دیدار بی نتیجه جلیلی - سولانا

نویسنده

taghizadeh.jpg


دیدار صبح پنجشنبه در لندن میان سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و خاویر سولانا دیپلمات ارشد ‏اتحادیه اروپا، همان طور که از پیش انتظار می رفت بدون حصول نتیجه ای چشمگیر پایان یافت. حال آنکه می ‏توانست در شرایطی متفاوت برگزار شود به به حصول نقطه عطفی تازه در روند تحولات مربوط به چالش هسته ‏ای میان ایران و شورای امنیت بینجامد و زمینه خروج پرونده هسته ای را از بن بست موجود را فراهم سازد. ‏توفیق این ملاقات، مانند هر تلاش دیپلماتیک دیگری از این نوع، تنها زمانی ممکن بود که طرفین اختلاف به جای ‏ادامه چالش آماده سازش می شدند. ‏

طی دیدار لندن، طرفین گفتگو کمتر ازدیدارهای مشابهی که پیش از آن در استانبول، مادرید، لیسبون وروم برگزار ‏شده بود از استقلال رای شخصی برخوردار بوده یا به حسن نیت وانعطاف پذیری طرف متقابل باور داشتند. ‏

یکی از تعاریف جنبی دیپلماسی، هنر چانه زنی در معاملات سیاسی است. در ملاقات لندن نرخ های طرفین ثابت ‏و از پیش اعلام شده بود. در محیطی این چنین، چانه زنی و بده بستان ناممکن و شانس رسیدن به توافق مابین ‏طرفین پیش از آغاز گفتگوها از میان رفته بود. شاید نیت پرهیز از حضور در گفتگوهایی این چنین- پس از ‏انجام چهار دور گفتگوهای بی حاصل پیشین- حالا بهتر می تواند به نوعی بخشی از دلایل کناره گیری اخیر علی ‏لاریجانی از کار و روی کار آمده سعید جلیلی را به جای او توجیه کند. ‏

‎ ‎هدف تلاشهای سولانا‏‎ ‎

با توجه به طبیعت ماموریت دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا در برگزاری دیدار ها و گفتگوبا نماینده گان ایران، شاید ‏بتوان سقف انتظارات ممکن از او را به آسانی ترسیم کرد. سولانا در کنار البرادعی و در جهتی متقارن با او، به ‏عنوان یکی از دو واسطه سیاسی، پس از ختم شدن مسیر پرونده فعالیت های اتمی ایران به شورای امنیت و ‏صدور دو قطعنامه تنبیهی در شورا علیه این کشور، طی یک سال گذشته ماموریت داشته تا از بحرانی تر شدن ‏وضعیت موجود پیشگیری کرده و به کاهش خطر برخورد نظامی برای حل بحران جاری یاری دهد. ‏

خواسته ای که سولانا و البرادعی تامین آن را در دستور کار خود داشتند عبارت از اجرای مفاد قطعنامه های ‏‏1737 و1747 شورای امنیت دایر بر تعلیق غنی سازی اورانیوم و تعطیل فعالیت های حساس اتمی توسط ایران ‏بود. تلاش های البرادعی در جهت رفع ابهام از گذشته و آگاهی از وضعیت مو جود فعالیت های اتمی ایران ‏متمرکز بوده و سولانا نیز تلاش می کرده که با توسل به راه حل های تشویقی، زمینه از سرگیری مذاکرات مابین ‏اروپا و ایران را فراهم سازد. تعلیق موقت غنی سازی، تعلیق زمانبندی شده، تعلیق همزمان با معلق ساختن ‏تنبیهات شورا، غنی سازی خارج از خاک ایران، ادامه کار با سانتریفیوژ ها بدون تزریق گاز اورانیوم از جمله ‏راه حلهایی بوده که در گذشته در بسته بندی های گوناگون مانند “طرح روسیه” و یا “طرح سوئیس” به ایران ‏عرضه شده بود. ‏

‎ ‎مواضع ایران‎ ‎

‏ تمامی این پیشنهادات به طریقی محدودیت غنی سازی اورانیوم در ایران را مد نظر داشته، حال آنکه اصرار ‏ایران طی دوسال گذشته، بیش از هر چیز دیگری بر ادامه و توسعه ظرفیت غنی سازی اورانیوم معطوف بوده ‏است.‏

در واقع، توسل دولت ایران به شعار “حق ملی” و قرار دادن جایگاه غنی سازی به عنوان یک حق بالاتر از ‏حقوق ناشی از ملی شدن نفت، و همچنین ایراد سخنرانی های داغ توسط رئیس جمهور ایران بخصوص در فواصل ‏کوتاهی پیش ازبرگزاری هر دور از گفتگوها با نمایندگان اروپا ، به نتیجه رسیدن مذاکرات را در گذشته ناممکن ‏ساخت. ‏

در عین حال ایران همواره پشتیبانی از انجام گفتگو های بدون پیش شرط را نیز در دستو کار خود حفظ کرده و ‏همزمان، به همکاری های محاسبه شده با آژانس بین المللی انرژی اتمی تن داده است. حصول موفقیت های نسبی ‏طی گفتگوهای موسوم به مذاکرات “60 روزه” بین اولی هاینونن و جواد وعیدی (به ترتیب معاونین البرادعی و ‏جلیلی) که به انتشار گزارش اخیر البرادعی انجامید، حاصل پیگیری این سیاست و نشان دهنده حد اکثر راهی بود ‏که ایران ظاهرا آمادگی پیمودن آن را - مشروط بر آنکه ادامه و توسعه غنی سازی اورانیوم در داخل ایران به هیچ ‏وجه مورد گفتگو و مصالحه قرار نگیرد- داشت. ‏

‎ ‎موقعیت چین و روسیه‎ ‎

در چنین شرایطی شانس رسیدن به توافق با ایران و خارج شدن پرونده هسته ای از بن بست کنونی نمی توانست ‏چندان قابل ملاحظه باشد. با وجود این، دو کشور روسیه و چین، به دلیل ملاحضات ملی و راهبردی خود و صرفا ‏با توجه به احتمال تحت تاثیر قرار گرفتن منافع منطقه ای شان، و با هدف پیش گیری از برخورد تمام عیار تازه ‏ای در منطقه، همواره با اعمال زور علیه ایران مخالفت کرده و خواستار توسل به ابزرارهای دیپلماتیک در راه ‏حل مناقشه بر سر برنامه اتمی ایران بوده اند. ‏

حضور هر دوکشور یاد شده در شورای امنیت و برخورداری آنها از حق وتو ضرورت هماهنگی سایر اعضا با ‏دو کشور اخیر را اجتناب ناپذیر ساخته است. در همین ارتباط است که اگر چه هر دو کشور پیش از این مخالفت ‏خود را با غنی سازی اورانیوم در ایران رسما اعلام و همراه با سایر اعضای شورای امنیت علیه ایران رای داده ‏اند، همراه کردن آنها با تصمیمات سایر اعضای شورا امری ضروری است. ‏

با توجه به مجموعه این ملاحظات بود که تلاش های سولانا و از جمله شرکت او در مذاکرات متعدد و بی نتیجه با ‏مسئولین ایران، با حمایت ضمنی پاره ای از دولت های اروپایی چون ایتالیا و آلمان در جهت ایجاد هماهنگی در ‏شورای امنیت و نمایش فرصت دادن به دیپلماسی برای حل مساله اتمی ایران صورت گرفت. ‏

‎ ‎دستور و پیامد دیدار‎ ‎

با امیدهای اندکی که از پیش به نتایج دیدار لندن می رفت، پیش بینی عدم توفیق آن کاملا متصور بود. از این رو ‏اعلام بی نتیجه بودن گفتگوها از جانب سولانا و در پایان 4 ساعت مذاکرات او با سعید جلیلی نشان از انجام ‏آخرین تلاش ها در اخرین فرصت ها برای قانع کردن ایران در جهت همکاری بیشتر داشت.‏

شرکت جلیلی در یک کنفرانس مطبوعاتی مستقل که در محل سفارت ایران در لندن برگزار شد در خاتمه ‏گفتگوهای او با سولانا و لحن معترض او طی کنفرانس مطبوعاتی، آشکارا نشان از شکست کامل گفتگو ها داشت.‏

طی دیدار مشابه قبلی در اول و دوم ابانماه سال جاری در رم که در آن دبیران سابق و لاحق شورای امنیت ملی ‏ایران حضور داشتند، به جز گفتگو با سولانا دیدار های دیگری نیز با نخست وزیر و وزیر خارجه ایتالیا برای آنها ‏ترتیب داده شده بود، حال آنکه در لندن تمامی این تشریفات به حد اقل ممکن کاهش یافته و تماس عمده ای با ‏مقامات ارشد کشور میزبان در نظر گرفته نشده بود. این نحوه برخورد علاوه بر یاد آوری ادامه روابط سرد ‏سیاسی مابین لندن و تهران، نشانه پیش بینی بی حاصل بودن اصل انجام دیدار نیز به شمار می رفت. ‏

در طول دیدار، آن طور که جلیلی اظهار داشته، طرف ایرانی ضمن تاکید بر حمایت از ادامه گفتگوهای بدون پیش ‏شرط از همکاری های اخیر ایران با آژانس و گزارش دبیر کل آژانس در آن زمینه، که به نوبه خود با استقبال ‏فراوان ایران مواجه شده بود، به عنوان سند همکاری های ایران یاد کرده و خواستار اعاده پرونده اتمی از شورای ‏امنیت به آژانس شده بود. در عین حال، جلیلی طی دیدار لندن بار دیگر به حق ایران برای ادامه غنی سازی ‏اورانیوم تاکید کرده و بحث در مورد تعلیق آن را به هر شکل رد نموده بود.‏

در مقابل، سولانا ضمن مغتنم شمردن همکاری های محدود ایران با آژانس خواستار اجرای کامل مفاد قطعنامه ‏های شورای امنیت شده و به طرف ایرانی یادآوری نموده که شرط آغاز گفتگو با جامعه اروپا تعلیق غنی سازی ‏اورانیوم از سوی ایران است. متصور است که او آنچنان که سخنگویش اعلام داشت طی گفتگوهای لندن یادآور ‏شده باشد که اجرای قطعنامه های شورای امنیت یک وظیفه قانونی است و بخصوص در صورت عدم اجرای ‏قطعنامه های مصوب با استناد به بند 7 منشور سازمان ملل متحد، صدور اجازه برای توسل به زور در جهت ‏اجرای آنها کاملا محتمل خواهد بود.‏

تاکید بر یافتن راههای دیپلماتیک و ضرورت ادامه گفتگوها همواره جزئی از مراسم پایانی گفتگوهایی از نوع ‏مذاکرات لندن است. اما در لندن، ظاهرا حتی این بخش از تشریفات پایانی نیز انجام نشده است.‏

از این رو، انتظار می رود طرح نتایج مذاکرات لندن در جلسه روز شنبه کشورهای موسوم به 1+5 در شهر ‏پاریس به منظورتدوین قطعنامه تنبیهی دیگری علیه ایران، به ضعیف شدن میزان حمایت روسیه و چین از ایران ‏بینجامد. ‏

قطعنامه بعدی در صورت تدوین، تصویب و صدور، می تواند آخرین قطعنامه تنبیهی شورای امنیت علیه ایران ‏بوده و پس از آن بحران جاری در شکل فعلی بنحوی به انتها برسد. پیروزی گفتگوهای روز پنجشنبه در لندن می ‏توانست نحوه خروج از بن بست را به نحو دیگری رقم بزند. ‏