آیا ایران روحانی نیز به دنبال تروریسم است؟

نویسنده

» کارشناس فرانسوی در مصاحبه با ژول پرس

در ماجرای هواپیمای مالزی که روز شنبه ۸ مارس ناپدید شد، اعلام پلیس بین الملل دایر بر اینکه دو مسافر دارای گذرنامه های ربوده شده ایرانی هستند، به این شایعه دامن زد که یک عملیات خرابکاری انجام شده است. روز سه شنبه ۱۱ مارس، پلیس مالزی اعلام کرد که در رابطه با ربودن هویت، فرضیه مهاجرت غیرقانونی محتمل تر به نظر می رسد. چرا ایران تقریباً همیشه به تهدیدهای تروریستی مربوط می شود؟ آیا این ترس موجه است؟ تیه ری کویل، محقق در مؤسسه روابط بین المللی و استراتژیک، و کارشناس امور مربوط به ایران، به سؤالاتی دراین خصوص پاسخ داده است. این مصاحبه را می خوانید.

 

چرا پس از حملات تروریستی یا ظن به سوءقصد، اغلب ایران مورد اشاره قرار می گیرد؟

این موضوع جدیدی نیست. همه می دانند که ایران سال هاست از حزب الله و حماس حمایت می کند. با توجه به این مسأله، حکومت تهران مورد اتهام تمامی اتفاقات منفی خاورمیانه شناخته می شود، به ویژه ازسوی اسراییل و عربستان سعودی. من فکر می کنم که این موضع گیری ها هر روز بیش از روز قبل باورپذیری خود را از دست می دهند، چرا که تهدیدهای کنونی به ویژه ازسوی گروه های سلفی انجام می شود.

سلفی یک جریان افراط گرای سنی است که بخشی از اعضای خود را به سوریه و عراق اعزام کرده تا مبارزه کنند. این گروه ها به ویژه با حکومت بشاراسد و دولت عراق وارد یک جنگ مذهبی شده اند. این جهادگرایان براین باورند که علویون [نزدیک به شیعیان] و حزب الله شیعه لبنان که از حکومت سوریه حمایت می کنند، و همچنین شیعیان عراق دشمنان سیاسی و مذهبی هستند.

این درحالی است که ایران که ۹۰ درصد جمعیت آن را شیعیان تشکیل می دهند، طی سال های اخیر با سوءقصدهایی مواجه بوده که ازسوی یک گروه سنی تندرو [جندالله] در جنوب شرقی این کشور انجام می شود. ماه گذشته سفارت ایران در بیروت نیز آماج حملات جهادگرایان سنی قرار گرفت که طی دو سوءقصد باعث کشته شدن ۶ نفر شدند.

ایالات متحده از این واقعیت آگاه است و همین موضوع یکی از دلایلی بوده که آغاز گفتگوی واشنگتن با ایران را توضیح می دهد. البته توجه داشته باشید منظور من این نیست که اصلاً نباید ایران را مورد مؤاخذه قرار داد. فقط نباید تمامی مسؤولیت تنش های خاورمیانه را به دوش تهران انداخت، چرا که وضعیت منطقه ای بسیار پیچیده تر از آن است.

 

این موضوع را چگونه توضیح می دهید که ایران به طور اتوماتیک به عنوان مقصر ایده آل شناخته می شود؟

من فکر می کنم که تاریخ این کشور تا حدودی توضیح دهنده این ظنّ دائمی است. پس از انقلاب ۱۹۷۹، خمینی تلاش کرد که انقلاب اسلامی اش را به دیگر کشورهای مسلمان در خاورمیانه صادر کند. پس از جنگ ایران و عراق، این استراتژی به باد فراموشی سپرده شد. با این حال، بدگمانی نسبت به حکومت ایران همچنان در نزد برخی کشورهای عربی بالاست.

ازسوی دیگر، حزب الله شیعه لبنان در واکنش به حمله اسراییل علیه لبنان در سال ۱۹۸۲ تأسیس شد و بودجه آن ازسوی ایران تأمین گردید. ایران و حزب الله یک رابطه استاد و شاگردی ندارند، بلکه به لحاظ تاریخی با یکدیگر مرتبط اند. از این نقطه نظر، اسراییل تهران را به مثابه یک تهدید می داند.

 

برخی کشورهای همسایه ایران تا چه حد در این استراتژی دخالت دارند که ایران را “خبیث” قلمداد کنند؟

حکومت های سنی درتلاش اند تا بقبولانند که ایران درحال رسیدن به یک موقعیت سلطه گرایانه بر خاورمیانه است. دولت شیعه عراق به واقع دارای روابط خوبی با تهران است. به همین دلیل است که عربستان سعودی و دیگر شیخ نشینان خلیج فارس به “اتحاد شیعه” اشاره می کنند و این مسأله را تأیید می کنند که ایران درحال سیطره بر منطقه است. من معتقدم که ایران بیشتر وارد یک منطق نفوذی شده است تا یک منطق سلطه گری. و با توجه به اینکه شیعیان در خاورمیانه در اقلیت قرار دارند، تهران هرگز نخواهد توانست همسایگانش را مطیع خود کند.

امروز عربستان سعودی از گروه های سلفی سوریه و عراق حمایت می کند تا مواضع ایران را تضعیف سازد. درحالی که این گروه ها فکر می کنند که شیعیان دشمنان جدیدشان در جنگ مقدس هستند. این سوءاستفاده خطرناک است.

 

گاهی گفته می شود که حکومت ایران یک بازی دوگانه انجام می دهد. نظر شما چیست؟

اگر منظورتان روحانی است، فکر می کنم که این اتهامات واهی باشد. بین سیاست مورد نظر رییس جمهور کنونی ایران و سیاست احمدی نژاد زمین تا آسمان فاصله است. معمولاً گرایش بر این است که این تفاوت ها ناچیز قلمداد شوند و تمامی سران ایرانی را در یک سبد بگذارند. این اقدام به همان استراتژی “خبیث سازی” ختم خواهد شد که ابتدا عرض کردم.

نکته مسجل این است که حکومت ایران بین دو گروه میانه روها و تندروها تقسیم شده؛ گروه دوم به شدت با اسراییل خصومت دارند. در گذشته، تندروهای حکومت اقداماتی را در خارج از ایران انجام داده اند تا سیاست داخلی میانه روها را دچار بی ثباتی و پیچیدگی کنند. اکنون نیز محتمل است که چنین سناریویی در دستور کار قرار گرفته باشد.

 

منبع: ژول پرس، ۱۴ مارس