فیلیپ ویس
ویلیام کوانت، کارشناس مسائل خاورمیانه که در پیمان کمپ دیوید نقش داشت، معتقد است اوباما باید بازی ای را که نیکسون در قبال چین انجام داد تکرار و گفتگوهای پنهانی اش را با رهبران ایران در ژنو آغاز کند تا بتواند راه حلی برای مناقشات پیدا کند.
کوانت روز یکشنبه در کیپ کد، گفت: “با فضای فعلی که در کاخ سفید و بطور گسترده تر در آمریکا وجود دارد، ایران همچنان مثل یک ماده سمی است. ایران مثل چین کمونیست در زمان کودکی من است. پس باید یک نفر مثل نیکسون که به چین رفت، عمل کند.”
نیکسون همه عمر علیه کمونیسم جنگید، اما زمانی به این نتیجه رسید که مذاکره با چین لازم است. هیچ کس از این کار او ناراحت نیست زیرا او توانست فتیله جنگ سرد را پایین بکشد.
کوانت گفت: “برای من سخت است تصور کنم که رئیس جمهور فعلی ما و وزیر امورخارجه این مسئله را در ذهن داشته باشند.”
وی در کلیسای وود هول، به دعوت کمیته صلح و عدالت در خاورمیانه، در برابر 200 نفر سخنرانی و در باره بهار عربی و مسائل دیگر منطقه صحبت کرد.
پیش بینی او در مورد مصر، سوریه، صلح اسرائیل/ فلسطین نا امید کننده بود. او گفت: “امروز یک بعداز ظهر آفتابی زیباست. نمی خواهم آخر هفته شما را خراب کنم اما من شما را به اینجا نکشانده ام.”
او یکی از خوشبین ترین افراد در مورد تغییر در سران ایران بود. آمریکا و ایران در عراق، سوریه و لبنان منافع مشترک دارند و جنگ بین ایران و اسرائیل، برای هر دو خطرناک است. باید گشایشی توسط اوباما صورت بگیرد و کوانت معتقد است این گشایش باید بصورت پنهانی باشد. او هیچ حرفی در مورد لابی اسرائیل نزد،اما گفت مردم آمریکا بیشتر ازآن در مورد ایران “دیوانه” هستند که بشود در مورد گشایش روابط با ایران بطور علنی حرف زد.
ایران بدون مطرح بودن همه گزینه هاش پشت میز مذاکره اتمی نخواهد نشست و آمریکا باید وارد این مذاکرات بشود حتی اگر افکار عمومی برای این کار آماده نباشد. پس بهترین کار این است: افرادی را که دانش واقعی و قدرت و مسئولیت مذاکره دارند پیدا کنید و آنها را در اتاقی در ژنو حبس کنید و اجازه بدهید گفتگوهای اولیه را بطور جدی انجام دهند.
او می گوید: “برای من این یک کار عاقلانه است، امتحانش کنید.”
روند قبلی صلح به این صورت پیش رفته بود:
استاندارد های دوگانه آمریکا درمورد مصر. مصر در آستانه بازگشت نظامیان است. آمریکا در این مورد چه می گوید؟ حرف زیادی نزده است. آمریکا همیشه در قبال مصر استاندارد دوگانه داشته است و ما دیگر به آن عادت کرده ایم.
السیسی یک ناصر دیگر است. به نظر من ما به دوران مبارک باز می گردیم و این بار با ژنرالی که بیشتر شبیه به ناصر است تا مبارک. او کسی است که به فکر یک رهبری نظامی قوی است و توانایی آن را دارد. او رهبری محبوب است و درصد زیادی از مردم مصر او را قبول دارند. در عین حال او دقیقا نقطه مقابل درصد زیاد دیگری از مردم مصر است.
کلینتون موفق نشد در سال 2000، صلح اسرائیل و فلسطین را رقم بزند و دلیل آن فقدان فشار های لازم بود. ما برای گفتگو های دیپلماتیک از بهترین گروه گفتگو کننده استفاده نکردیم. کلینتون جذابیت و توانایی این کار را داشت اما گروهی ضعیف او را همراهی می کرد، من معتقدم که در آن دوره حساس او دیگر دلش نمی خواست تلاش بیشتری کند وگرنه این کار امکان پذیر بود.
بوش امکانات مذاکره را به اوباما سپرد. اوباما در سال 2009 تلاش کرد که این روند را ادامه بدهد زیرا دولتمردان بوش به او گفته بودند که ایهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل در سال 2008 تمایل داشت بیش از هر رهبر دیگر اسرائیل پیشنهاد های سازنده برای صلح بدهد اما بوش به توصیه کاندولیزا رایس انرژی زیادی نگذاشت و در نهایت مذاکرات بی نتیجه ماند. تصور کنید که با کمی تلاش این اتفاق می افتاد اما زمانی که اوباما به ریاست جمهوری رسید، فرد دیگری نخست وزیر اسرائیل بود. نتانیاهو یا “آقای نه”.
کوانت در مورد آخرین گفتگو های صلح اسرائیل و فلسطین، بدبین است: جان کری انرژی بیهوده ای مصرف کرد تا این گفتگو ها آغاز شود اما من این احساس ناراحت کننده را دارم که در مورد مرحله بعدی فکر درستی نشده است.
کوانت بر راه حل دو کشور شدن اصرار دارد. او می گوید: “مردم به شما می گویند راه حل دو کشور شدن، مرده است و به جایی نمی رسد. از آنان بپرسید راه حل چیست.آنها این راه حل گنگ را پیش رو می گذارند که بهتر است یک کشور بشوند. کوانت توضیح می دهد که فلسطینی ها در یک سرزمین با دوکشور قدرت بیشتری از یهودی ها خواهند داشت و اسرائیلی ها در یک سرزمین با یک کشور نمی توانند قوانین را به میل خود تصویب کنند زیرا اکثریت با عرب هاست. باور کنید این اتفاق نخواهد افتاد. آنقدر اعتماد بین آنها وجود ندارد که بتوانند با آرامش و در امینت در یک سرزمین با یک کشور زندگی کنند”.
کوانت هیچ اشاره ای به لابی اسرائیل نکرد. او گفت که چه بخواهیم چه نخواهیم، آمریکا درگیر رابطه با اسرائیل شده است. حمایت از اسرائیل بصورت ژنتیکی در سیاست ما وجود دارد. بیست و نه نفر از حامیان نتانیاهو در کنگره می خواهند که اوباما شکست بخورد. تنها دوست ما در خاورمیانه کشوری است که بیشترین سرزمین ها را اشغال کرده است و تلاش می کند تا سرزمین های بیشتری را بدست آورد و این کار را به نام امنیت انجام می دهد.
یک نفر سئوال کرد که آیا اسرائیل به دلیل نقض حقوق فلسطینیان دیگر یک کشور دموکراتیک نیست؟ وی پاسخ داد که دموکراسی اسرائیل در خدمت یهودیان است اما در آمریکا حتی در زمانی که حقوق سیاهان و زنان در آن نقض می شد، دموکراسی وجود داشت و در نهایت به این بی عدالتی ها رسیدگی کرد. دموکراسی دکمه ای نیست که گاهی آن را خاموش کنیم، گاه روشن.
موندو ویس، 20 اوت