حواشی جایزه برای نابغه ایرانی ریاضیات

بهروز صمدبیگی
بهروز صمدبیگی

» از پاسپورت و حجاب میرزاخانی تا نخبگان زندانی و مغزهای فراری

از آمریکا به کره‌جنوبی رفت تا در کنگره جهانی ریاضیات، مدال فیلدز را دریافت کند، جایزه‌ای که به نوبل ریاضیات مشهور است و برای نخستین بار در عمر ۷۸ ساله این جایزه، به یک زن تعلق پیدا کرد. اما در گوشه دیگری از دنیا، این انتخاب شادمانی بسیار به دنبال داشت و رییس‌جمهوری کشور زادگاه این پروفسور جوان و نابغه برایش پیام تبریک فرستاد و او را مایه مباهات دانست. این گونه بود که مریم میرزاخانی به صدر اخبار رسانه‌های ایران رفت و موضوع مورد علاقه شبکه‌های مجازی شد.

مریم میرزاخانی برای چندمین بار است که به عنوان یک زن ایرانی صف‌شکن می‌شود؛ او اولین زنی است که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت و به عنوان اولین زن به تیم المپیاد ریاضی ایران راه پیدا کرد؛ اولین کسی که دو سال مدال طلا گرفت و اولین فردی که در آزمون المپیاد ریاضی نمره کامل گرفت.

شاید برای خیلی‌ها شرح زندگی علمی پروفسور میرزاخانی در اولویت باشد اما برای هموطنانش، موضوعات جذاب دیگری هم برای پیگیری وجود داشت که خیلی زود بحث درموردشان داغ شد. او یکی از ده‌ها نخبه ایرانی است که برای تحصیل و زندگی از ایران خارج شده و به نظر نمی‌رسد برنامه‌ای برای بازگشت به زادگاهش داشته باشد. در این زمینه، حتی مسائل اقامتی و شهروندی او هم مورد توجه قرار گرفت. تعدادی از کاربران ایرانی به این موضوع اشاره کردند که بر طبق قوانین، زن ایرانی اگر با مرد غیرایرانی ازدواج کند تابعیت ایرانی به همسر و فرزندش منتقل نمی‌شود. بنابراین مریم میرزاخانی برای سفر به ایران باید برای فرزندش ویزای توریستی بگیرد که کاری سخت و زمان‌گیر است.

ایرانی بودن این پروفسور نابغه هم با توجه به ازدواجش با یک آمریکایی و در اختیار داشتن تابعیت آمریکایی، محل بحث شد و عده‌ای معتقد بودند باید او را ایرانی-آمریکایی نامید.

اما این همه ماجرا نبود. مریم میرزاخانی در ایران تا پای مرگ پیش رفته بود و این موضوع هم مورد توجه بسیار قرار گرفت؛ به خصوص این که رویارویی او با خطر مرگ به دلیل سهل‌انگاری‌های رایج دانشگاه‌های کشور در سفرهای دانشجویی رخ داده بود.

در اسفند ماه ۱۳۷۶، اتوبوسی از دانشگاه شریف به مقصد اهواز و مسابقه ریاضی دانشگاه‌های کشور حرکت کرد که در آن، نخبگان ریاضی این دانشگاه حضور داشتند. در نزدیکی دزفول، اتوبوس به دره سقوط کرد و ۷ نخبه جوان کشور کشته شدند. میرزاخانی جوان در میان مجروحان بود و از مرگ نجات پیدا کرد.

اشاره به سرنوشت برخی نخبگان دیگر

یک عکس قدیمی دیگر از مریم میرزاخانی هم خبرساز شد؛ عکسی از تیم ریاضی ایران پس از المپیاد جهانی ریاضی دانش آموزی در سال ۱۳۷۴ که مریم میرزاخانی به همراه سایر اعضای تیم در کنار هاشمی رفسنجانی، رییس‌جمهوری وقت و محمدعلی نجفی، وزیر آموزش و پرورش آن دوران دیده می‌شود.

یکی از کاربران فیس‌بوک حاضران با انتشار این عکس به سرنوشت تعدادی دیگر از نخبگان ایرانی اشاره کرد. از جمله یکی “میترا عالی”، دانشجوی نخبه کارشناسی ارشد رشته بیومتریال دانشگاه صنعتی شریف، رتبه ۷ کنکور کارشناسی ارشد و عضو بنیاد ملی نخبگان بود که پس از انتخابات ۸۸ بازداشت شد.

همچنین امید کوکبی، نخبه ایرانی دانشجوی فوق دکترای فیزیک اتمی با گرایش لیزر در دانشگاه تگزاس آمریکا و همچنین برگزیده المپیاد فیزیک، در بهمن ماه سال ۸۹ به ایران سفر کرد و هنگام خروج از ایران در فرودگاه بازداشت و همچنان زندانی است. او به دلیل رد همکاری با وزارت اطلاعات، به ۱۰ سال زندان محکوم شده است.

علی اکبر محمدزاده، دانشجوی نخبه دانشگاه شریف هم پس از اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹، هنگام خروج از دانشگاه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به ۶ سال حبس محکوم شد.

و یا امین نیایی‌فر، دانشجوی ممتاز رشته مهندسی مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران به اتهام توهین به احمدی‌نژاد در دادسرای اوین شلاق خورد و مدتی را در اوین زندانی بود.

آرمان رضاخانی، دانشجوی برگزیده دهمین جشنواره خوارزمی از نخبگان ممتاز کشوری در المپیاد ریاضی، مکتشف قانونی در ریاضی و مخترعی جوان پس از حوادث ۸۸ بازداشت شد. او اکنون در آمریکا تحصیل و زندگی می‌کند.

از دیگر نخبگان دانشگاهی به جواد علیخانی، دانشجوی دوره دکترای دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اشاره شده که ابتدا در مهر ماه سال ۸۶ و سپس در دوم خرداد ۱۳۸۹ برای بار دوم بازداشت شد و از سوی دادگاه انقلاب به سه سال حبس محکوم شد.

همچنین احسان عبده تبریزی، دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه دورهام انگلستان، یکی از زندانیان حوادث پس از انتخابات است. مهم ترین اتهام احسان عبده حضور در تجمع‌های اعتراضی ایرانیان خارج از کشور در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در لندن است و به همین دلیل به پنج سال زندان محکوم شد.

حامد صابر از نخبگان و فارغ التحصیلان دبیرستان علامه حلی تهران و رشته مهندسی سخت افزار کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف و دارنده مدال برنز المپیاد کامپیوتر کشوری، از عکاسان فعال حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری بود و در روز ۳۱ خرداد ماه ۸۹ بازداشت شد.

و یا سروش ثابت، برنده‌ مدال برنز المپیاد کامپیوتر سال ۱۳۸۱، نفر دوم المپیاد خوارزمی در رشته‌ ریاضی سال ۱۳۸۱ و رتبه‌ اول کنکور کارشناسی ارشد سال ۱۳۸۸، دو سال حکم زندان گرفته است.

 

آیت‌الله خمینی: این مغزهای فرّار به درد ما نمی‌خورد

موضوع نخبگان ایرانی و نحوه تعامل و برخورد مقامات با آنها در پیام تبریک شیرین عبادی به مریم میرزاخانی هم حضور پررنگی دارد. برنده جایزه صلح نوبل ضمن تبریک به این نابغه جوان و سفر احتمالی او به ایران نوشته است: “مسلما در این سفر صاحب منصبان و دولتمردان با افتخار در کنارت ایستاده و عکس هایی به یادگار خواهند گرفت، تورا به دیدن مقامات عالی‌ حکومتی می‌‌برند و آن هنگام است که انتظار دارم از آنان سوال کنی‌ بر دیگر نخبه گان این مملکت چه رفته است؟ از امید کوکبی یاد کن- دانشمند جوانی که تقریبا هم سن تو است و بیش از سه‌ سال است که در زندان اوین محبوس است. او که متخصص فیزیک اتمی و محقق دانشگاه آستین تکزاس است در سال ۱۳۸۹ برای دیدار خانواده ‌اش به ایران سفر کرد و چون همکاری با سازمان انرژی هسته ای‌ را قبول نکرد، با طرح اتهامی واهی به ده سال حبس محکوم شد. مأمورین امنیتی هنگام بازجویی گفته بودند که در زندان بلایی سرش خواهند آورد تا با منت همکاری با دولت ایران را قبول کند و اکنون زمان اجرای وعده آنان فرا رسیده و وضعیت این دانشمند جوان حتی از سایر محکومین سیاسی و عقیدتی‌ بدتر و ناگوارتر است.”

عبادی همچنین با اشاره به بالاترین آمار فرار مغزها در جهان برای ایران، عنوان کرده است: “امیدوارم تو بتوانی‌ مقامات قضایی ایران را متقاعد کنی‌ که جای یک دانشمند و محقق در زندان نیست زیرا حتی اگر در دانشگاه‌های اروپا یا آمریکا شاغل باشد، می‌‌تواند چون تو برای کشورش غرور آفرین باشد.”

اما در مقابل، برخی وبسایت‌ها به سراغ بخشی از سخنان آیت‌الله خمینی در آبان ماه ۱۳۵۸ رفته‌اند  که درباره فرار مغزهاست. رهبر جمهوری اسلامی گفته بود: “آقا! مغزهایی فرار می‌کنند، ما هم یک مغزهایی داریم که با اینکه مغز علمی هستند دارند به مردم کمک‌ می‌کنند؛ دارند می‌روند درو می‌کنند. این مغزها را ما می‌خواهیم؛ نه آن مغزهایی که حالا که برایشان تَعُّیش (خوشگذرانی) حاصل نیست فرار کنند. چرا به خود نمی‌آیند اینها؟ چرا اینها نمی فهمند مقدار خودشان را و مقدار مملکت ما را؟ ما این مغزهایی را می‌خواهیم که در عین حالی که دکتر است، در عین حالی که مهندس است، می‌رود در جهاد سازندگی و جهاد سازندگی را راه می‌اندازد. ما این مغزها را می‌خواهیم که از امریکا پا می‌شود می‌آید اینجا می‌گوید من آمده‌ام برای کمک؛ نه پا بشود فرار کند از اینجا!”

او تاکید کرده بود: “این مغزهای فرّار به درد ما نمی‌خورد، بگذار فرار کنند. اگر شما هم می‌دانید که در اینجا جایتان نیست، شما هم فرار کنید! راه باز است. مملکت ما آدم می‌خواهد حالا؛ نه مغزهایی که می‌روند در پناه انگلستان و در پناه امریکا.”

 

مریم میرزاخانی و مساله حجاب

حجاب مریم میرزاخانی هم به نوبه خود جنجالی شد. روزنامه‌های ایران برای پوشش خبر دریافت جایزه توسط او تنها یک عکس باحجاب قدیمی در اختیار داشتند و انتشار عکس‌های فعلی او به دلیل بی‌حجاب بودن می‌توانست حتی تعطیلی آن روزنامه را هم به دنبال داشته باشد. پس روزنامه ایران، عکس جدید او را با عکس قدیمی‌اش مونتاژ کرد تا عکسی محجبه و با کیفیت برای صفحه اول به دست بیاورد.

روزنامه هفت صبح، سر و موی او را کاملا حذف کرد که در کنار تیتر “تاج ریاضی جهان بر سر ملکه ایرانی” باعث نقد و شوخی کاربران شد. روزنامه شرق هم این مشکل را با انتشار طرحی از چهره میرزاخانی مدیریت کرد، این طرح به گونه ای بود که موهای این نابغه ریاضی در سیاهی تخته سیاه محو شود.

توییتر منسوب به حسن روحانی هم وقتی پیام تبریک او را منتشر می‌کرد، از دو عکس باحجاب و بی‌حجاب در کنار هم استفاده کرد که باعث طرح سوال شد. رییس‌جمهوری اسلامی ایران پیام داده بود که “امروز ایرانیان می‌توانند به خود ببالند که اولین زن برنده جایزه فیلدز هموطن آنان است.”