معرفت و تعارف!

محمد جواد اکبرین
محمد جواد اکبرین

به تازگی جناب آقای رسول جعفریان که در میان پژوهشگران حوزه “تاریخ اسلام و ایران” دانشمندی شناخته شده و محترم اند و با پشتیبانی دفتر آیت الله سیستانی در قم، بزرگترین کتابخانه ی این رشته را تأسیس و مدیریت کرده اند در یک وبسایت اصولگرا، مقاله ای هشدارآمیز نسبت به آلودگی معارف شیعی به دروغ های سازمان یافته در ایران نوشته و آورده اند که: “قریب هشت سال است که در این کشور، مُشتی روضه‌خوان و مداح، سردمدار فکر و اندیشه شده اند”.

ایشان البته یکی از مراکز سازماندهی این روند را به درستی نشانه رفته اند و بدون نام مستقیم از مؤسسه آقای مصباح یزدی نوشته اند: “متاسفانه بسیاری از این مؤسسات زیر سلطه کسانی است که گرچه به ظاهر به اندیشه های فلسفی اهمیت می دهند، اما در باطن گرفتار افراط گرایی در زمینه اندیشه های مربوط به ظهور بوده و با ترویج کیش شخصیت و مراد و مریدی، طلاب خود را گرد خود و برای خود پرورش داده و به رغم هزینه های سرسام آور هیچ خروجی فکری روشنی ندارند. برخی از مشهورترین این موسسات، فقط علاقه مندند شارح افکار رئیس باشند تا حامی جریان علم و دانش دینی مستقل. هرچه می نویسند و چاپ می کنند و گاه بیش از چندین مجله هم دارند، شرح افکار بزرگ تشکیلات است و بس. به همین دلیل پیشرفت مناسبی هم نداشته و خروجی قابل ملاحظه ای ندارند و به جای آن، به روش های حذف دیگران از هر طرف، اعتماد بر گروه های افراطی از سوی دیگر و تکرار مکررات روی آورده‌اند.”

اما در بخشی از این مقاله، رهبر جمهوری اسلامی را از این ماجرا تبرئه کرده و نوشته اند: “با توجه به سابقه فکری که از مقام معظم رهبری داریم… شرایط به گونه ای شده است که افکار ایشان در میان مجموعه ای از عوامل مؤثر در تفکر جامعه تنها و مغفول مانده است، به طوری که بخش های مهمی از صداوسیما، این خط خردگرایانه را دنبال نکرده و معرکه را به گروه های شعاری و افراطی واگذار کرده است.”

البته ممکن است که در این بخش از مقاله، جناب جعفریان تقیه کرده و از ترس مزاحمتِ ایادیِ والیِ جائر، مجبور به تبرئه و تملق شده اند تا بتوانند اصل سخن را بی واهمه‌ی شحنه‌گان بگویند و البته اگر چنین باشد مخاطب این یادداشت، ایشان نیستند.

 سلطه روضه خوانان بر دستگاه تبلیغی کشور، تدبیر شخص آیت الله خامنه ای بوده است؛ جناب جعفریان بهتر می دانند که افرادی چون کاظم صدیقی (امام جمعه کنونی تهران) و علیرضا پناهیان (مسئول اتاق فکر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاههای کشور) پیش از این مناصب به چه عنوانی معروف و مشهور بوده اند و این روضه خوانانِ هیات های عزاداریِ قم، توسط چه کسی تا مقام خطیبی جمعه و رهبری اتاق فکر رسیده اند؟ آقای مهدی میرباقری (رییس فرهنگستان علوم اسلامی) که جناب جعفریان ایشان را به خوبی می شناسند در آستانه همین محرم در اجتماع مداحان خبر داده است که: “آقا (آیت الله خامنه ای) با درایت کامل بعد از قصه ۲ خرداد دستور دادند هیأت‌های عزاداری را فعال کنید و همین‌گونه صحنه را برگرداندند”.

 و اما آن موسسه و ریاستِ آن؛

مگر نه این است که هزینه آن موسسه را شخص رهبر جمهوری اسلامی پرداخته و رییس آن را به عنوان “علامه ای که جای خالی شهید مطهری و علامه طباطبایی را پر کرده” خوانده و استفاده از شاگردان او را به دولت با بصیرتِ خود توصیه کرده است؟

مرتضی آقا تهرانی (استاد اخلاق هیات دولت احمدی نژاد) و ناصر سقای بی ریا (مشاور احمدی نژاد در امور روحانیون) از محصولات همین موسسه اند که طی سالها همدم جام و جمکرانِ رییس دولت نهم و دهم بوده اند و حل مشکلات مدیریتی اش را به ظهور امام زمان حواله داده اند و اگر امروز در کنار او نیستند به هیچ وجه به خاطر آنچه جناب جعفریان، نگرانِ آنند نیست، بلکه به علت انحراف از اطاعت مطلق از آیت الله خامنه ای است که رییس دولت اگر (به تعبیر شیح جعفر شجونی) چموشی نمی کرد هنوز هم در بر همان پاشنه‌ی توهم و خرافه می چرخید.

جناب جعفریان به درستی پرسیده اند که چگونه “افرادی مثل پناهیان… به راحتی فرصت می یابند که مدام در سیما مطالب و افکار و اندیشه های بی اساس شان منتشر شود. این شخص در کجا درس خوانده؟ چه قدر فقه می داند؟ چه قدر با مبانی فلسفی اسلام آشناست؟‌ چه قدر تاریخ اسلام خوانده؟ کجا تحصیل کرده که که در هر بابی نظر می دهد؟ آیا واقعا قرار است هر کس خوش صحبت است و چند جمله را به هم وصل می کند و حرفهای درشت و تازه می زند که هیچ کدام محک خود را نزد علما پس نداده، باید بتواند از وقت سیما که متعلق به تمام مردم است استفاده کند؟” 

و نکته دقیقاً همین جاست؛ همان روزها که مرحوم استاد آیت الله منتظری و بسیاری از آنها که معلوم بود و هست در کجا درس خوانده اند و از دامان کدام مکتب و ممشای فقهی و فلسفی و کلامی رشد کرده اند در حصر و بی مهری و تبعید و محاق رفتند می شد حدس زد که چه بر سر معرفت و دیانت خواهد رفت؛ راستی مگر اعتراض بلند میرحسین موسوی در مناظره های آن خرداد خونین به دولتِ خرافه و دروغ، غیر از اینها بود که در مقاله جناب جعفریان آمده است؟ واکنش آیت الله خامنه ای به این بخش از مناظره ها در نخستین نمازجمعه پس از انتخابات چه بود؟

آری! کارِ مرثیه ی تلخ “معرفت” در این دیار با “تعارف” به سامان نمی رسد، باید به جای موسسه، مؤسس را نشانه رفت و به جای روضه خوان، صاحب مجلس را.