کدخدای ماسوله و وام مسکن

مسعود بهنود
مسعود بهنود

po_masoud_01.jpg

بعد از آن که آقای برقعی رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی علت گرانی مسکن را باز کرد و در اولین برخورد خود در سمت تازه با افکارعمومی، علت را گفت، داستان کدخدای ماسوله زنده شد. چرا که در حقیقت می فرمایند حتی دادن وام هم منحصر به دولت باشد، بانک های خصوصی به مردم وام ندهند تا مردم اولا دکانی غیر از دکان دولت برای حل مشکل خود پیدا نکنند و در ثانی وام بخش خصوصی یک طوری است که مسکن را گران می کند اما پارسال که کارشناسان نوشتند با وام های دولتی مسکن گران می شود معلوم بود که بی هوده می گویند چون وام دولتی که چنین خاصیتی ندارد.

کدخدای ماسوله در مثل همان کس است که از اهالی خواست کمک کنند تا طاقی [دروازه کوچک] جلو خانه روستائی وی شاخته شود. مردم قبول کردند و گفتند کدخدا این همه زحمت می کشد و ضعیف شده حالا دلش دروازه می خواهد، باشد، بسازیم. سالی کار کردند و دروازه ای شکل گرفت. از آن پس بود که کدخدا همه راه ها را داد بستند. همه کوره راه ها را کور کردند. مردم که چنین دیدند پرسیدند این چه کارست گفت پس دروازه برای چی با این زحمت ساخته شده . باید از زیرش رد شوید دیگر. روستائیان گفتند آخر راهمان به طرف آسیاب بالاست از این طرف دور می شود. کدخدا گفت باشد همین راه بهترست . گفتند بار سنگین داریم گفت باشد تحمل کنید. به ارباب هم می گفت اگر اهالی از زیر طاقی رد نشوند من مسوولیت هیچ کارشان را به عهده نمی گیرند. محصول کم شود، بی ناموسی زیاد شود. در عین حال خطبه خوان و حکیم را هم آورده بود و چسبیده به خانه خود یک اتاق به آن ها داده بود. هر کس می خواست عقدی کند و یا گواهی فوت بدهد، یا دلش درد می گرفت مجبور بود از زیر طاقی رد بشود.

کم کم کار به جائی رسید که وای اگر کسی ندانسته از راه های دیگر گله به آغل می برد. یا یکی از کوره راه بالا مرغی برای همسایه بیمار می برد. یا از دیوار خانه شان مشت گندمی به همسایه می داد. فردایش کدخدا اعلامیه صادر می کرد که فلانی خطا کرده و مجازاتش را هم تعیین می کرد. اهالی در مانده بودند که حکمت این کار چیست.

تا سرانجام به عذاب آمدند و جمع شدند و گفتند کدخدا این چه بازی است که درآورده ای. کدخدا گفت ببیند این همه سال بی دروازه بودید هزار گرفتاری حادث شد به من بگوئید باباهاتان کجا هستند، محصول ده سال پیشتان کجاست. چرا برکت از سفره تان رفته. چرا گورستانمان این همه میهمان دارد. من می گویم برای این که تا به حال ماسوله طاقی نداشت. حالا کسانی که عمری به این ماسوله خیانت کرده اند هر شب در پشت دیوار آسیا جمع می شوند و علیه این طاقی که باعث عزت ماسوله است نقشه می کشند. گفته باشم حالا که دروازه دارید دیگر نمی شود از جای دیگر گذر کنید. خلاف است.

پایان حکایت کدخدای ماسوله معلوم است. مردم می ریزند یا دروازه را خراب می کنند و یا کدخدا را معزول، اما این داستانی که جناب برقعی برساخته هم جای کار دارد. می فرمایند علت گرانی مسکن وامی است که یک یا چند بانک خصوصی امسال به مردم دادند. و کس باید به این داستان بخندند. حتی اگر مانند جناب کمال اطهاری که از علمای رشته مسکن هستند بپذیریم که گاه بانک ها سودجوئی می کنند، باید گفت بله بخش خصوصی اصلا خوب است که سودجوئی کند. همه خوب است سود بجویند. مردم دیگر خسته شده اند از بس که سخن از مهرورزی گفته شد و در عمل از سودجویان عالم سودجوتر بودیم. پس چندی هم سود جو شویم و. دولت هم کارش این باشد که وسط جامعه ای که سود خود می جوید، مراقب امور باشد و خط بدهد و از سودها مالیات بگیرد. اصلا دولت در سطح جهانی و منطقه ای هم خوب است سود بجوید.

مگر باور کرده باشیم که مانند روایت رییس جمهور از آزادی ملوان های بریتانیائی، دولت خوب است که کرامت کند و حالا که سفرهای استانی یک دور تمام شده شروع کند به مردم کشورهای دیگر [ مانند ساکنان جزیزه بریتانیا] هدیه بدهد و از سود خود بکاهد. ورنه اگر از بانک بخواهیم که سود نجوید باید سر خزانه غیب را به آن ها وصل کنیم تا مانند دولت بذال و بخشنده شوند و در ضمن وام های دولتی هم جلوه کند.

از روزنامه ها هم بخواهیم که هیچ ننویسند مبادا متاع دولت بی مشتری شود. خلاصه این که از همه اهالی بخواهیم فقط از زیر طاقی کدخدا رد شوند، تا بلکه عنایتی شود و برنامه های دولت که علما می گویند راه به جائی نخواهد برد، به اجرا در آید و برکت به سفره ها برگردد.

اگر شک دارید این گزارش را از روزنامه تهران امروز روز یکشنبه بخوانید: در 10 سال گذشته افزایش شدید قیمت مسکن در کشور و به ویژه در کلانشهر تهران موجب شد تا قدرت خانواده‌ها و به خصوص زوج‌های جوان برای خرید مسکن در کشور به طور چشمگیری کاهش یابد به طوری که امکان خرید مسکن از محل پس‌انداز حاصل از دستمزد کار دیگر وجود ندارد و اگر وام مسکن بانک‌ها نبود، قطعا بسیاری از صاحبان مسکن امروز، اجاره‌نشین بودند.

در یک سال گذشته نیز با افزایش قیمت مسکن، حتی تسهیلات 18 میلیون تومانی بانک مسکن نیز برای خرید خانه کاربرد چندانی ندارد چرا که این وام سهم کوچکی از بهای مسکن را شامل می‌شود و بنا بر اطلاعات کسب شده، این بانک به ابزار دلالی تبدیل شده و خرید و فروش آن رونق گرفته است، نه کاربرد آن در خرید مسکن.