آینه در آینه

نویسنده
پیام رهنما

امیر هوشنگ کاووسی، منتقد و فیلمساز درگذشت

از طلوع تا غروب

 

هفتمین روز از خردادماه سال ۱۳۰۱ امیر هوشنگ کاووسی در شهر تهران چشم به جهان گشود. او پس از دریافت مدرک دیپلم خیلی زود به فرنگ سفر کرد وتحصیلات خود را در زمینه حقوق در یکی از دانشگاه های کشور فرانسه ادامه داد.کاووسی پس از مدتی تحصیل در این رشته احساس نارضایتی کرد و با تغییر رشته به یکی از شاخه های سینمایی در اموزشگاه “ایدک” پاریس تحصیلات آکادمیک خود در زمینه هنر سینما را آغاز نمود.کاووسی بر خلاف تصور خانواده و بستگانش به سرعت در این رشته پیشرفت کرد و در ارائه مباحث تئوری و فلسفی سینمایی روند رو به رشد چشمگیری را طی نمود.او پس از فارغ التحصیلی از آموزشگاه گام محکم تری را در حوزه تحصیلاتی و مطالعاتی خود برداشت و با ثبت نام در مقطع دکترای فیلمولوژی دانشگاه سوربن فرانسه باب آشنایی اش با ادبیات دراماتیک سینما را گسترش داد.

او در سال ۱۳۳۲ به ایران بازگشت. کاووسی که سالیان درازی از عمر خود را در سینمای ایران با عناوین مختلف گذرانده بود در کارنامه تولیدات خود آثاری چون خانه کنار دریا، ماجرای زندگی و ۱۷ روز به اعدام را کارگردانی کرد. فیلم‌هایی که وی در مقام کارگردان درآن‌ها حضور داشت به دلایل متعدد شکست خوردند. “تار عنکبوت” در سال ۱۳۴۲ و “بیتا” در سال ۱۳۵۲ دو فیلمی بودند که کاووسی در آن ها به ارائه نقش های کوچکی پرداخت اما پس از آن هرگز بازیگری را تجربه نکرد.

شهرت کاووسی در سال های حضور سینمایی اش نه برای فیلمسازی و بازیگری، بلکه به دلیل نگارش نقد های جسورانه و متفاوتی بود که درباره آثار سینمای ایران، کارگردان ها، نویسندگان و حتی بازیگران نوشته و منتشر کرد. کاووسی با ورود به ایران همزمان با فیلمسازی، نقدنویسی را نیز آغاز کرد.او با نگارش و همکاری در مجله”روشنفکر” و سپس در مجلات دیگر از جمله نشریه “فردوسی”جدی ترین وسخت ترین نقد ها رامنتشر نمود. وی سال ها مدیرمسؤول مجله هنر و سینما بود.

سینمای ایران در اوایل دهه ۴۰با اصطلاحی جدید آَشنا شد: “فیلمفارسی”.اصطلاحی که مبدع آن هوشنگ کاووسی بود.کلمه ای که در این دوره به یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین واژه‌ رایج درادبیات انتقادی فیلم درحوزه نقد تبدیل شد. کاووسی در نگارش نقد های خود بر اغلب فیلم های پیش از انقلاب از این اسطلاح استفاده می کرد و شکل نگارش و جمله بندی خود را به گونه ای انتخاب می کرد که این کلمه باعث شود همه ی معنای مورد نظر وی به مخاطب و خواننده منتقل و جملات را از این طریق به ذهن مردم باقی بگذارد. کاووسی در این باره گفته است:

اصولاً مرکب‌نویسی همیشه معنای ثالثی را به‌وجود می‌آورد. مثلاً وقتی می‌گوییم گلاب، این کلمه هم گل است و هم آب. اما جدا نمی‌نویسیم چون می‌شود گل آب. پس این ترکیب یک معنای ثالث است که هم گل است و هم آب ولی در عین حال نه گل است و نه آب. فیلمفارسی هم چنین ترکیبی است: فیلمفارسی هم فیلم بود و هم فارسی اما در عین حال نه فیلم بود و نه فارسی.

آن فیلم‌ها نه فرم داشتند، نه ساختار و نه قصه. اصلاً به همین دلیل به آن‌ها می‌گفتم فیلمفارسی… فرانسوی‌ها به این نوع فیلم‌ها می‌گویند مدفوع بز یا اگر بخواهند احترام قائل شوند می گویند:شلغم…”

امیرهوشنگ کاووسی در طول فعالیت های سینمایی اش در حوزه نقد و ادبیات هرگز جریان “موج نوی سینمای ایران” را که از اواخر دهه ۱۳۴۰ شروع شده بود، به ‌رسمیت نشناخت.

وی برای ارتقای فرهنگ سینمایی در ایران، گذشته از نوشتن مقالات انتقادی، تحلیلی و تفسیری، اولین کلوب سینمایی ایران را با نام “سینه‌کلوب ایران” تاسیس نمود.کلوبی که بعد ها پای بزرگانی همچون بهرام بیضایی، هژیر داریوش و پرویز دوایی را برای سخنرانی و برگزاری کارگاه های آموزشی به آن جا بازکرد اما با دخالت های مکرر نیروهای ساواک به تعطیلی انجامید.

در مراسم تشییع پیکر کاووسی در تهران عده اندکی از اهالی سینما و تلویزیون حضور داشتند.عزت الله انتظامی پس از مراسم خاکسپاری کاووسی درباره علت عدم سخنرانی اش در این مراسم به خبرنگاران گفت: در مراسم تشییع پیکر دکتر کاووسی نیز که در تالار وحدت با حضور جمعیت اندکی برگزار شد از من خواسته شد صحبت کنم اما من نخواستم این کار را انجام دهم چون برای من دردآور بود بیان کنم دکتر کاووسی که سال‌های سال عمر خود را برای تلویزیون و سینما صرف کرد به گفته همسرش ماهانه ۵۰۰هزار تومان دستمزد به حسابش واریز می‌شد.”
 به گزارش خبرگزاری “ایسنا”، امیرهوشنگ کاووسی عصرروز جمعه دومین روز از فروردین ۱۳۹۲ در بیمارستان سینا تهران و در۹۰ سالگی چشم از جهان فرو بست.