تمام

سروش فرهادیان
سروش فرهادیان

“تمام”. “ملت کار را تمام کرد”. الان می‌شود “خواب”ید. 
پیگیری “شمارش” رای انتخاباتسال۱۳۹۲کار “دشواری” بود. دشوارتراز “شمارش” رای‌های انتخابات ریاست‌ جمهوری قبل. آن سال ماجرا زود تمام شد. ساعت۱۰‌شب جمعه انتخابات تمام‌ شده ‌و ‌نشده، نتیجه اعلام شد. کمی کم‌تر از نیم‌ساعت ماجرا “جمع” شد. 
اما شمارش رای‌های انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم زمان بیشتری نیاز داشت لابد. یک شب کامل و بخش زیادی از روز بعد را “بلعید”. 
تا سرِ صبر، “رای‌گیری” انجام شود. بعد سرِ صبر رای‌های هر صندوق “شمرده” شود. 
سرِ صبر، “صورت‌جلسه” شمارش رای هر صندوق تنظیم شود. 
سرِ صبر، صندوق‌ها در فرمانداری‌ها “تجمیع” شود. سرِ صبر، رای‌ها به وزارت کشور “اعلام” شود. 
سرِ صبر، رای‌ها در وزارت کشور “جمع” شود. 
سرِ صبر، صورت‌جلسه‌ها “تنظیم” شود. 
بعد هم سرِ صبر، وزیر چند‌بار عددها را دقیق “مرور” کند. بعد یواش‌یواش بیاید و نتیجه را “بخواند”؛ زمان می‌برد، زمان. الکی که نیست. 
جمعه‌شب، “شب” بود. “تاریکی” هم بود، اما از “خواب” خبری نبود. اگر هم کسی می‌خواست بخوابد نخست از بیدار‌بودن کسان دیگر مطمئن می‌شد؛ بعد با یک چشم باز و یک چشم نیمه‌بسته و نه بسته چرتی می‌زد. 
ساعت همین‌طور می‌گذشت، نیم‌ساعت بعد از اعلام رای‌ها، یک ساعت، دو ساعت. همه به هم نگاه می‌کردند. هرکسی فکر می‌کرد کناریش خبری دارد که نمی‌گوید. چشم غره و التماس چشمی فایده نداشت، با تعجب به هم نگاه می‌کردند. 
صفحه‌های اجتماعی همچنان فعال بود، پلک می‌زد. معلوم بود که بی‌خوابی بین مردم وول می‌خورد. ساعت که از پنج بامداد گذشت و خبری از اعلام نتیجه شمارش رای‌ها نشد “پلک‌زدن‌های اجتماعی” هم بیشتر شد. آن‌قدرکه انگار کسی “تیک” گرفته باشد؛ هی پلک، هی پلک، پلک. 
“دقت” زمانبر در اعلام نتیجه “رای‌های شمرده‌شده” فقط برای رسانه‌های این طرف ماجرا سخت نبود، آن‌طرف هم کار سختی داشت گویا. “سکوت” میهمان خبرگزاری‌های محافظه‌کار بود. گرد سکوتی را که در تحریریه‌هایشان پراکنده شده بود می‌شد در صفحه نخست سایت‌هایشان دید؛ یا حرفی برای گفتن نبود یا برای گفتن حرفی نبود. هرچه بود خبری از خبر، گمانه‌زنی، در گوشی این مقام مسئول و آن مقام مطلع از پیروزی نبود. گرد که نه، توفانِ سکوت توفان می‌کرد. 
سخت گذشت، اما گذشت. هم روزوشب پشت‌سر گذاشته، هم این چهارو هشت‌سال گذشته. 
“روزهای آخر” سخت‌تر هم بود. مثل “لحظه‌های آخر”ی که رسید به زمان شمارش رای. اصلا آخر همه‌چیز سخت است. 
خوب شد که یک “شب” دیگر هم روی این دشواری نیامد و همین یک شب و یک روز رای‌ها شمارش شد. 
حالا می‌شود گفت “تمام”. “ملت کار را تمام کرد”؛ آن‌گونه که می‌خواست. الان می‌شود “خواب”ید لابد؛ البته کوتاه

منبع: بهار