هفته گذشته سعید نعیمی، عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران(ادوار تحکیم وحدت) که در بند زندانیان مالی و قاچاقچیان زندان تبریز نگهداری می‌شود، به طور ناگهانی مورد بازجویی هشت ساعته قرار گرفت. در این بازجویی که توسط بازپرس پرونده صورت گرفت، اتهامات جدیدی به وی تفهیم و به طور تلویحی به وی اعلام شد که با تمام درخواستهایش مبنی بر انتقال به زندان محل سکونت و یا تبدیل قرار مخالفت خواهد شد. اتهام جدید آقای نعیمی آنگونه که هسر وی، سعیده اسلامی در گفتگوی خود با روز مطرح کرده جاسوسی برای دول متخاصم است. سعید نعیمی از 19 اردیبهشت سال جاری در بازداشت به سر میبرد.
سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) دیروز با صدور اطلاعیه ای نسبت به اتهام وارد شده به سعید نعیمی عضو دربند این سازمان اعتراض کرد. در این بیانیه آمده است: “از جمله جدیدترین اقدامات نخ نما شده از سوی نهادهای امنیتی و قضایی، اعلام اتهام «جاسوسی» به سعید نعیمی عضو شورای سیاست گذاری سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) که از دیر باز تاکنون با وجود پی گیری مطالبات و حقوق از دست رفته قومیت ها و اعتراض به ظلم و ستم روا داشته شده علیه فعالان این عرصه اما همواره بر فعالیت در چارچوب قانون و در جهت حفظ تمامیت ارضی کشور تاکید داشته است.”
سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) ضمن تاکید دوباره بر بی اساس بودن چنین ادعایی درباره سعید نعیمی عضو شورای سیاستگذاری این سازمان، ادامه چنین روندی در سیستم قضایی و امنیتی کشور را موجب وارد آمدن زیان های جبران ناپذیر به منافع ملی دانسته است. در همین باره خانم سعیده اسلامی، همسر این عضو در بند سازمان دانش آموختگان ایران در گفتگو با روزآنلاین تاکید کرده است که “ نظر وکیل سعید این است که هیچ استناد قانونی برای برای این اتهامات وجود ندارد.”
این گفتگو را در ادامه میخوانید.
بر اساس اخباری که جدیدا منتشر شده آقای نعیمی برای بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفته اند و اتهامات جدیدی به پرونده ایشان اضافه شده. در این باره توضیح میفرمائید؟
چهارم آبانماه اولین جلسه دادگاه سعید تشکیل شد؛ دادگاهی که او آن را فرمایشی خواند. اتهاماتی که به آقای نعیمی وارد شده بود همان اتهامات روتینی بود که به تمام زندانیان سیاسی می زنند،از قبیل تبلیغ و تبانی علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی وتلاش برای براندازی نرم. پس از تشکیل دادگاه در چهارم آبانماه، از طرف مراجع قضایی به ما قول دادند تا سه روز رای دادگاه صادر شود و به اعلام کردند که به فکر تهیه وثیقه باشیم چون میخواهند قرار بازداشت را به قرار وثیقه تبدیل کنند. اما متاسفانه وقتی در موعد مقرر به دادگاه مراجعه کردیم از طرف قاضی به ما اعلام شد به دلیل نقص تنظیم کیفر خواست، پرونده باید دوباره به بازپرسی تبریز ارجاع شود. بعد از پی گیری هایی که توسط وکیل ایشان صورت گرفت متوجه شدیم که سعید دوباره توسط بازپرسی تبریز به بهانه نقص کیفر خواست مورد بازجویی قرار گرفته و اتهام دیگری نیز به کیفر خواست او اضافه شده است. بازپرس پرونده شدیدا تصمیم به تحمیل اتهام جاسوسی به سعید را دارد. دادستانی مصاحبه سعید با صدای آمریکا و رادیو فردا را به مثابه همکاری با دول متخاصم ارزیابی کرده است.
واکنش آقای نعیمی به این اتهام جدید چه بوده است؟
سعید به هیچ وجه اتهام جدید را قبول نکرده و بازپرس پرونده هم بعد از مقاومت سعید، اتهام فوق را به معاونت در جاسوسی تبدیل کرده است. الان معاونت در جاسوسی به کیفر خواست ایشان اضافه شده است.
بعد از آگاهی از این روند چه پیگیریهایی از جانب شما و وکیل ایشان صورت گرفته و آیا این پی گیری ها نتیجه ای هم در بر داشته یا خیر؟
نظر وکیل سعید این است که هیچ استناد قانونی برای برای این اتهامات وجود ندارد. حتی برای اتهامات دیگرش نیز هیچ مساله غیرقانونی نیست؛همه چیز این پرونده سیاه بازی است. من و وکیل سعید پی گیری های زیادی در این رابطه داشتیم که پس از آن از جانب قاضی پرونده به ما اعلام شد با توجه به اینکه اتهام جدید به پرونده اضافه شده باید تاریخ تشکیل دادگاه به تاخیر بیفتد تا به اتهام جدید نیز رسیدگی شود که این به معنای ماندن بیشتر سعید در زندان است. گفتهاند بعد از برگزاری دادگاه راجع به تبدیل قرار بازداشت به وثیقه تصمیم گیری خواهد شد. با وجود قول قاضی مبنی بر تسریع روند رسیدگی پرونده در ابتدا هشتم بهمن را برای رسیدگی مشخص کردند که با اصرار و پافشاری بنده و وکیل سعید، تاریخ دادگاه به هشتم دی تغییر کرد. البته لازم است توضیح دهم که روز مقرر شده برای دادگاه سعید مقارن با پنجشنبه است که معمولا دستگاه قضایی کار نمی کند. من و وکیل ایشان نسبت به این موضوع هم اعتراض کردیم که با این تاریخ تعیین شده دوباره احتمال به تاخیر افتادن روز برگزاری دادگاه زیاد است اما مسوولان قضایی توجهی به این اعتراض نکردند.
وضعیت رسیدگی به پرونده آقای نعیمی تا قبل از اضافه شدن این اتهام جدید چگونه بوده است؟
تجربه من در این چند ماه پی گیری پرونده سعید نشان میدهد که دادگاه میخواهد ما را سر بدواند. در روزهای وسط هفته اینقدر ما را از اینجا به آنجا میدوانند که وقت اداری تمام می‌شود، حالا دیگر تکلیف روز نیمه تعطیلی مثل پنجشنبه مشخص است. هر بار اینقدر ما را معطل کردهاند که کارمان به وقت نماز و پایان وقت اداری رسیده و گفتهاند فردا بیایید. جز قاضی تقریبا کس دیگری را نمیتوانیم ببینیم؛او هم یا جلسه است، یا سر نماز است، یا میگویند مساله شما را خودمان میگوییم و یا اینکه میگویند وکیلتان باید بیاید. روند رسیدگی به پرونده ایشان میتوانست بسیار سریعتر باشد اما دادگاه مربوطه به دلایلی همچون کثرت کار و تعداد زیاد پروندههای در جریان، از این امر سر باز زده است. من و وکیل سعید به ریاست کل دادگستری استان آذربایجان شرق، دادستان کل تبریز و بازپرسی تبریز مراجعه کرده و دادخواست خود را به نهادها و مقامهای مذکور ارائه داده ایم اما متاسفانه هیچ رسیدگی صورت نگرفته و تنها پاسخی که از قاضی شعبه به ما داده شد این بود که با توجه به کثرت کار دادگاه و دادسرا، امکان رسیدگی سریع مقدور نیست. با در خواست های مکرر ما هم برای قرار وثیقه کماکان مخالفت می شود.
این مسایلی که عنوان کردید چه مشکلاتی برای شما به وجود آورده است؟
اولین مشکل این است که خانه ما کرج است و سعید در زندان تبریز. به همین دلیل هر ماه باید چند بار راه تبریز و کرج را بروم و بیایم. وکیل سعید هم تهران است و در نتیجه ایشان هم با این مشکل مواجه است. هر بار رفت و برگشت وکیل به تبریز نزدیک 200 هزار تومان خرج دارد. در این میان مثلا پیش آمده که من و وکیل سعید در موعد مقرر به تبریز رفتیم ولی گفتند قاضی کمرش را عمل کرده و نیامده است. این در حالی است که خود من هم دچار بیماری قلبی هستم و این بیماری بعد از دستگیری سعید روز به روز شدیدتر شده است. بعد از دستگیری سعید چند بار دچار حمله قلبی شدم و این اواخر هم دو روز در بیمارستان بستری بودم. البته سعید را در جریان مسایل بیرون زندان و مشکلات خودم قرار نداده ام.
آیا مسوولان قضایی تبریز از وضعیت شما مطلع هستند؟ نظر آنها در این باره چیست؟
بله آنها را از همان اول در جریان مشکلات بیماری خودم قرار و بارها وضعیت نامساعد خودم را برای آنها شرح دادهام اما جواب در خور توجهی نمیدهند. این اواخر به من گفتند اگر سعید به فکر شما و زندگیاش بود کارش به اینجا نمیکشید. من هم گفتم تا نفس دارم راه تهران- تبریز را برای دیدن سعید از پشت شیشههای کثیف کابین ملاقت میروم و میآیم. هر بار توضیح میدهم که میزان داروهای من روز به روز در حال افزایش است، اما کسی گوش نمیدهد.
شرایط آقای نعیمی در زندان تبریز از زمان بازداشت چگونه بوده است؟
ایشان بیش از سه ماه در بند اطلاعات زندان تبریز به صورت چشم بسته در سلول انفرادی بوده است. تحت شکنجه های روحی و جسمی قرار داشته و همچنین در اعتراض به وضعیت نامناسب خودش در زندان انفرادی دست به اعتصاب غذا زده بود، در آن زمان متاسفانه به دلیل اینکه هیچ نوع ارتباطی با ایشان وجود نداشت خبر این اعتصاب غذا منتشر نشد. سعید را بعد از سه ماه به قرنطینه و سپس بند عمومی زندان تبریز منتقل کردند. در حال حاضر هم به دلیل همان اعتصاب غذا و پائین بودن سطح امکانات بهداشتی و درمانی زندان از مشکلات معده رنج میبرد. زندان تبریز به گونهای است که قانون مربوط به تفکیک زندانیان در آن اجرا نمیشود و در حال حاضر سعید در بند جرایم مالی همراه با چند قاچاقچی نگهداری می‌شود. بعد از دستگیریهای مربوط به دریاچه ارومیه در تبریز فعالان زیست محیطی که در این شهر دستگیر شده بودند، بعد از دو هفته به بندی که سعید در آن زندانی بود منتقل شدند که این مساله قدری شرایط بند را بهتر کرده بود. این عده خوشبختانه هفته گذشته به قید وثیقه آزاد شدند. البته ازدیاد جمعیت باعث شده بود که فضا برای زندانیان در آن بند تنگ شود و به همین دلیل این عده مجبور بودند برای خواب و استراحت به نمازخانه بند بروند. بر اساس آنچه آزاد شدگان از زندان تبریز در روزهای قبل گفته اند شیشه های نمازخانه مذکور شکسته بوده و سرمای شدید تبریز و برف و باران سبب بیماری اکثر زندانیان شده بود و با توجه به نبود پزشک و امکانات پزشکی امکان درمان این زندانیان بوجود نیامده بود و مجبور بودند با دردهای ناشی از آن سر کنند. غذای این بند هم به گفته زندانیان تازه آزاد شده چندان قابل مصرف نیست و خود زندانیان باید غذا درست کنند آن هم در حالی که برای بیش از 60 نفر تنها یک اجاق گاز دو شعله وجود دارد. پزشک بند هم که باید هر دوشنبه برای معاینه زندانیان مراجعه کند معمولا سه یا چهار هفته یک بار به آن بند می آید و برای تمام بیماران هم دارویی بیشتر از جنس استامینوفن نمیدهد. در این وضعیت چون معمولا بیماری ها هم مسری هستند و برای درمان بیماران تلاشی نمیشود امراض در بین زندانیان پخش می‌شود.
