قا ب ♦ چهارفصل

نویسنده
شهلا گروسی

آیا کارتونیست باید که طراحی قهار باشد یا این هنر برای تکوین بی نیاز از این مهارت آن هم به شیوه کلاسیک آن ‏است؟ اگر چنین سئوالاتی سال ها منشأ بحث و جدل کارشناسان هنری بوده است شاید علت آن، وجود هنرمندانی چون ‏‏”جیمز تربر” باشد که قاعده بازی را شکسته اند و شهرت و محبوبیت آثارشان، اغلب باعث تسلای خاطر کارتونیست ‏هایی است که مهارت چندانی در کار قلم و طراحی ندارند…‏

turner1.jpg


درباره جیمز تربر کارتونیست آمریکایی

‎ ‎شیرینی های ناپخته یک طنزپرداز‏‎ ‎

آیا کارتونیست باید که طراحی قهار باشد یا این هنر برای تکوین بی نیاز از این مهارت آن هم به شیوه کلاسیک آن ‏است؟ اگر چنین سئوالاتی سال ها منشأ بحث و جدل کارشناسان هنری بوده است شاید علت آن، وجود هنرمندانی چون ‏‏”جیمز تربر” باشد که قاعده بازی را شکسته اند.‏

‏”جیمز تربر” متولد 1894 “کلمبوس” ایالت “اهایو” از پدر و مادری بود که هر دو الهام بخش آثار نوشتاری و ‏تصویری آینده او شدند. پدرش “ چارلز، منشی پاره وقت و سیاستمدار جزء که از کودکی آرزوی وکالت یا هنرپیشگی ‏در سر داشت، الگوی کاراکتر قهرمان کوچک و کم جرأت تربر در بسیاری از داستان های طنز آمیز و کوتاه او است. ‏‏”مری اگنس” مادرش، به گفته خود جیمز، کمدینی بالقوه بود که قریحه طنزی سرشار و کم نظیر داشت. تربر می گوید ‏که مادرش یک بار خود را به چلاقی زد و به یکی از مراکز دعادرمانی رفت و وانمود کرد که به شکل معجزه آسایی ‏شفا یافته است. این شوخی عملی مادر، چکیده شوخ طبعی آتی آثار جیمز تربر را در خود دارد: هجو دنیای به ظاهر ‏جدی اطراف و قراردادهای اجتماعی که به مرور زمان شکل آئینی به خود گرفته اند.‏

turner2.jpg


تربر دوران جنگ جهانی اول را ابتدا در وزارت امور خارجه و بعد در سفارت آمریکا در پاریس به خدمت گذراند. پس ‏از آن به “کلمبوس” بازگشت و طی سال های 1921-1924 به عنوان گزارشگر در “کلمبوس دیسپچ” مشغول به کار ‏شد. همزمان، به مرور آثار هنری، فیلم، کتاب و تئاتر در ستون ثابت هفتگی می پرداخت. در همین ایام تربر مجدداً به ‏پاریس بازگشت و فعالیت اش را به عنوان روزنامه نگار گسترش داد و مشغول نوشتن برای “شیکاگو تریبون” و دیگر ‏روزنامه های معتبر دوران شد. سال 1925 تربر به نیویورک نقل مکان کرد و همکاری با نیویورک ایونینگ پست را ‏آغاز کرد اما مهم ترین واقعه در کارنامه روزنامه نگاری او بی شک، عضویت در تحریریه “نیویورکر” بود که در ‏سال 1927 اتفاق افتاد و سال ها ادامه پیدا کرد.‏

آغاز کار و اعتبار هنری تربر را به عنوان کارتونیست باید مدیون دوست و همکار او در نیویورکر، “ای.بی.وایت” ‏نویسنده معروف کتاب “تار عنکبوت شارلوت” بدانیم که وقتی نمونه طراحی های تربر را در سطل زباله اتاق کارش ‏یافت ذوق و نبوغی منحصر به فرد در آنها دید و طرح ها را برای چاپ فرستاد. جالب اینجا است که تربر بینایی سالمی ‏نداشت، در کودکی به هنگام بازی “ویلهلم تل” با برادرش، در اثر اصابت پیکانی یک چشم خود را از دست داده بود و ‏بینایی چشم دیگر هم رو به نقصان می گذاشت که به نابینایی کامل او در سال های آخر عمر انجامید. به سبب همین ‏ضعف، تربر کارتون هاش را که به پیش طرح های خام و صیقل نخورده می مانستند اغلب با زغال یا مداد شمعی ‏مشکی بر کاغذ بزرگ و در ابعاد وسیع طراحی می کرد تا راحت تر دیده شوند.‏

turner3.jpg


سبک طراحی خطی، موجز و کم پرداخت او هم احتمالاً ریشه در همین مشکل داشت. “ای.بی.وایت” در آن آثار به ‏ظاهر کودکانه و ناپخته، پختگی و غرابت نگاه شخصی طنزپردازی بزرگ را یافته بود که تربر، پیشتر در نوشته های ‏خود به نمایش می گذاشت، پس دوست خود را تشویق کرد تا عقاید و احساسات خود را در قالب آن اشکال تراش نخورده ‏به تصویر کشد. تربر از 1930 طراحی کارتون را به فهرست وظایف روزنامه نگاری اش اضافه کرد و چندین روی ‏جلد نیویورکر را به خود اختصاص داد. اغلب آثار تصویری و نوشتاری او جدال نافرجام و احمقانه انسان معاصر را با ‏جهان توضیح ناپذیر اطراف به هجو می کشند؛ در این آثار تشتت، حماقت و احساس پوچی که تمدن به انسان ها می ‏بخشد خودنمایی می کند. تربر به دنبال از دست دادن بینایی همچنان به نگارش آثار خود پرداخت. کتاب فانوس ها و نیزه ‏ها (1961) حاصل این دوران است. ازمیان آثار غنی و متنوع او می توان به جغد در اتاق زیر شیروانی و سرگشتگی ‏های دیگر (1931) خوک آبی در اتاق خواب و بدبختی های دیگر (1932) زندگی من و دوران سختی (1933) ذهن ‏خود را تنها بگذارید (1937) حیوان مذکر(1940)، و گوزن سفید و کارناوال تربر(1945) اشاره کرد. تربر در سال ‏‏1961 در اثر ذات الریه ای که به دنبال سکته مغزی دچارش شده بود، در گذشت. ‏

turner4.jpg


شهرت و محبوبیت آثار تربر، اغلب باعث تسلای خاطر کارتونیست هایی است که مهارت چندانی در کار قلم و طراحی ‏ندارند. “دروتی پارکر” شاعر و نویسنده شهیر همدوره تربر معتقد بود که “ کارتون های او به شیرینی های نا پخته می ‏مانند.” اما نباید فراموش کرد که تربر پیش از آن که کارتونیستی خبره باشد، طنزپردازی یگانه بود که کلمات و خطوط، ‏محل بروز اندیشه های اش به شمار می رفتند.در واقع، ملات شیرینی های او آنقدر غنی بود که حتی ناپخته هم خوش ‏طعم به نظر آیند، اما آیا می توان از این استثنا قاعده ای برای طراحی کارتون ساخت؟ با توجه به خلوتی آسمان کارتون ‏و کاریکاتور از تک ستاره هایی چون تربر، به نظر می آید که جواب منفی باشد.‏