مساله تورم هم برای خود حکایت پرغصهای است. زمانی دولت نهم گرانی و تورم را ساخته ذهن مخالفین خود میدانست و وجود آن را در جامعه نفی میکرد؛ بعداً ارقام و اقلام مختلفی برای تورم از زبان این و آن بیان شد. از تورم انتظاری تا تورم توهمی و اخیراً هم آقای الهام از تورم صددرصدی در صورت عدم اجرای برنامههای دولت یاد کرد.
جناب الهام که همانند صاحب این قلم حقوق خوانده و در حوزه اقتصاد متخصص نیست و به لحاظ مشاغل متعدد کلیدی فرصت آن را ندارد که به فروشگاه محل سکونتشان رجوع کند و اگر ماهیانه خرید میکند اقلام ماه قبل با همان وزن را در این ماه خریداری کند و وجه آن را بپردازد تا متوجه شود به نسبت ماه گذشته پول بیشتری پرداخته و اگر تصدی مشاغل متعدد را تبرعاً بر عهده دارد و فقط یک حقوق - نمیدانم از دانشگاه یا از نهاد ریاستجمهوری - دریافت میکند، باقیمانده حقوق خود را پس از کسر وجه اجناس خریداریشده حساب کند، درخواهد یافت این ماه از حقوق خود پول بیشتری برای خرید اجناس ماه قبل پرداخته است. اگر خدای ناکرده هم به علت تصدی مشاغل متعدد دستمزدهای متعدد میگیرد طبیعی است که تورم تأثیری بر ایشان نخواهد داشت چون به هر حال میزان درآمد بیش از میزان نیاز میباشد.
تورم، البته همانگونه که ظاهراً بانک مرکزی در احتساب تورم 8/16 درصدی قیمت مسکن را حساب نکرده است بدون احتساب تورم در بخش مسکن 8⁄16 درصد میباشد، مساله تورم که میرفت به خط قرمز انتقاد تبدیل شود در جامعه وجود دارد و رقم 8⁄16 درصد بانک مرکزی یا رقم 23 درصدی که رئیس بانک مرکزی یا برخی از مراجع از آن یاد کردهاند را باید “تورم کاغذی” نامید. از این بابت به این نوع تورم ”کاغذی” گفتم که تنها روی کاغذ نوشته میشود، ولی در عالم واقع رقم آن بسیار بیشتر است. مساله مسکن واقعاً لجامگسیخته میباشد. نمیدانم چه چیزی را باید مبنای تورم فرض کرد؛ سکه در طول چند ماه گذشته که قیمت آن در حدود 150 هزار تومان برای مدتها ثابت مانده بود از 190 هزار تومان گذشته است. دیگر از مسکن متعارف خبری نیست، قیمت بلیت هواپیما و اتوبوس هم که اضافه شده، بنزین سهمیهبندی هم اجازه مسافرت را از مردم گرفته است. به عنوان تولیدکننده مواد غذایی عرض میکنم: اجاره حمل و نقل به بیش از صددرصد از زمان سهمیهبندی اضافه شده است. اول هر ماه که بنزین وانتبارها اعلام میشود اندکی آرامش در بازار حمل و نقل کالاهای معمولی کشاورزی با قیمت افزایشیافته حاکم است اما از نیمه ماه به بعد رانندگان به بهانه نبود و یا کمبود بنزین کرایههای خود را افزایش میدهند.
تورم آن هم تورم افسارگسیخته تحمل مردم را گرفته است. اینکه مسوولان بالای نظام از تورم یاد میکنند و دنبال چارهجویی میباشند، نمیتوان با فرافکنی و اینک نمیدانم منظور از تورم چیست؟ “و یا” روشهای قبل تورم را به بالای صددرصد میبرد واقعیت تورم را نادیده گرفت. ختم کلام اینکه جناب الهام با به کارگیری اینگونه ادبیات به فهم و شعور مردم بیاعتنایی میکنند. صورت مساله را پاک کردن بهتر است تا اینکه اصولاً بگوییم مسالهای نیست، حال اینکه در همان مصاحبهای که آقای الهام گفتند: نمیدانم منظور از تورم چیست؟ در پاسخ این سوال که جمعه سخنانی در مورد تورم در دولت نهم از سوی برخی از افراد که پیشینه تورم در زمان آنها مشخص است مطرح شد، نظر شما چیست؟ پاسخ دادند در مورد تورم نمیدانم مقصود چیست؟ رئیسجمهور گزارش مبسوطی در مورد تورم و عوامل آن به مردم دادند… ابتدای سخنان آقای الهام با قسمت پایانی آن در تضاد است زیرا اگر تورم نیست، پس چرا رئیسجمهور گزارشی درباره تورم و عوامل آن به مردم دادند و اگر تورم وجود دارد چرا جناب الهام منظور و مقصود از تورم را نمیدانند. کاش مشاغل متعدد کلیدی و شرکت در این جلسات که به صورت فشرده میباشد و توان هر توانمندی را میگیرد، به آقای الهام این وقت و فرصت را بدهد که برای یک بار هم که شده هزینه دو ماه خانواده خود را برعهده گیرند و آن وقت متوجه خواهند شد قیمت اجناس معمولی که حداقل مایحتاج زندگی عادی روزانه است بدون هیچ کنترلی راه خود را میرود و به کاغذ و اعداد و ارقامی که در روزنامهها و گزارشهای رسمی و غیررسمی نوشته میشود کاری ندارد. تنها هر ماهه از سبد مایحتاج عمومی مردم به لحاظ افزایش قیمتها و ثابتبودن درآمدها اقلامی کم میشود. این حداقل حاصل تورمی است که ظاهراً دولت نهم علیرغم اینکه رئیس دولت وجود آن را اعلام داشتند سایر اعضا کوشش در کتمان آن یا تغییر در عدد و رقم آن دارند.
منبع: اعتماد ملی