امیر رضا منفرد
شصتمین جشنواره جهانی فیلم کن، امروز با تشریفات فوق العاده ای آغاز می شود. امسال برای دومین سال در این معتبرترین جشنواره هنری جهان، هیچ فیلمی از جمهوری اسلامی انتخاب نشده و برای اولین بار فیلمی از یک زن مهاجر ایرانی به نمایش در می آید که در ستایش پرسپولیس وعلیه جمهوری اسلامی است.
فیلم پرسپولیس ساخته مرجان ساتراپی که ازهم اکنون نامش درمیان برندگان نخل طلائی کن شنیده می شود و پس از پایان جشنواره کن در سینماهای اروپا به روی پرده خواهد رفت، توسط شرکت سونی پیکچرز کلاسیک [استیون اسپیلبرگ- کاترین کندی] در آمریکا پخش شده است. در این فیلم تعدادی از هنرپیشگان مشهور سینمای فرانسه مانند کاترین دونوو و دخترش شیارا ماسترویانی، دانیل داریو، سیمون آبکاریان و جینا رولندز به جای شخصیت های اصلی فیلم حرف زده اند. کاترین دونوو که از هواداران کتاب های خانم ساتراپی است، در گفت و گویی با مجله فرانسوی سیتیزن ضمن ستایش از ترکیب خلاقانه عناصر ناامیدی، طنز و تنهایی در کتاب های او می گوید: “مرجان ساتراپی احتمالاً محبوبترین نویسنده کتاب های تخیلی من است.”
در شصتمین سال جشنواره کن که از ۱۶ تا ۲۷ ( 28 اردیبهشت تا 10 خرداد ) ماه مه برگزار می شود، بسیاری از فیلمسازان و چهرههای سرشناس سینمای جهان حضور خواهند داشت. اما برای دومین سال پیاپی هیچ فیلمی از جمهوری اسلامی در بخش های مختلف جشنواره پذیرفته نشده است.
در این جشنواره فیلمی کوتاه از عباس کیارستمی به نمایش در می آید که به سفارش جشنواره ساخته شده است. نیکی کریمی هم که با انتشار نامه سرگشاده ای به عدم نمایش فیلمش در ایران اعتراض کرده، داور بخش جشنواره است.
سرگذشت پرسپولیس
پرسپولیس اولین فیلم مرجانه ساتراپی است که بر اساس زندگینامه مصور خود نوشت او ساخته شده است. مرجانه ساتراپی درایران نام شناخته شده ای نیست، اماشاید بتوان از او به عنوان معروف ترین هنرمند ایرانی در فرانسه نام برد.حتی معروف تر از عباس کیارستمی، که شهرتش بیشتر در جامعه روشنفکری فرانسه است.
درنوامبر سال ۲۰۰۰ انتشارات Ciboulette فرانسه کتاب مصوری به نام پرسپولیس را منتشر کرد که به سرعت تبدیل به یک پدیده شد. پرسپولیس بارها تجدید چاپ شد وبعدها سه جلد دیگر نیز در ادامه ماجراهای مرجی[قهرمان قصه] منتشر شد. جلد اول پرسپولیس فقط در فرانسه بیش از چهار صد هزار نسخه و نسخه های ترجمه شده آن- تاکنون به ۱۶ زبان- بیش از یک میلیون ودویست هزار نسخه درجهان به فروش رفته است.
کلمه مولف شایسته ساتراپی است که هم نویسنده متن است وهم نقاش تصاویرکتاب. مرجانه ساتراپی به سال ۱۳۴۹ در شهر رشت و در میان خانواده روشن فکر ونسبتاً مرفهی به دنیا آمده است. ساتراپی در تهران بزرگ شده و در رشته گرافیک در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران] درس خوانده و پس از مهاجرت به فرانسه در رشته دکوراسیون داخلی به تحصیل ادامه داده است.. پرسپولیس در واقع شرح حال مصور خود او ومصداق واقعی” آنچه از دل برآید لاجرم بردل نشنید” است. کتاب شامل تصاویری سیاه وسفید با متنی ساده ویکدست است.پرهیزهوشیارانه ساتراپی از رنگ ورویکردش به طراحی ساده به کتاب وجهی منحصر به فرد داده است که درنقطه مقابل تمایل امروزه بازار کتاب های مصور قرارمی گیرد.
تصاویر پرسپولیس جنبه کم یا بیش طنزآمیز دارند ولی داستان کتاب جدی و واقعی است و در بطن مهم ترین دگرگونی تاریخی در ایران طی نیم قرن اخیر، یعنی انقلاب سال ۱۳۵۷ و پی آمدهای آن به وقوع می پیوندد. پرسپولیس حوادث سریع و سهمگین دوران انقلاب را از زاویه دید یک دختربچه شجاع و حساس که زندگی اش از طرق مختلف با تحولات تاریخی در ایران پیونده خورده است و از رویدادهای سیاسی و انفعالات اجتماعی تاثیر می گیرد، با ذهن فعال خود در مورد آنها فکر می کند و از خلال آنها رشد می کند، به تماشا می گذارد.
جلد اول کتاب دوران بچگی نویسنده را که با انقلاب سال ۱۳۵۷ همزمان است، به تصویر می کشد. جلد دوم به آغاز نوجوانی مرجان ساتراپی اختصاص دارد که با سرکوب زنان، طبقه متوسط مدرن شهری و نیروهای سیاسی مخالف حکومت اسلامی از یک سو و آغاز جنگ ایران و عراق از سوی دیگر مقارن است. سومین جلد پرسپولیس داستان مهاجرت نویسنده در سن ۱۴ سالگی به اتریش و جلد چهارم[آخرین جلد] کتاب قصه بازگشت او به ایران و مهاجرت دوباره اش به اروپا را بازگو می کند.
داستان کتاب از طریق روابط و گفتگوهای نویسنده، که در خانه مرجی خوانده می شود، با پدر، مادر، خویشاوندان، دوستان و آشنایانش جریان می یابد، اما مجموعه این روابط و در نتیجه سرنوشت فردی مرجان ساتراپی تابعی از مختصات جامعه ایران و تحولات سیاسی و اجتماعی آن است، خصوصا این که خانواده او به دلیل سابقه سیاسی نسبت به تحولات سیاسی به طور خاص حساس هستند. به این ترتیب نقطه عطف های سیاسی ۱۰۰ سال اخیر در ایران به ستون های اصلی داستان پرسپولیس تبدیل می شوند و نویسنده کتاب بدون هیچ بغضی به بازگویی تفاوت های فاحش طبقاتی در ایران و خشونتی که این تفاوت ها از طریق آنها متحقق می شوند، زمینه های انقلاب ۱۳۵۷، انقلاب و سرکوب های سیاسی و اجتماعی پیرو آن و سپس جنگ ایران و عراق و تاثیر همه این عوامل در زندگی خود می پردازد و مسئله مهاجرت که بخش قابل توجهی از جامعه ایران را تحت تاثیر قرار داده است را برجسته می کند.
محتوی کتاب[مخصوصاً دو جلد اول آن که سرگذشت یک نسل است، برای خواننده ایرانی بیش از هر خواننده دیگری در چهار گوشه دنیا می تواند جذاب باشد] انتشار آن را به زبان فارسی در شرایط حاکم فعلی ناممکن می سازد. بدیهی است این سرنوشت در انتظار نمایش رسمی فیلم نیز می تواند باشد، اما یقیناً نسخه های غیر قانونی آن راه خود را در میان تماشاگران ایرانی پیدا خواهند کرد. چون مرجانه درباره چیزهایی سخن می گوید که کودکان دهه پنجاه همه آنها را با با تمامی وجود زیسته و حس کرده اند. او از خودش، از کودکی، از پایان حکومت شاه، از تظاهرات، از انقلاب، ازعموی توده ای، از اعدام، از سر به نیست شدن، از حجاب، از جنگ، از اولین عشق، از دیپلم، از کنکور، از دانشگاه، از ازدواج، از طلاق و سر انجام ازترک وطن می نویسد.همراه با مرجی درتاریخ معاصر کشورمان سفر می کنیم و شاهد حوادث غم انگیز بسیاری می شویم. حوادثی که هنوز مشابه آنها در برابر چشم هموطنان ما بسیار رخ می دهد. مقایسه تصویری از داستان پرسپولیس با وضعیت فعلی زنان و دختران سرزمین ما خود به تنهایی گویاست. اما کتاب به طرز معجزه آسایی نه تنها غم انگیز نیست که حس طنز درجای جای آن به چشم می خورد وبه آن جذابیتی غریب بخشیده است. خود ساتراپی در مورد ایده اصلی نگارش پرسپولیس می گوید:
“از بدو ورودم به فرانسه در سال ۱۹۹۴ دائما در مورد زندگی ام در ایران برای دوستانم صحبت می کردم. تلویزیون گاه و بیگاه تصاویری از ایران نشان می داد ولی این تصاویر گویای برداشت های من نبودند. دائماً باید گوشزد می کردم که واقعیت آن طور که در تلویزیون نشان داده می شود نیست. من ۲۰ سال است سعی می کنم به آدم های پیرامونم توضیح بدهم که ایرانی بودن بد نیست… بعد از اینکه دانشگاه را تمام کردم، ۹ نفر از ما که همه نقاشی و گرافیک خوانده بودیم با هم یک استودیویی گرفتیم و به کار مشغول شدیم. دوستانم به من گفتند:یک کاری با قصه هایت بکن! آنها من را با کارهای نویسنده های داستان های مصور آشنا کردند و در این میان آرت اشپیگلمان بهترین شان داستان سرا بود… “
پرسپولیس با سادگی تصاویر، طنز تلخ و پیچیدگی و جدیت داستان تکان دهنده اش، یادآور داستان مصور موش اشپیگلمان است که قتل عام یهودیان در آلمان نازی را از خلال زندگی یک موش به تصویر می کشد. ولی با وجود تمام این جنبه های جدی سیاسی و اجتماعی، نقطه قوت پرسپولیس در این است که داستان کتاب خصلت فردی و شخصی خود را حفظ می کند. مرجان ساتراپی با بی طرفی، کنجکاوی و انرژی یک نوجوان جویای حقیقت در مقابل تحولات محیط عکس العمل نشان می دهد و زندگی و روابط خود را می سازد. پرسپولیس بازگویی دنیای فردی و درونی نویسنده است، که تاریخ به سنگینی و قساوت، با تانک ها، مسلسل ها، خرابه ها و اجساد خود از ورای آن عبور می کند.
پرسپولیس از داستان زندگی مرجان ده ساله آغاز میشود که آغاز انقلاب اسلامی است که از پی خود حجاب اسلامی را میآورد و جنگ و شادیستیزی و رونقیابی کار زندانها. مرجان کوچولو از طرفی در بازیهای کودکانهاش در جلد چه گوارا میرود و از طرفی شبها بر زانوهای خدا مینشیند و عزم خود را جزم کرده تا پیامبر شود. با اعدام شدن عمویش در زندانهای جمهوری اسلامی مرجان با خدا قهر میکند و او را از خود میراند. جلد دوم کتاب ادامه جنگ است و فشار و ساتراپی در این بخش هم، چنان که در تمامی کتاب گاه با جملاتی کوتاه و ساده، و تصاویری سادهتر موفق میشود فاجعهای را منعکس کند. جلد سوم پرسپولیس داستان غربت مرجان ۱۴ ساله است و دربدریهایش در اتریش که رنج تنهایی تا آستانه خودکشی میکشاندش که با بازگشت مرجان به خانه تمام میشود. اما در وطن باز همان فشارهای آشنا، انواع گشتها و شحنههایی که پاسداران اسلامند و انقلاب. و سرانجام کتاب فرار دوباره مرجان است از وطن. مرجانی که این بار پرتجربهتر است و هدفمندتر.
مرجانه در برابر این سئوال که آیا پرسپولیس داستانی است از گذر زمان، ماجراهای خانوادگی یا داستانی سیاسی است؟ میگوید: “هیچ کدام از این موضوع ها و همزمان همه آنها. من همیشه با یک اندیشه بسیار نادرست در مورد کشورم طرف بوده ام، اینکه ایران کشور پر نفت و ثروتمند با پادشاهانی قدرتمند و ملکه ای زیبا بوده؛ سرزمین هزار و یکشب. و همین کشور هزار و یک شب بعد از سال ۱۹۷۹ در نظر آنها تبدیل شد به بدترین کشور با مردمی دیوانه که به خون غربی ها تشنهاند. ایران نه کشور افسانهای هزار و یک شب است و نه سرزمین تروریست ها و در عین حال ترکیبی است از هر دوی آنها. من در دوره زمانی مناسبی در این کشور بودهام که هم شاهد انقلاب بودم هم جنگ و به دلیل همین جنگ مجبور به ترک میهنم شدم، با در نظر گرفتن همه اینها، کار من بازتاب چیزهاییست که شاهدشان بودهام.”
پرداختن به چنین داستان هایی که قهرمان هایشان بر خلاف منطق وجودی داستان های مصور رایج نشانی از قدرت های فوق طبیعی ندارند، نیازمند جسارت و توانایی زیادی است. شاید به همین دلیل کتاب های مصور- به جز چند استثناء- تاکنون جایگاهی والا در زندگی فرهنگی نیافتهاند. ولی بدون شک پرسپولیس یکی از این استثناء ها به شمار می رود که تا به امروز تقریباً به همه زبانهای اروپایی برگردانده شده است. اقبالی که در انتظار فیلم نیز هست و با توجه به نقش خود مولف در برگردانده شدن آن به فیلم، این احتمال بیشتر و بیشتر می شود. از تصاویر منتشر شده فیلم پیداست که ویژگی برجسته آثار یعنی سادگی تصاویر و جملات کوتاه و صریح شخصیت ها[سرشار از طنز گاه شیرین و گاه گزنده] کاملاً به فیلم منتقل شده است.