آقایان! اگر لشگر به خیابان بیاورید، پذیرفته اید که از جمع بیشمار مردم واهمه دارید، اگر واقعا ما را گروهی کوچک می دانید چه هراسی از ما دارید؟ از همین روست که ما می گوئیم و می نویسیم که جمعی بیشماریم.
روز امتحان حکومت است، اگر نیروهای ضد شورش و سپاه و بسیج کنار ایستاد، تا مردم شعارهای شان را در حمایت از مصر و تونس و مخالفت با دیکتاتوری بدهند، ما شاخه های گل روز “دوست داشتن” را به آنان خواهیم داد. این دوستی میان مردم و ارتش مبارک باد، اما اگر لباس شخصی ها، یا بسیجیان کت و شلواری اسلحه به سوی مردم گرفتند، مطمئن باشند که پاسخ شان را بزودی، بسیار زودتر از آنچه فکر می کنند، خواهند گرفت.
گفته بودیم بیشماریم و لشگر به خیابان کشیدید. حالا، جلوی چشم ما، در فاصله ای کمتر از دو ماه، دو حکومت مقتدر سقوط کرده و ما ایمان داریم که راه همان است که بود، راه سبز امید.
به ما گفتید که ما جمعی کوچکیم و در شهرهای بزرگ زندگی می کنیم و نگفتید که آن روستائیان و رنجدیدگان دور از رسانه و تکنولوژی بیش از ما شما را دشمن می دارند، مگر نه اینکه بخش اعظم آنها که کشته اید و زندان شان کرده اید برادران و خواهران کرد و مرزنشینان ما بودند، بی هیچ جرمی.
اگر ما بیشمار نیستیم چرا وحشت به جانتان افتاده و خود را به اندازه یک جنگ مسلح کرده اید؟ مگر نه اینکه ما نه تلویزیون داریم، نه رادیو داریم، نه رسانه های مجازی مان آزاد است، نه احزاب مان حق حیات دارند، نه دانشجویان مان را از زندان آزاد می کنید؟ اگر به قول آقای شریعتمداری 50 میلیون نفر در مراسم سالگرد پیروزی انقلاب شرکت کرده اند، برای چه از یک راهپیمایی در حمایت از مصر و تونس چنین هراس به جان تان افتاده؟ مگر یک سال نیست که می گوئید جنبش سبز مرده است؟ این چه مرده ای است که به اندازه یک قله دماوند خاک بر مزارش ریختید و هر شب کابوس زنده بودنش را می بینید و هر کس به نحوی از آن حرف بزند، زندانش می کنید و حتی آن پیرمرد ما را هم که در خانه حبس شده، ممنوع الملاقات می کنید که حق نداشته باشد فرزندانش را ببیند.
مردم مصر به خیابان آمدند و خواستار رفتن حسنی مبارک شدند و او هم رفت. شما هم می روید. اگرچه حکومت مصر که شما فرعونی اش می خواندید و آن را مصداق بارز دیکتاتوری می دانستید، هرگز اجتماع مردم در میدان التحریر را ممنوع نکرد، یا حتی اگر هم کرد مثل شما وحشیانه بر مردم نتاخت و با خرید مزدور به جان مردم نیافتاد. شما بی تردید از مبارک هم بدترید و شرم شیوخ تان تنها جایگاهتان باد. این چه راز غریبی است که شما، از انقلاب مصر حمایت می کنید، اما اجازه راهپیمایی در حمایت از آن را نمی دهید. مگر نگفتید حضور مردم مصر شجاعانه است، چرا حضور مردم تهران برای خواستن آزادی شجاعانه نیست؟ مگر رسانه های مصری هم مثل شما جنبش مردم را فتنه نخواندند؟ حالا این مائیم و این شما، جنگ میان حامیان آزادی و مزدوران استبداد.
سهراب ما پیراهن سبزش را پوشید و به خیابان رفت و در کنار مادرش که حالا دیگر مادر همه شهدای جوان ماست، برای کسب حقوق مدنی اش مبارزه کرد. ندای ما در خیابان چشم به جهان فروبست، چرا که شما از هر که در خیابان بود می هراسیدید. محسن ما آنقدر در کهریزک تان کتک خورد تا جسدی از او بیرون آمد، محمد کامرانی ما قربانی شد، بی آنکه در مقابل خشونت وحشیانه شما مقاومتی نشان داده باشد. ما نام آنان را در صدر تاریخ جدید ایران خواهیم نوشت، چرا که آنان قربانیان جنبش مبارزه مدنی ما بودند. ما هرگز نمی خواستیم دست به خشونت بزنیم. تاریخ خاورمیانه که هیچ، تاریخ اروپا هم به خاطر ندارد که دو میلیون نفر به خیابان آمده باشند و در سکوت، حق شان را خواسته باشند.
یک سال و نیم است که هر روز می زنید، هر روز زندان می کنید، برخی را بارها زندانی کرده اید، این چه جنبش مرده ای است که هر روز جوانه تازه ای از آن را می برید، و گل می دهد. ما زنده ایم، زنده ایم و پایدار. آنها که هستند می مانند تا حق شان را بگیرند، و آنها که رفته اند باز می گردند تا کشورشان را باز پس بگیرند.
فردا ما برای حمایت از بیشمار مردمانی که در سراسر جهان، قصد مبارزه با دیکتاتورها را دارند، به خیابان می رویم. کیهان گله کرده بود که فیس بوک مصری ها را محدود کرده است، دروغی چنین از دروغگویی چنان بعید نیست، ولی مگر خودتان همه راههای تماس مردم را نبسته اید؟ فیلترها را بردارید، تلفن ها را کنترل نکنید، سرباز به خیابان نیاورید، بگذارید مثل همه جهان معترضان اعتراض شان را بکنند، تا ببینید که از تمام این ملت 75 میلیونی 5 میلیون هم به ولایت این رهبر و اطاعت آن دولت گردن نمی گذارد. ما رای مان را می خواستیم و ندادید، بعد مجازات کودتاچیان و وحشی های مهاجم و عوامل جنایت را خواستیم و نکردید، بعدا رهبران جنبش خواستند از رسانه های ملی حرف شان را بزنند و نگذاشتید. حتی نماز را هم بر سبزها بستید و خیابان را به انحصار خود درآوردید.
دیکتاتورها نمی فهمند که از کجا این همه خشم بر آنان جاری می شود که وقتی در تلویزیون به التماس می افتند دیگر هیچ کس ناله و تقاضای شان را هم نمی شنود. شما هم به همین روز خواهید افتاد.
ارتش مصر غیرت کرد و شرافت خود را نشان داد و اثبات کرد که ارتشی است برای حفظ کشور. اگر فرمانده سپاه رسما اعلام کند که اگر روز عاشورا دو روز دیگر ادامه داشت تهران سقوط می کرد، چه معنایی جز این دارد که این ارتش در مقابل مردم ایستاده است؟ مگر روز عاشورا غیر از مردم ایران کسی در خیابان بود؟
ما سپاه و بسیج را دشمن نمی دانیم. ما فراموش نکرده ایم که در سخت ترین روزهای کشور، چه کسانی مدافعان جان و ناموس این مردم شدند و هشت سال زندگی را بر خودشان و خانواده شان حرام کردند تا زندگی جریان یابد. اما یادمان هم نمی رود که بزرگترین قاتلین مردم از همین سربازان جوان و فداکاری که فاسد شدند و منافع مالی و قدرت باعث شد تا گذشته پر افتخارشان را به هیچ بفروشند، تشکیل شده است. ما میان شهید همت و باکری و هزاران شهید که رفقای ملت بودند، با بسیجی هایی که در سال 84 به سن بلوغ رسیدند فرق می گذاریم. ما از بسیج و سپاه می خواهیم راه خودشان را از قاتلان و دشمنان ملت جدا کنند.
ارتش مصر انتخاب کرد و همواره عزیز مصریان خواهد ماند. یک مبارک رفت و تمام شد. ارتش و بسیج و پلیس ایران امروز در معرض انتخابی دشوار است. اگر ارتش و بسیج و سپاه رودرروی مردم بایستد و مردم خشمگین حکومت را ساقط کنند، مسوولیت مستقیما متوجه ارتش خواهد بود. حفظ انقلاب، در شرایطی که کشور در خطر است، موضوعیت ندارد. مردم ایران این حکومت و این دولت را نمی خواهند. یک سال مماشات با حکومت فقط نشان داد آیت الله خامنه ای مصر است که به اشتباهاتش رنگی مقدس بزند. آیا سپاه می خواهد تمام افتخارات هشت ساله مقاومت در برابر متجاوز و تمام پیشرفت های نظامی را قربانی دفاع از یک دیکتاتور کند؟ ما سپاه و بسیج را دشمن خود نمی دانیم. ما می دانیم مجرم پرونده دار فاسدی به اسم سردار نقدی روستائیانی را با پول به خیابان آورد تا مردم را کتک بزند، اراذل را در کهریزک به کمک گرفتند تا مردم را شکنجه کنند و هنوز راه بازگشت سپاه و بسیج را بسوی مردم بسته نمی دانیم.
نظرسنجی دوستانی که بصورت تلفنی از داخل و خارج از ایران از مردم کشور برای راهپیمایی فردا دعوت کردند، با استقبال مواجه شد. هر چقدر بیایند کافی است. آنچه مهم است این است که اگر کسی بخواهد جلوی تشکیل هسته اولیه جمعیت را بگیرد، مردم پاسخ او را خواهند داد. امروز با سه ماه قبل فرق می کند، سه ماه قبل ما جنبش سبزی بودیم که حرکتی برای مبارزه با حکومت را از یک سال قبل آغاز کرده بودیم. اما امروز مردم دیگر نقاط چشم به راه ما هستند.
فردا آغاز مرحله تازه ای از جنبش است. جنبش آزادی برای همه کشورهایی که زیر سیطره استبداد زندگی می کنند و ما مرحله نوینی از جنبش را آغاز می کنیم. در کنار ما چشمان منتظر خواهران و برادران مصری مان گشوده است، مسلمانان نوگرایی که استبداد را بخصوص در شکل دینی تحمل نمی کنند، چپ هایی که عدالت می خواهند و سبز رنگ آنها نیز هست، آزادیخواهانی که با هر مرام و عقیده، از جنبش ضد دیکتاتوری حمایت می کنند تا جهان را از دست مفتخورهایی که در کاخ های شان در تهران و الجزیره و اردن و تونس و مصر و سوریه و لیبی نشسته اند نجات دهند.
یک سال و نیم قبل نوشتیم ما بیشماریم و این نوشته شعار ماست و امروز که جوانان و دختران و پسران تونس و قاهره و اردن و الجزایر و تمام کشورهایی که یک مشت پیرمرد مستبد بر آنها حکومت می کردند، یا تا چند صباحی دیگر حکومت خواهند کرد، به خیابان آمده اند. می توانیم بدانیم و ایمان بیاوریم به پایان فصل سرد استبداد، و با یقین بگوئیم که ما بیشماریم. نه تنها در تهران، که در همه شهرهای ایران، نه تنها در تمام ایران، که در تمام خاورمیانه، و بدانید و ایمان داشته باشید که این جنبش برای آزادی که سالی قبل در ایران آغاز شد، در تمام گستره جهان استبداد خواهد ماند و مجسمه های پوسیده دیکتاتورها را یک به یک روانه موزه های تاریخ طبیعی، و نه حتی تاریخ سیاسی خواهد کرد.
جهان چشم به راه ماست و از ما حمایت می کند. ایران از آن ایرانیان است، خیابان حیاط خانه ماست و ما آزادی می خواهیم. آزادی به مفهوم مطلق کلمه. دشمنان آزادی باید بروند.
به نظرم باید گفت که این حق مردم است که بروند در خیابان و نباید با خشونت مرعوب شوند. خشونت هزینه ای است که دولت می پردازد. وابرویش می رود. وقابل دوام نیست. اینجوری نیست که بروند بیرون دولت بتونه الان خشونت زیادیب کنه به نظرم هزینه اش با توجه به اوضاع منطقه ای خیلی زیاد است.
به نظرم باید گفت که این حق مردم است که بروند در خیابان و نباید با خشونت مرعوب شوند. خشونت هزینه ای است که دولت می پردازد. وابرویش می رود. وقابل دوام نیست. اینجوری نیست که بروند بیرون دولت بتونه الان خشونت زیادیب کنه به نظرم هزینه اش با توجه به اوضاع منطقه ای خیلی زیاد است. می دانند هنوز اگر جلوی مردم را رها کنند ۲۵ خرداد شکل می گیرده
درواقع ابتکار عمل موسوی و کروبی یک قدم رو به جلو بود. یعنی اگر الان موسوی و کروبی بگویند فردا بیایید بگویید چقدر ولایت فقیه خوب است. اینها می ترسند چون می دونند این جماعتی که می آید می اید که نشان بدهد چقدر مخالف است
البته الان برای دعوت مردم یک مقدار دیر
به نظرم باید گفت که این حق مردم است که بروند در خیابان و نباید با خشونت مرعوب شوند. خشونت هزینه ای است که دولت می پردازد. وابرویش می رود. وقابل دوام نیست. اینجوری نیست که بروند بیرون دولت بتونه الان خشونت زیادیب کنه به نظرم هزینه اش با توجه به اوضاع منطقه ای خیلی زیاد است.
اما به نظرم خطی که خوب است این است که چه مردم بیایند و چه نبایند این دعوت ترس حکومت را نشان داد. نشان داد که