و چیزی بخواهند بنویسند، برنمی تابد.

خبرنگار: آیا جمهوری اسلامی آزادی موسیقی را برمی تابد؟

موسوی: اگر موسیقی به شکلی باشد که در آن سازو آواز باشد یا کسی بخواهد چیزی بخواند و مردم بدون دلیل احساس خوبی پیدا کنند، برنمی تابد.

خبرنگار: پس کلا جمهوری اسلامی هیچ چیزی را برنمی تابد.

موسوی: یک چیزی در همین حدود، ولی نه دقیقا.

خبرنگار: از اظهارات غیردقیق تان ممنونیم.