یک کلمه حرف حساب

پروین بختیارنژاد
پروین بختیارنژاد

تمام تلاش خود را می کنم تا ذهنم را روانه گذشته کنم، و بخاطربیاورم از چه زمانی، ازبرنامه خبر صدا و سیما اطلاعیه های ستاد مبارزه با مواد مخدر را می شنیدم. می بینم تا جایی که به خاطرم مانده اطلاعیه های این ستاد را از برنامه خبر صدا و سیما شنیده ام. به سراغ جعبه جادویی خود می روم و با یک سرچ ساده در گوگل می خوانم که ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال ۶۷ با مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شده است.

حافظه‌ام هم، راه به‌‌ همان سال‌ها می‌برد. هنوز جنگ تمام نشده بود و بوی باروت و خون را می‌شد در هر گوشه‌ای از شهر استشمام کرد که بوی تریاک نیز آرام آرام به آن اضافه شد. امروز بعد از ۳۰ سال ازتشکیل این ستاد، بودن یک یا چند فرد معتاد در دور و بر هر خانواده، رفته رفته دارد به امری عادی تبدیل می‌شود.

در هفته گذشته مسئولین متعددی با اظهار نظر خود در خصوص وضعیت معتادین زنگ خطر را به صدا درآورده‌اند. اما متاسفانه در کشور ما زنگهای خطر بعد از اینکه یک معضل تمام تار و پود ما را فراگرفته به صدا در می‌آید. تا قبل از آن اگرهر یک از شهروندان از قریب الوقوع بودن حادثه‌ای مهیب سخن به میان بیاورند، قصد سیاه نمایی و تشویش اذهان عمومی را دارند.

در هفته اخیر عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور با حضور در خانه سینما، از وجود یک میلیون وسیصد و پنجاه هزار نفر معتاد سخن به میان آورد و نیز اضافه کرد که با احتساب خانواده‌ها، ۵ میلیون نفر بطور غیر مستقیم در گیر مصرف مواد مخدر هستند.

وی در جمع هنرمندان اعلام کرد که ۸۰درصد معتادین خود تبدیل به توزیع کننده وفروشنده مواد مخدر شده‌اند. او همچنین گفته ۸۰ درصد معتادینی نیز که توسط نهادهای غیر دولتی و نیز با همکاری خودشان ترک کرده و از مواد مخدر پاک شده اند، بعد از یک سال مجددا به مواد مخدر روی آورده اند.

وزیر کشور با ذکر این مصیبت از هنرمندان خواسته با هنر خود به کمک مردم بروند و برای مهار این بحران تلاش کنند.

البته همین که هنر و نفوذ این هنرمندان از سوی یک وزیر به رسمیت شناخته می شود و همچون برخی از مسئولین سینمایی دولت قبلی، هنرمندان مورد اتهام قرار نمی گیرند، جای بسی خوشحالی است، اما این خوشحالی دوامی ندارد زمانیکه آمار و ارقام ذکر شده از سوی وزیر کشور وجودمان را پر از اندوه می کند.

اخبار را یکی پس از دیگری می خوانم و با خواندن هر یک از این خبرها با خود

 می گویم: پس این ستاد مبارزه با مواد مخدر کجاست؟ این ستاد پس از سه دهه کار و فعالیت، چرا نه تنها نتوانسته با گسترش مواد مخدر مبارزه کند که مواد افیونی خصوصا از نوع صنعتی آن، ارزانتر از یک پاکت سیگار در اختیار همگان قرار دارد؟

اما خبرها در خصوص وضعیت معتادین از این هم فراتر می رود، شهین دخت مولاوردی معاون رییس جمهور در امور زنان از متاهل بودن 62 درصد معتادین زن سخن به میان آورده و یکی از دلایل اعتیاد زنان را اختلافات خانوادگی اعلام کرده است؛اختلافاتی که به دلیل نبودن قوانین و نهادهای حمایتی از زنان، مشکلات آنها را لاینحل کرده. شاید برای همین است که عده ای از آنان که همه ی درها را به روی خود بسته می بینند و از استقلال و توانایی کمتری در حل مشکلات خود برخوردارند، به مواد مخدرپناه می برند که تنها راه فراموشی از شرایطی است که در آن بسر می برند.

طاها طاهری قائم مقام دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز در یک مناظره تلویزیونی، در این خصوص گفته: “نقصهایی در کنترل اجتماعی اعتیاد وجود دارد که مهمترین متهم آن «خانواده» است که مغفول مانده است. عدم درک صحیح خانواده از موضوع اعتیاد موجب شده که اعتیاد بغرنج شود.”

واقعا هم باید به این قائم مقام محترم تبریک گفت. مسئولین محترم می توانند همه ی سرخوردگی های یک جامعه را به گردن خانواده ها بیندازند و خود را از هر پاسخگویی و احساس وظیفه ای خلاص کنند. آنها می توانند سرخوردگی های سیاسی، ورشکستگی های اقتصادی که دولت محمود احمدی نژاد مهمان خانه ها کرد، ناامیدی های فرهنگی و اجتماعی، ممنوع کردن جوانان ازهر آنچه که نام آن شادی و جوانی است و بجای آن مواد مخدر را به رایگان، به همه آنان سخاوتمندانه تقدیم کردن و غفلت خانواده ها را دلیل گسترش اعتیاد اعلام کنند و خود را از پاسخگویی نجات دهند.

 البته دراظهار نظرات هفته اخیر یک حرف حساب هم وجود داشت وآن این بود که علی مویدی رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا در یک مناظره تلویزیونی در خصوص وضعیت مواد مخدرگفت: “ما عملا چیزی بنام ستاد مبارزه با مواد مخدر نداریم. ما تنها دبیر خانه ستاد مبارزه با مواد مخدر داریم! وقتی که چند سال از آخرین جلسه ستاد مبارزه با مواد مخدر می گذرد، عملا ستاد مبارزه با مواد مخدر نداریم!”

در سالهایی که شیوع و تنوع مواد مخدر به نقطه اوج خود رسیده، جلسات ستاد مبارزه با مواد مخدر سالهاست که تعطیل است؛ ستادی که قرار بود با حضور رییس جمهور، وزیر کشور، وزیر اطلاعات، وزیر بهداشت، وزیرآموزش و پرورش و رییس سازمان صدا و سیما، فرمانده نیروی انتظامی، رییس دادگاه انقلاب، رییس سازمان زندانها و فرمانده نیروی بسیج برای مبارزه با مواد مخدر فعال باشد و فکری برای این معضل اجتماعی بکند.همه اینها مشغول کار دیگرو دغدغه ی دیگری هستند.