زنده بیرون نخواهیم آمد

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» افشای وضعیت زندان ها توسط زندانیان سیاسی

با گذشت 23 ماه از انتخابات مخدوش 22 خرداد 88 و آغاز بازداشت های فله ای روزنامه نگاران و فعالین مدنی و سیاسی، این فعالین راوی دردها و مصائب زندانیانی شده اند که تاکنون  صدایی از آنان در رسانه ها نبوده است. با این تفاوت که اگر تا پیش از این زندان های اوین و رجایی شهر محور گزارشات رسانه هابود، امروز زندان هایی چون قرچک ورامین، کارون اهواز، وکیل آباد مشهد، قزل حصار، زندان زنجان و سایر زندان هایی که گذار زندانیان سیاسی و مطبوعاتی بدانها می افتد در راس گزارش های رسانه ها وتوجه فعالین حقوق بشر قرار گرفته است.

این گزارش ها که اغلب به صورت نامه توسط زندانیان سیاسی به بیرون از زندان فرستاده می شود،اغلب به نوع بازجویی ها و محاکمه های غیر علنی و برخوردهای مسئولین زندان اختصاص دارد.

در آخرین موارد از این دست هاشم خواستار، معلم زندانی از زندان وکیل آباد مشهد و مهدی محمودیان، روزنامه نگار زندانی از سه زندان اوین، رجایی شهر و کچوئی گزارش داده اند.زندانیان سیاسی زن از زندان قرچک ورامین گفته اند و ضیا نبوی از زندان کارون اهواز.

این گزارش ها از سوی زندانیان سیاسی و مطبوعاتی در حالی به بیرون از زندان درز میکند که تاکنون جمهوری اسلامی اجازه بازدید نهادهای بین المللی از زندان ها را نداده است.

 

تجاوز در اوین، رجایی شهر و کچوئی

شاید تکان دهنده ترین نامه یک زندانی سیاسی در روزهای گذشته مربوط به نامه مهدی محمودیان باشد. روزنامه نگاری که خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است: “در حکومت شما زندانها به شهر مردگان می ماند که باید به هر طریقی فقط از آن خارج شد”.

مهدی محمودیان که در زندان رجایی شهر به سر می برد در این نامه که در شهریور 89 نگاشته شده اما روز یکشنبه منتشر شده، از رواج تجاوز جنسی به زندانیان در زندان رجایی شهر خبر داده و خطاب به آیت الله خامنه ای نوشته است: در بندهای مختلف زندان رجایی شهر عمل لواط به صورت امری معمولی و قابل پذیرش در آمده…. در این زندان هر کسی که کمی زیبایی در چهره داشته باشد و احیانا زوری در بازو نداشته باشد و یا پول خوبی در حسابش نداشته باشد که باج بدهد به دیگران، به زور در سالن های مختلف و هر شب در یک اتاق گردانده می شود و هر مفعولی صاحبی دارد و از این بابت پولی به دست می‌آورد و بعد از چند وقت هم او را به دیگری می فروشد.

او افزوده است: طبق مشاهده یک زندانی سیاسی، به یک جوان در طول یک شب 7 مرتبه تجاوز شده است و وقتی صبح به زندانبان شکایت می کند به انفرادی ( یا به گفته مسئولین زندان سوئیت) منتقل می‌شود بدون اینکه هیچکدام از متجاوزین حتی مورد سوال واقع شوند.

آقای محمودیان سپس به توزیع آسان مواد مخدر در این سه زندان اشاره کرده که “مواد مخدر در حد مصرف نزدیک به هزار نفر در یک زندان وارد می‌شود بدون اینکه مزاحمتی برای وارد کنندگان مجاز!!! ایجاد شود و این در حالی است که بعد از حدود 11 ماه زندان بودن هنوز نتوانسته‌ام اجازه ورود 2 جلد کتاب آموزشی را بدست آورم ورود روزانه چند صد گرم مواد مخدر مختص زندان رجایی شهر نیست که در زندان کچویی نیز در مقیاسی کوچکتر به همین صورت بود و در زندان اوین و بند 350 مواد مخدر دقیقا توسط زندانبانی که هر روز در اتاق رئیس اندرزگاه بودند و اکثرا با هم غذا می‌خوردند، به قیمتی ارزان توزیع می‌شد و این افراد خدوم!!! نه فقط مشکلی نداشتند که از طرف عوامل نامرئی !!! کاملا حمایت می‌شدند.

او نسبت به شیوع ایدز و هپاتیت و دیگر بیماری های واگیردارهشدار داده و از ضرب و شتم و جرح زندانیان و فحاشی به آنان سخن گفته است.

آقای محمودیان آنگاه به نحوه بازجویی ها و محاکمات زندانیان سیاسی در دو سال گذشته پرداخته و نوشته است: حداقل ده نفر از زندانیان شهادت می‌دهند که در زمان بازجویی‌ها آن‌ها را مجبور کرده‌اند که برهنه شوند و یا با لباس زیر ساعت ها در بازجویی بایستند و حداقل سه نفر از این افراد شهادت می‌دهند که با باتوم و یا وسیله‌ای شبیه آن مورد تحقیر جنسی قرار گرفته‌اند.

او درباره پروژه اعتراف گیری از زندانیان سیاسی نیز نوشته است: حداقل در 2 مورد که شاهد آن بودم همسران زندانیان بازداشت شده‌اند و به آنان گفته شده اگر اعتراف‌نامه‌ها را نخوانند برای همسرانشان احکام سنگین صادر خواهد شد و آن‌ها را مجبور به اعتراف به کارهای نکرده نموده‌اند، در دو مورد فرزندان نوجوان و جوان را احضار نموده و از پشت شیشه به زندانی نشان داده‌اند تا با این کار او مجبور شود برای نجات فرزندانش  آنچه را که آن‌ها می‌گویند انجام دهد.

 

فاجعه انسانی در قرچک ورامین

همزمان اما زندانیان سیاسی زن در تماس با خانواده هایشان از وضعیت اسفناک زندان قرچک سخن گفته اند. شبنم مددزاده، فعال دانشجویی به خانواده اش گفته است که فکر نمیکند زنده از این زندان خارج شود. خانواده این زندانی سیاسی و همچنین خانواده فریبا کمال ابادی، دیگر زندانی سیاسی زن پیش از این در مصاحبه با “روز” از عدم امنیت جانی آنها سخن گفته و به شدت ابراز نگرانی کرده بودند.

بیش از 10 زندانی سیاسی زن به زندان قرچک ورامین منتقل شده اند و این زندانیان با انتشار نامه ای گزارشی مستند از این زندان ارائه داده اند: زندان قرچک ورامین شامل هفت سوله است که هر سوله با تخت هایی به ظرفیت چند ده نفر تجهیز شده است. این در حالی ست که در هر کدام از این سوله ها بیش از 200 زندانی نگهداری می شود. عدم وجود کوچک ترین سیستم، برای تهویه هوا، وضعیت اسف بار بهداشتی به نحوی که بوی فاضلاب و شدت گازهای ناشی از آن برای بسیاری از زندانیان ناراحتی های تنفسی جدی به وجود آورده است. دو سرویس بهداشتی برای بیش از ۲۰۰ نفر، دو اتاقک حمام برای همین تعداد از زندانیان در نظر گرفته شده.  محدودیت های به وجود آمده به خاطر سرویس های بهداشتی، عملا باعث شده است تا بسیاری از زندانیان از محیط سوله و مابین تخت ها به عنوان سرویس بهداشتی استفاده کنند.به دلیل نبود حتی یک شیر آب جداگانه زندانیان برای شستشوی لباس و ظروف خود باید از همین حمام و سرویس بهداشتی استفاده کنند. روزانه به اصطلاح “سه وعده” غذایی در سلف سرویس این زندان ارائه می شود.

آنها پرسیده اند: تنبیهات بسیار شدید و برخوردها و درگیری های میان زندانیان بسیار دور از شان و مقام و منزلت انسان است. چرا که از خود می پرسیم در کجای دنیا نتیجه ی درگیری بر سر آب جوش و تنبیه متعاقب آن کشیدن ناخن های دستان یک زندانی باشد؟ در کجای دنیا عده ای مرد باتوم به دست را به بند نگهداری زنان زندانی به قصد ضرب و شتم می فرستند؟ در کجای دنیا کودکان 14 و 15 ساله را در چنین شرایطی نگهداری می کنند؟

زندانیان سیاسی زن در حالی از وضعیت نگران کننده زندان قرچک ورامین خبر  داده اند که رئیس سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور با اشاره به انتقال زندانیان زن استان تهران به زندان ورامین گفته است: تمام زندانیان زن استان تهران در این مجموعه نگهداری خواهند شد.

غلامحسین اسماعیلی در مصاحبه با خبرگزاری امنیتی نظامی فارس، مدعی شده که زندان قرچک ورامین از نظر بهداشتی وضعیت مناسبی دارد و شایعات موجود درباره این مجموعه در راستای شیطنت‌ها و دروغ‌پردازی‌ها علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است.

 

زندان کارون، مرز زندگی انسانی و حیوانی

ضیا نبوی، دانشجوی محروم از تحصیل هم که نزدیک دو سال است در زندان به سر می برد در نامه ای به دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه از زندان کارون اهواز نوشته است.

او از ازدحام بیش از حد جمعیت در این زندان سخن گفته واینکه: “چنین جمعیتی حتی به صورت ایستاده هم به سختی در اتاق ها جای می گیرند لذا علاوه بر جمعیت زیادی که کف خوابند نزدیک به یک سوم جمعیت بند حیاط خوابند. به این معنی که تمامی هواخوری زندان توسط پتوهای زندانیان مفروش شده و تعدادی از زندانی ها روز و شب را در گرما و سرما در حیاط به سر می برند. زندانیانی که به هنگام بارندگی هیچ سرپناهی ندارند و گاه در چراغ خانه (آشپزخانه) و گاه حمام و گاه توالت می خوابند.”

آقای نبوی افزوده: به علت نبود مهار مناسب در سیستم فاضلاب موش و سوسک به سادگی از آن بیرون می آید و دیدن آنها دیگر جز معمول زندگی زندانیان شده است.مشکل دیگر که بسیار جدی تر است گرفتن هراز گاه مسیر فاضلاب و بیرون زدن آن از کف هواخوری است که در ابتدا حیاط خوابها را آواره می کند این فاضلاب که گاه کل فضای هواخوری را پر می کند معمولا تا مدتها در این وضع باقی می ماند و انصافا آلودگی و بوی تعفن ناشی از آن دیوانه کننده است تا جایی که گاه استنشاق هوای پاک تبدیل به آرزو می شود… عدادی از زندانیان در بیرون اززندان به اصطلاح “کارتن خواب” بوده اند و سبک زندگی خود را به این مکان هم انتقال داده اند افرادی که هرگز حمام نمی روند، لباسشهایشان را عوض نمی کنند، از هیچ ماده شوینده ای استفاده نمی کنند و حتی چیزی هم به پا نمی کنند و مسیر توالت و حمام و بقیه جاها را با پای برهنه طی می کنند با وجود چنین افرادی باید وضع بهداشتی بند برای شما کاملا قابل تصور باشد. از طرفی سرویس توالت و حمام زندان بسیار آلوده و مستعمل است و برای استفاده از آن نیز معمولا باید در صف ایستاد و حتی گاهی برای استفاده از حمام مجبوریم ساعتها در صف بمانیم. آب حمام اکثر اوقات سرد است. سرویس روشویی بند از شش عدد شیر آب سرد و کهنه تشکیل شده که در یک ردیف قرار دارد و فاضلاب آن توسط یک آبراه بسیار آلوده جمع آوری و تخلیه می شود جالب اینجاست از این سرویس برای همه مصارف ممکن استفاده می شود. فقط کافی است لحظه ای را تصور کنید که در یک محیط دو متری یک نفر دست می شوید، یک نفر آب می خورد، یک نفر مسواک می زند، یک نفر ظرف می شوید، یکی وضو می گیرد، یکی صورتش را اصلاح می کند، یکی برنجش را آبکش می کند، یکی بینی اش را تخلیه می کند و…

 

و این بار نامه ای از وکیل آباد مشهد

هاشم خواستار، معلم بازنشسته نیز که بیش از 21 ماه است در زندان وکیل آباد مشهد بدون یک روز مرخصی به سر می برد در نامه ای به رییس قوه قضاییه و وزیر اطلاعات با شرح جزییات آنچه در طول مدت زندان بررفته از عدم استقلال قضات، بدرفتاری با زندانیان، دادرسی های غیرعادلانه تا اعمال غیرقانونی مسوولان دستگاه قضایی و انتظامی، تصویری از برخورد دستگاه های یاد شده با زندانیان عقیدتی ارائه کرده است. هاشم خواستار با شرح جزییاتی از بازجویی های خود گفته است که ماموران امنیتی از زندگی شخصی او پرسیده اند، او را در میان سارقین ومعتادین به موادمخدر نگهداری کرده اند،زمان دادگاهش تنها شش دقیقه طول کشیده و طی آن به شش سال زندان محکوم شده است.

آقای خواستار نوشته است: آقای قاضی القضات آقای وزیر اطلاعات باغ زندان جمهوری اسلامی از باغ زندان شاه رنگین تر است در باغ زندان شاه دانشجو، معلم، کارگر، کاسب و روحانی و کشاورز بودند اکنون بر اینها مولوهای اهل سنت بهائیان و مداحان نیز اضافه شده به نظر شما عزت بهتر است یا قدرت چرا زندان عزت می آورد چون عزت پایه های قدرت های فاسد را از درون زندان به راحتی می لرزاند اگر زبانم را ببرند با دست خواهم نوشت زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی و اگر دستانم را ببرند با مژه های چشمم خواهم نوشت زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی و اگر چشمانم را کور کنند با پاهایم خواهم نوشت زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی و اگر پاهایم را قطع کنند با آخرین ضربان قلبم که ندای معلمان است فریاد خواهم زد زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی.

عبدالله مومنی، سرشناس ترین فعال دانشجویی ایران و محمد داوری، معلم زندانی نیز پیش از این به انتشار نامه های مشابهی پرداخته بودند.