حمید سوریان جایزه خود را به محمود احمدی نژاد تقدیم کرد. اقدامی که فضای منفی و غیرقابل هضمی، علیه وی در سطح جامعه و حتی جامعه ورزشی کشور رقم زد. سوریان روز ششم مهرماه پس از آنکه در مسابقات جهانی کشتی فرنگی، قهرمانی را در آغوش گرفت، مدال طلایش را در مصاحبه ای با سیمای جمهوری اسلامی به مناسبت هفته دفاع مقدس به کشته شدگان هشت سال جنگ اهداء کرد. احمدی نژاد که از عملکرد سوریان خرسند بود، از وی دعوت کرد تا از او به شکل حضوری تقدیر کند. روز هفتم مهرماه، سوریان پس از بازگشت به ایران به دیدار احمدی نژاد رفت، و با خواندن متنی که در دست داشت، محمود احمدی نژاد را به دلیل سخنرانی اش در سازمان ملل، قهرمان واقعی نامید و نشان طلاییش را به رئیس دولت دهم هدیه کرد.
به اعتقاد کارشناسان ورزشی، اقدام وی عجولانه بود و وی می توانست مدال خود را به آستان رضوی تقدیم کند. اما در برخی محافل سیاسی سخن از آن بود که رویگردانی گروه های مختلف فرهنگی-ورزشی-هنری از احمدی نژاد و از سویی طرد شدن وی از سوی جامعه بین المللی که نشانه آن سخنرانی در سازمان ملل برای صندلی های خالی و در ایران عدم پذیرش وی از سوی آیات عظام بود، موجب شد تا تیم تبلیغاتی احمدی نژاد این نمایش را کارگردانی کند. سوریان که می رفت جایگزین قهرمانان بزرگی چون عبدالله موحدی و ابراهیم جوادی در کشتی ایران شود، با این اقدام خشم مردم را متوجه خود کرد. شایعاتی مبنی بر دریافت 100 میلیون تومان برای اهداء مدال به احمدی نژاد مزید بر علت شد تا همکاران ورزشکارش نیز از وی کناره بگیرند. وی از همان روز شاهد پیامک های متعددی بود که با ادبیاتی تهدیدآمیز، از آتش زدن خانه و زندگیاش خبر می دادند. این پایان ماجرا نبود، او حتی وقتی به برخی سالن ها برای تمرین یا سرکشی رفت، هو شد و مزدور خوانده شد.
رسانه های دولتی سعی کردند تا حمایت ورزشکاران محبوب را نسبت به اقدام سوریان جلب کنند، اما از این میان تنها حسین رضازاده که در انتخابات از احمدی نژاد حمایت می کرد، حاضر شد از سوریان حمایت کند و دیگر ورزشکاران به این جمله بسنده کردند که کاش “خادمی امام رضا” را به افتخاراتش می افزود. سوریان آنچنان با مشکل مواجه شد که یزدانی خرم رئیس فدراسیون کشتی در مقام حمایت از وی مجبور شد در گفت و گو با رسانه ها بگوید: “سوریان نشان مذکور را صرفاً به شخص رئیس جمهور اهداء نکرد، بلکه به جایگه والای ریاست جمهوری در ایران هدیه داد.” یزدانی خرم همچنین در خصوص شایعه ای دائر بر دریافت پول از سوی سوریان گفت: “این قهرمان با اخلاق حتی یک ریال برای اهداء این مدال از هیچ نهادی دریافت نکرده و حتی جوایز کشتیگیران مدال آور که او نیز یکی از آنها است نیز اهداء نشده است.” سوریان این روزها با کاهش محبوبیت مواجه است و مردم بیش از آنکه یادشان باشد او چه قهرمان ارزنده ای است، به اهدای مدالش به رئیس دولت دهم اشاره می کنند.
حمید سوریان کیست؟
حمید سوریان دوم شهریورماه 1364 در شهرری متولد شد. پدرش اصلیت ورامینی دارد و خانواده مادرش نیز از اهالی قدیمی شهر ری هستند. حمید ششمین فرزند از خانواده هشت نفره سوریان است. وی 5 برادر دارد و کوچترین فرزند خانواده است؛ مهدی، محسن، مرتضی، مصطفی و مجتبی برادران بزرگتر وی هستند. برادران دیگر وی نیز اهل کشتی هستند و محسن برادرش در سال 1995 قهرمان مسابقات جوانان جهان در تهران شد، او عضو تیم ملی امید نیز بود. آنچنان که حمید سوریان می گوید قهرمانی برادرش محسن در آن سال های تاثیر عمیقی بر وی گذاشت تا آنجا که محسن برای وی الگو شد و خواست تا جا پای او بگذارد. مادرش خانه دار است و پدرش بازنشسته ارتش. محمد سوریان، پدر حمید این روزها در بازار فروش محصولات شیمیایی فعالیت دارد و اغلب وقت خود را به نظاره مسابقات کشتی و فعالیت های پسرش حمید می گذراند. پدر حمید نیز اهل کشتی بود و سال ها قبل در شهر ری کشتی می گرفت، وضعیت خانوادگی سبب شد تا کشتی را کنار گذاشته و به ارتش بپیوندد. وضع مالی خانواده سوریان متوسط است و پدر خانواده آنچه که از فرزندانش می خواهد تحصیل و ورزش است. خانواده سوریان بخاطر موفقیت های حمید در شهر ری شهره هستند و کسی نیست که آنها را نشناسد، شاه عبدالعظیمی ها هم اغلب برای وی سنگ تمام می گذارند و خیابان محل سکونت خانواده سوریان را پس از هر قهرمانی آذین می بندند.
کودکی حمید در شهر ری سپری شد. از کودکی با الفبای کشتی توسط پدرش و برادران بزرگترش آشنا شد. وی درباره کودکی اش می گوید: “بچه که بودم جثه ام کوچکتر از همکلاسی هایم بود، در محل هم همینطور، اما راستش همه از دست من عاصی بودند، چرا که خیلی شیطان بودم و کسی حریفم نمیشد.” او از زمانی که کشتی را می شناسد آرزوی قهرمانی می کند: “در کودکی آرزوی طلا داشتم، زمانی که از تلویزیون ایران، کشتیگیران ایرانی را میدیدم که روی سکو قرار گرفتهاند، احساس غرور ایرانی بودن به من دست میداد، حتی گاهی هم شبها خواب قهرمانی را میدیدم.”
آنچنان که خانواده اش می گویند در حیاط مدرسه با بچه ها سرشاخ بود، به کشتی هم علاقمند بود به همین علت به سوی کشتی راهنمایی اش کردند. ابتدا زیر نظر پدرش و برادرش محسن با برخی فنون کشتی آشنا شد، اما قهرمانی محسن در سال 1995 جرقه ای شد تا وی ورزشگاه را خانه اصلی اش بداند. او در این باره می گوید: “محسن سوریان (برادرم) بیشترین زحمت را برای موفقیتهای من کشیده است، محسن الفبای کشتی را به من آموخت تا امروز به این افتخار بزرگ دست یابم.”
آغاز کشتی با قهرمانی
حمید سوریان در سال 1376 در حالی که 12 سال داشت، کشتی را در باشگاه کوثری و سپس بابک و مقدم شهر ری زیر نظر حاج عبدالله زارع از مربیان با سابقه و قدیمی شهر ری آغاز کرد. وی 10 سال پیش اولین مدال خود را در سطح آموزشگاههای کشور کسب کرد. در همان سال 78 در مسابقات انتخابی نونهالان کشور موفق به راهیابی به مسابقات قهرمانی شد. او در مسابقات قهرمانی نونهالان کشور در سال 78 موفق به کسب مدال طلا در وزن 46 کیلوگرم شد. او در این باره می گوید: “روزی که در مسابقات نونهالان برای اولینبار روی سکوی اول قرار گرفتم، به خودم میگفتم: حمید میشود روزی تو در دنیا اول شوی…؟”
چندی بعد او در مسابقات قهرمانی نوجوانان کشور هم مدال طلا می گیرد و راهش برای ورود به تیم ملی نوجوانان و حضور در مسابقات بین المللی باز می شود. او در سال 79 در مسابقات کشتی فرنگی با عنوان جام جهانی کودک با کشتی گیران رده نوجوان در وزن 46 کیلوگرم کشتی می گیرد و سرانجان مدال طلا را به گردن می آویزد: “عضویت در تیم ملی نوجوانان برایم خیلی شیرین بود و از آن موقع مزه طلا زیر دندانم رفت.” او سپس در مسابقات قهرمان نوجوانان ایران توانست مقام نخست را کسب کند و سپس در سال 81 در مسابقات جوانان جام قهرمانان ترکیه شرکت کرد و توانست در وزن 55 کیلوگرم مقام دوم را از آن خود کند.
سوریان سال بعد در همین مسابقات گردن آویز طلا را از آن خود کرد. قهرمانی پی در پی سبب شد که وی مهره ای ثابت در تیم ملی جوانان باشد و به مسابقات قهرمانی کشتی فرنگی آسیا در قزاقستان اعزام شود. سوریان در سال 83 توانست در این مسابقات مقام دوم مسابقات قهرمانی جوانان آسیا را از آن خود کند. او همان سال به مسابقات جام جهانی جوانان در گرجستان اعزام شد و توانست مدال نقره را به گردن بیاویزد.
اولین قهرمانی جهان
سال 84 برای سوریان سالی پر از موفقیت بود. او در حالی که 20 سال بیشتر نداشت ابتدا به مسابقات جام جمهوریت ترکیه رفت و در گروه جوانان- وزن 55 کیلوگرم-کشتی فرنگی توانست مقام نخست را از آن خود کند. سپس به کره رفت تا در مسابقات قهرمانی آسیا شرکت کند. او در مسابقات کره توانست گردن آویز طلا را کسب کند. چندی بعد به مسابقات جهانی اعزام شد تا در لیتوانی در گروه جوانان شانسش را بیازماید. او باز هم موفق بود و توانست مدال طلای جهانی کشتی فرنگی جوانان در وزن 55 کیلوگرم را به گردن بیاویزد. موفقیت های پی در پی اش سبب شد تا به تیم ملی بزرگسالان دعوت شود و در اولین امتحان موفق بیرون آید. او در همین سال توانست مقام سوم مسابقات پیتالانسکی لهستان را از آن خود کند.
فصل مسابقات جهانی بزرگسالان رسیده بود. در وزن سوریان، حسن رنگرز نیز کشتی می گرفت که در سال 81 موجب شکستن طلسم سی و اندی ساله نگرفتن مدال طلا در مسابقات جهانی شده بود. هر دو آماده بودند، و قرار شد بین دو کشتی گیر مسابقه انتخابی صورت گیرد. حمایت سیم خواه و بنا سرمربی تیم کشتی فرنگی و مساعد نبود وضعیت رنگرز سبب شد تا رنگرز کناره گیری کند و به این ترتیب سوریان به مسابقات جهانی اعزام شود. اقدام بنا در حمایت از سوریان با مخالفت های بسیاری روبرو شد اما وی پاسخ اعتمادش را گرفت. سوریان توانست در مسابقات کشتی فرنگی، جام جهانی بزرگسالان در وزن 55 کیلوگرم در بخارست مجارستان مدال طلا را از آن خود کند، تا سومین مرد طلایی کشتی فرنگی ایران لقب گیرد. او که از برخوردهای جامعه کشتی با خود دلچرکین بود، در اولین گفت و گوی خود پس از مسابقات گفت که پاسخ اعتماد مربیان را به خوبی داده و نشان داده که از حسن رنگرز بهتر بوده است. او هچنین از عدم حمایت پیشکسوتان کشتی گله کرد و قهرمانی خود را پاسخی به آنان دانست.
شکست ناباورانه در المپیک و کسب دوباره قهرمانی جهان
حمید سوریان با حفظ وزن و تمرین مداوم بازهم به عنوان عضو اصلی تیم ملی به مسابقات گوانگ جو در چین اعزام شد. او در سال 85 توانست از مقام قهرمانی خود دفاع کند و دوباره مدال طلای جهانی کشتی فرنگی در وزن 55 کیلوگرم را از آن خود کند. یک سال بعد به مسابقات قهرمانی جهان در باکو اعزام شد و بازهم گردن آویز طلا را از آن خود کرد. مقامی که سبب شد لقب قهرمان قهرمانان را در ایران از آن خود کند. قهرمانی های پی در پی جهانی، موجب شد تا از او به عنوان اولین بخت کسب مدال طلا به مسابقات المپیک در پکن اعزام شود. شانس چندان با او یار نبود، جو سنگین مسابقات به نظر کارشناسان و مصدومیت (شکستگی انگشت) و عدم تمرین مناسب به اعتقاد حمید سبب شد که وی از دور رقابت ها به شکل ناباورانه ای کنار رود. سوریان در بازیهای المپیک 2008 پکن به خاطر شکست مقابل نظیر مانکییف از روسیه که به مقام قهرمانی این المپیک دست یافت، عنوانی بهتر از پنجمی کسب نکرد. اتفاقی که جامعه کشتی را بهت زده کرد. همان زمان گفته می شد، این شکست آغاز خداحافظی سوریان است.
با این همه سوریان به تمریناتش ادامه داد و آنچنان که خود می گوید 10 ماه برای مسابقات جهانی دانمارک تمرین کرد تا سرانجام به عنوان عضو تیم ملی به مسابقات جهانی اعزام شود. سوریان در این مسابقات با پیروزی برابر رومن آمویان دارنده مدال برنز بازیهای المپیک پکن از ارمنستان در دیدار فینال پیکارهای کشتی فرنگی قهرمانی سال 2009 بزرگسالان جهان در دانمارک، برای چهارمین بار قهرمان جهان شد. حمید سوریان در این مسابقات حتی یک امتیاز هم از دست نداد. وی در پایان مسابقههای اخیر کشتی جهان دانمارک فنی ترین کشتیگیر لقب گرفت. در بین قهرمانان مسابقههای جهانی کشتی فرنگی حمید سوریان ملی پوش وزن 55 کیلوگرم ایران در بین هفت قهرمان این مسابقهها صاحب بیشترین امتیاز شده علاوه بر اینکه در طول مسابقهها هیچ امتیازی هم از دست نداد.
سوریان پس از قهرمانی در گفت و گو با رسانه ها گفت: “چون مدتی هم دور از میدان بودم حرف و حدیث زیاد بود و میگفتند او تمام شده و نباید ملی پوش شود. اما به خودم ایمان داشتم که میتوانم نتیجه بگیرم. در اینجا هم ثابت کردم که شکست المپیک تنها یک اتفاق بود و هنوز شایستگی این را دارم که مدال بگیرم. تا المپیک 2012 لندن مرتب تمرین خواهم کرد و تا آن زمان فکرم تنها رسیدن به موفقیت خواهد بود.” هرچند موفقیت سوریان می رفت تا وی را تبدیل به بزرگترین ورزشکار سال های اخیر کشور کند، اما اقدام وی مبنی بر اهدای مدالش به احمدی نژاد سبب شد که جایگاهش میان مردم کشور تنزل یابد. گرچه هنوز علت اهدای این جایزه معلوم نیست، اما تنها بازنده آن حمید سوریان بود که با حاشیه ای خودساخته خود را از متن اخبار به بیرون کشید.
کشتی فرنگی و موقعیت سوریان
کشتی فرنگی که غربی ها به آن گرکورومن می گویند رشته ای است که کشتی گیرباید از کمر به بالا روی حریف کار کند، و در ایران توسط روسها در حدود پنجاه و پنج سال قبل رواج یافت. اولین مدال در این رشته توسط مرحوم فیروز علیزاده در سال 1348 در ماردل پلاتای آرژانتین کسب شد. پس از آن کشتی فرنگی با وجود قهرمانی چون جوادی، موحدی، نامجو و تختی با حاشیه رفت و پس از انقلاب نیز در حاشیه ماند. ایران در کشتی فرنگی 31 سال طلایی نشد تا بالاخره حسن رنگرز در سال 1381 توانست این طلسم را بشکند و مدال طلای مسابقات جهانی در پاتراس یونان را از آن خود کند. رنگرز با این حال نتوانست از مقام خود دفاع کند تا سرانجام قرعه به نام حمید سوریان افتاد.
او اولین قهرمانی را در سال 84 از آن خود کرد و سپس در مسابقات قهرمانی جهان در سال های 85 و 86 نیز این مقام را تکرار کرد. سوریان که بخت اول کسب مدال طلای تیم المپیک ایران در سال 2008 محسوب می شد، نتوانست مقامی بهتر از پنجمی کسب کند تا با موجی از انتقادات روبرو شود. هرچند فشارها بسیار بود، اما او بازهم مورد حمایت بنا سرمربی تیم کشتی فرنگی قرار گرفت. حمایتی که پاسخی شیرین داشت و سوریان توانست در مسابقات جهانی دانمارک نیز از مقام قهرمانی اش دفاع کند و چهارمین مدال طلایش را به گردن بیاویزد. از او که به اعتقاد فرنگی کاران نابغه این رشته محسوب می شود به عنوان یکی از بخت های مسلم قهرمانی در المپیک 2012 لندن یاد می شود. سوریان در کشتی فرنگی جزو سه نفر برتر تاریخ جهان است؛ در جدول مدال های این رشته، پس از مرد افسانه ای روسها، الکساندر کارلین که 12 سال قهرمان جهان و المپیک شد و “سینگ کوانک هو” از کرهجنوبی که دو طلای المپیک و سه طلای جهانی پی درپی دارد، سوریان با چهار مدال طلای جهانی قرار گرفته است.
حسن رنگرز فنی ترین فرنگی کار جهان در سالهای 2001 و 2002 معتقد است: “سوریان به جایی رسیده که میتوانیم او را یک استثنا یا پدیده بدانیم. او سرمایه و استعدادی ناب برای ایران است. سالهاست حتی در رشته آزاد نیز کسی را نداریم که موفق به کسب چهار مدال طلای جهان شده باشد. واقعا خوشحالم که بار دیگر او تواناییهایش را اثبات کرد. نمیتوان حمید سوریان را به گروه فنی خاصی اختصاص داد، چون او با دو کادر فنی متفاوت (سیمخواه و بنا) موفق به کسب مدال شد.”
محمد بنا، سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی نیز پس از چهارمین قهرمانی حمید سوریان می گوید: “همه تواناییهای حمید سوریان را دیدند. او میتواند از استثناهای ورزش ما باشد ولی باید مسوولان و مردم از او حمایت کنند. بعد از المپیک به سوریان کم لطفی شد. قول میدهم او میتواند تا المپیک در مسابقات جهانی مدال بگیرد و در لندن هم صاحب مدال آن هم مدال خوش رنگ شود. تنها باید او مورد توجه قرار گیرد و تا آن زمان حفظ شود. سوریان در این مسابقات یک امتیاز هم به حریفانش نداد که این نشان میدهد چه قهرمان بزرگی است.”
زندگی خصوصی، تحصیلات و علایق
حمید سوریان مجرد است و در کنار خانواده اش در شهر ری زندگی می کند. او دوران تحصیلات دبستان تا متوسطه را در شهر ری گذرانده است. دانش آموز متوسطی بوده و بیشتر از درس به ورزش علاقمند بوده است. دیپلمه است و از سال 87 دانشجوی رشته کارشناسی تربیت بدنی دانشگاه آزاد تهران است. او همچنین کارمند شرکت پتروشیمی به دلیل عضویت در این تیم محسوب می شود، گرچه که فعالیتی در آن ندارد. او درباره زندگی اش می گوید: “البته زندگی من در ورزش خلاصه شده است ولی غیر از ورزش کار آزاد هم انجام میدهم مثلا مدیریت مجموعه ورزشی به نام حمید سوریان که در محدوده شهرداری منطقه 20 ساخته شده است را به عهده گرفتهام. بیشتر وقتهایی را که در تیم ملی نیستم، در مجموعه سوریان مشغول به کارم.”
سوریان غیر از کشتی به فوتبال و شنا علاقه بسیار دارد و آنچنان که خود می گوید در هر دو نیز دارای تبحر است. او سینما و موسیقی را دوست دارد: “اگر وقت کنم، سینما می روم و سعی می کنم به هیچ عنوان فیلم های روز را از دست ندهم. راستی موزیک هم گوش می کنم.” سوریان عامل موفقیت خود را تمرین و ممارست می داند و در این باره می گوید: “به نظرم همان پشتکار است. به نظر خودم یکی از نقاط قوتم این بود که در این چند سال هر روز تمرین کردهام و هرگز به یاد ندارم که چند ماه یا حتی چند روز از کشتی دور بوده باشم، حتی وقتی ناامید بودهام.” خاطره بدی که او از یاد نمی برد المپیک است: “تنها مسابقه ای که بسیار هم معتبر و باارزش بود و موفق نشدم، همان المپیک بود و در حال حاضر خود را برای المپیک 2012 آماده می کنم.” او سقف آرزوهایش را مدال طلای المپیک می داند: “به همین دلیل زندگی من شده فقط تمرین. می خواهم با طلای المپیک حقم را از کشتی بگیرم و مدال زرین المپیک را به افتخاراتم اضافه کنم.
بازی های سیاسی در ایران بارها و بارها، هنرمندان و ورزشکارانی را چون تختی به اوج برده یا چون رضازاده از اوج بر زمین زده است، سوریان نیز یکی از قربانیان چنین بازی هایی است، معلوم نیست که آیا مردم رفتار او را از یاد خواهند برد، یا او سالهای جوانی و فعالیتش را با بدنامی طی خواهد کرد؟ وضعیتی که رضازاده پیش از او تجربه کرد. سیاستمداران ایرانی یاد گرفته اند که تمام ارزش های ورزشی یا هنری یک قهرمان را فدیه اشتباهات یک روزه خود کنند، قهرمانانی که وقتی از چشم مردم افتادند، بسختی دوباره در دل آنان جای می گیرند.